|
|
امروز: سه‌شنبه ۰۶ آذر ۱۴۰۳ - ۱۰:۴۷
کد خبر: ۲۱۲۶۰
تاریخ انتشار: ۱۳ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۲
غلامرضا تاجگردون نماینده مردم گچساران در مجلس از جمله نمایندگان اصلاح طلب و اعتدالگرایی است که هر چند در بحث های اقتصادی بهارستان بدون سروصدا حضور پررنگی دارد، اما تمایل چندانی برای عرض اندام در حوزه سیاسی ندارد.
می گوید این جیغ و دادهایی که برخی مخالفان دولت در حوزه سیاسی راه انداختهاند ارزش پاسخگویی ندارد، چون هیچ کدام دغدغه مردم نیست. او هر چند هنگام انتخابات هیات رئیسه مجلس در خرداد ماه امسال در مجمع عمومی فراکسیون رهروان ولایت به نفع محمدرضا باهنر انصراف داد و از راهیابی به هیأت رئیسه باز ماند اما در کمیسیون برنامه و بودجه توانست با نظر مساعد همکارانش جایگزین حجت الاسلام مصباحی مقدم ریاست این کمیسیون مهم اقتصادی مجلس شود.

گفت و گوی وی  به مناسبت یک سالگی دولت روحانی را بخوانید:



آقای تاج گردون در آستانه یک سالگی دولت یازدهم اگر بخواهید به نقاط قوت و ضعف آن اشاره کنید روی چه مواردی انگشت می گذارید؟

از نقاط قوت دولت یازدهم میتوان به بازگرداندن آرامش به اقتصاد و بازار اشاره کرد. اجرای سیاستهای ضد تورمی و کاهش نرخ تورم، رعایت و پایبندی به قانون، شفافیت در تصمیمات و مواضع و انضباط مالی بهتر نسبت به دولت گذشته هم در این فهرست قرار میگیرد. نکته دیگر تدوین و صدور دستورالعملهای لازم در موعد مقرر مانند لایحه بودجه و تعیین قیمت خرید تضمینی محصولات کشاورزی است که بر نظام امور کشور تأثیر بسزایی دارند. در مجموع اینکه دولت تک بعدی نیست و همه جوانب را در نظر دارد نقطه مثبتی است.

اما در خصوص نقاط ضعف میتوان گفت در برخی موارد دولت میتواند سرعت بیشتری داشته باشد و سریعتر عمل کند. این البته شاید نقطه ضعف نباشد ولی با توجه به تجربیات زیاد دولتمردان خیلی نیاز به آزمون و خطا ندارند و انتظار میرود سریعتر اقدام کنند. مثلاً برای خروج از رکود میشد زودتر اقدام کرد. در هر صورت با توجه به نقاط قوتی که عرض کردم و اینکه تابوی مذاکرات را شکستند و فضای بینالمللی را به نفع ایران آرام کردند در مجموع عملکرد دولت مثبت است اگر چه اینها در شاخصهای کلان صورت گرفته و در شاخصهای ریز هم مردم باید کمکم نتایج مثبت کارهای دولت را ببینند.

منتقدان دولت مدعی هستند که دولت بیشترین تمرکز خود را روی سیاست خارجی و مذاکرات هستهای گذاشته و از حوزههای داخلی غافل شده است. شما چه برداشتی از این موضوع دارید؟

نه اصلاً این طور نیست. مشابه این ادعا در دولت دوم اصلاحات هم مطرح شد که میگفتند شما کار سیاسی میکنید و از اقتصاد و معیشت مردم غافل شدهاید. در صورتی که دوره طلایی اقتصاد ایران در همان دولت دوم خاتمی رقم خورد. رشد اقتصادی 6 درصدی یک بار در همان دولت تجربه شده است. هر چه فضای سیاسی آرامتر باشد بهتر میتوان کار اقتصادی کرد و رشد شاخصههای اقتصادی هم در چنین فضایی رخ میدهد. اینکه دولت آقای روحانی فضای سیاسی بینالمللی را به نفع ایران آرام میکند که نکته مثبتی است. همین که در عمر یکساله دولت شاهد کاهش نرخ تورم بودیم و رشد اقتصادی منفی 6 درصد دارد به سمت صفر حرکت میکند نشانههای موفقیت است. اگر هم نقطه حرکت دولت سیاست خارجی بود ولی به صورت هدفمند توانست به اقتصاد تلنگر بزند و بقیه حوزهها را تحرک ببخشد. اینکه دولت تلاش دارد مذاکرات را به نتیجه برساند و فضای سیاسی را به نفع کشور آرام کند و امنیت را بیشتر نماید، هدفمند است و منجر به جذب سرمایهگذار میشود.

در حقیقت دولت از ظرفیت دیپلماسی برای رفع مشکلات اقتصادی بهره میبرد؟

بله. اعتقاد دارم این ظرفیت دیپلماسی خیلی به دولت و کشور کمک کرد. گذشته از این تلاش دولت برای بهبود فضای کسب و کار هم قابل توجه است. مذاکرات هستهای مانع از پرداختن به حوزههای داخلی نبوده است.

به نظر میرسد روابط دولت و مجلس در حوزه اقتصادی و سیاسی دو الگوی متفاوت دارد. هر چند در حوزه اقتصادی ارتباطات خوبی وجود دارد ولی در حوزه سیاسی برخی انتقادها و مخالفتها با دولت صورت میگیرد که گاهی ادبیات درستی ندارد و با سروصدای زیادی هم مطرح میشود.

مجلس و دولت همکاری خوبی با هم دارند این همکاری بخصوص در حوزه مسائل اقتصادی بیشتر است. کمیسیونهای تخصصی مجلس ارتباط خوبی با دولت دارند. اما در حوزه سیاسی جیغ و داد میشود و هیچ اتفاقی نمیافتد. متأسفانه برخی رسانهها هم همین داد و فریادهای بیمحتوا را برجسته میکنند، در حالی که اینها برای پیشبرد امور کشور نیست و بیشتر کاربردهای دیگری دارد.

اینکه به عنوان یک نماینده اصلاحطلب و اعتدالگرا در مقابل این جیغ و دادها ساکت هستید و موضع نمیگیرید به خاطر این است که آنها را بیفایده

میدانید؟

بله بیفایده است. ورود به این داستان یعنی صرف انرژی بیهوده. به نظر من این قیل و قالهای سیاسی وقت و انرژی دولت را هم میگیرد و دولت هم نباید به آن ورود کند. نباید خیلی به این حرفها توجه کرد. کسانی که مدام در پی نطقهای آتشین و اظهار نظرهای تند علیه دولت هستند در پی درد و دغدغه مردم نیستند. برای مردم مشکلات اقتصادی مهم است و به همین خاطر دوست دارند مذاکرات هستهای به فرجام مثبت برسد، ولی یک عده به خاطر منافع خود دوست ندارند این پرونده حل و فصل شود. مردم دنبال این هستند که فرزند بیکارشان شغل پیدا کند و این میسر نیست مگر با سرمایه گذاری. یک عده اما به این مسائل کاری ندارند اصلاً مراجعه مردمی ندارند. میآیند مجلس جیغ و داد میکنند. حالا انتظار دارید من هم وقت خودم و مجلس را صرف پاسخ دادن به این بحثهای بیهوده کنم. اگر دقت کنید تعداد قابل توجهی از نمایندگان مجلس که دغدغههای اقتصادی دارند و در این حوزه فعال هستند اصلاً به این بحثها ورود ندارند و این قیل و قالها را اصلاً گوش نمیدهند. من واقعاً این حرفها را گوش نمیدهم. چون اینها فقط میخواهند بگویند که ما هم هستیم.

به هر حال این عده ولو اینکه محدود هستند اما رسانههایی در بیرون دارند که این جیغ و دادها را برجسته میکنند. صدا و سیما هم تا حدودی اینها را پوشش میدهد. لذا ممکن است این ذهنیت در بین مردم به وجود بیاید که این صداهای تند و افراطی، صدای مجلس است. به خاطر این انعکاس رسانهای فکر نمیکنید لازم باشد نمایندگانی چون شما بیشتر ورود داشته باشید و انگیزهها و اهداف آنها را بیان کنید؟

به هر حال بلندگوی مجلس روشن میشود اما مهم آن چیزی است که در آن گفته میشود. عمده نمایندگان دقت دارند که در نطقها و مواضع خود برخی مؤلفههای مهم را رعایت کنند مانند اینکه مواضعشان بر اساس منافع ملی، منطقی، کارشناسی، مؤدبانه و با حفظ حرمت و شأن مجلس باشد. حالا برخیها هم تعهدی نسبت به این مقولهها ندارند ولی ما که نمیتوانیم در مقابل تندروها پشت تریبون برویم و هر چه از دهانمان بیرون آمد بگوییم. برخیها اساساً میخواهند حرفی زده باشند. مثلاً همه میدانیم آقای ظریف در حوزه کاری خودش بخوبی کار میکند و مسلم است که مذاکرات بدون هماهنگی و نظر شورای عالی امنیت ملی و رهبر معظم انقلاب پیش نمیرود. با این حال برخی کاسه داغتر از آش شدهاند.

یک بحث دیگر که از سوی رسانهها و چهرههای همین جریان تندرو دنبال میشود القای جدایی بین اصلاحطلبان و اعتدال گرایان است. شما نسبت دولت و اصلاحطلبان را چگونه میبینید؟

همانطور که در اصولگرایی جریانها و شخصیتهای افراطی وجود دارد در بین اصلاحطلبان هم برخی تندرویها وجود دارد. اما من قاطبه اصلاحطلبان را کسانی میدانم که به نظام جمهوری اسلامی اعتقاد دارند و عاشق مملکت و مردمشان هستند و برای سرافرازی ایران و ایرانی کار میکنند. در دو سه جلسهای که اصلاحطلبان با آقای روحانی داشتهاند از رئیس جمهوری خواستهاند که دو کار را انجام دهد؛ یکی اینکه نگذارد افراطیها بین او و مقام معظم رهبری فاصله بیندازند و دیگری سعی کند ارتباط اصلاحطلبان با نظام بیشتر شود.

این نیاز اصلاحطلبان و جامعه است. گروهی از تندروها در جریان اصولگرایی مانع این کار هستند و مدام تلاش میکنند که اصلاحطلبان و نظام به هم نزدیک نشوند. این خیانت به نظام است چون باید از همه ظرفیتها استفاده کرد و چتر حمایتی نظام را نباید محدود به یک جریان یا افراد خاص کرد. بجز این، اصلاحطلبان مطالبات خاصی از دولت ندارند، ضمن اینکه آقای روحانی هم تا آنجا که در توانش بوده اعتدال را رعایت کرده است. با این حال، افراد یا جریانهایی هستند که اساساً نمیتوانند با این دولت کار کنند. خب معلوم است که دولت نمیتواند آنها را حفظ کند و باید آنها را تغییر دهد. به نظر من دولت یازدهم تلاش دارد از همه ظرفیتهای موجود استفاده کند. آقای روحانی باید از اصلاحطلبانی که دوست دارند در نظام باشند و خدمت کنند حمایت و تأکید کند که اینها میتوانند در حوزههای مختلف برای نظام مفید باشد.
منبع:روزنامه ایران

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین