کد خبر: ۲۱۲۲۳۴
تاریخ انتشار: ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۲:۰۴
هيچ ترديدي وجود ندارد که ضربه‌زدن به جمهوري اسلامي در صدر اهداف دولت ترامپ قرار دارد و تندروهاي اطراف او هم هرکدام از سال‌ها پيش سابقه‌دار بوده و در اين آرزو به سر برده و آن را وعده داده‌اند. اسرائيل و عربستان نیز مطلبي پنهاني در اين رابطه ندارند و رسما دارند بر طبل جنگ مي‌زنند و با تست‌هاي خود، مقدمات درگيري را فراهم مي‌کنند.
 روزنامه شرق در یادداشتی به قلم  سيدعلي خرم . استاد حقوق بين‌الملل نوشت:

سه نماينده اروپا، يعني بريتانيا، فرانسه و آلمان، در يک ماه اخير راهي واشنگتن شده‌اند تا دونالد ترامپ را برای باقي‌ماندن در توافق هسته‌اي قانع کنند. اگرچه اين سه کشور چند ماه پيش نیز واشنگتن را هدف سفر ديپلماتيک خود قرار داده بودند، اما در آن زمان، تکيه‌کلام ملاقات‌ها بيشتر روي نمايندگان کنگره و سناي آمريکا بود؛ درحالي‌که اين‌بار سفر امانوئل مکرون و آنگلا مرکل بر ملاقات رسمي با دونالد ترامپ و قانع‌كردن او تمرکز داشت. اظهارات مکرون و مرکل در قبال ايران نیز در قياس با چند ماه پيش متفاوت ابراز شد که این خود درخور تأمل و موجب نگراني است. هر دو رهبر، سطح جديدي از گفتمان صريح و بعضا خصمانه را در قبال ايران در پيش گرفتند. امانوئل مکرون اظهار كرد ايران نبايد پنج سال، 10 سال و حتي هيچ‌وقت به سلاح هسته‌اي دست يابد و خانم مرکل گفت ايران با توسعه موشکي خود در سوريه، از تروريست‌ها حمايت مي‌کند و بايد جلوي دخالت‌هاي ايران در امور خاورميانه گرفته شود. به عبارت ديگر، سطح گفتمان اروپا با ايران از مجموعه اتحاديه اروپا و علاقه‌مند به گسترش روابط با ايران، تبديل شده است به مجموعه‌ای منتقد ايران که خواهان مقابله و مهار رفتارهاي انساني در منطقه است. چه عواملي باعث شده و چه کساني دخيل در اين تغيير سطح گفتمان هستند؟ اول خود ترامپ که گفتمان زورگويي را در سطح جهان راه انداخت و با انتخاب تندروهايي مانند جان بولتون، مايک پمپئو و نيکي هيلي به جهان فهماند منطق و دلایل کارشناسي و روابط و حقوق بين‌الملل ديگر موقوف! دراين‌باره اروپايي‌ها که مجموعه توانايي‌هايشان برابر آمريکاست، نمي‌توانند مخالفتي سيستماتيک با آمريکا انجام دهند و از بعد از جنگ دوم جهاني همواره همين‌طور بوده است. اروپايي‌ها براي حفظ منافع خودشان، مجبورند تا حد ممکن با روند مسلط جهان که آمريکا قادر است آن را مديريت کند، همراهي کنند. دوم اسرائيل و عربستان به اروپا فهمانده‌‌اند اگر قرار است منافع سياسي، اقتصادي و استراتژيکي اروپا با آنها ادامه يابد، نه‌تنها بايد از ايران فاصله بگيرند، بلکه برعکس بايد منتقد ايران باشند. سوم که از همه مهم‌تر است، مربوط به عملکرد مسئولان در داخل است. آنان نتوانستند دوستاني مستحکم و شایان اعتماد ميان اروپايي‌ها براي خود دست‌و‌پا کنند. زماني که ژان لودريان، وزير خارجه فرانسه و بوريس جانسون، وزير خارجه بريتانيا، بعد از سال‌هاي طولاني به ايران سفر کردند تا ببينند روي روابط و دوستي با ايران چقدر مي‌توانند حساب کنند، آنها را دست انداختند و با تيتر روزنامه‌ها، افتخار کردند که اين دو ‌مسئول اروپايي دست خالي باز گشتند. همان موقع نگارنده يادآوري کرد که اين وضعيت پذيرش، ميهماني و مذاکره با وزراي خارجه مهم اروپا، اصلا معمول و مطابق با منافع ملي کشور نيست و خيلي زود دود آن در چشم همه خواهد رفت. جنگ ديپلماتيک که يک طرف آن آمريکا، اسرائيل و عربستان و طرف ديگر ايران و اروپا قرار داشتند، به هنر ديپلماسي نياز داشت تا اروپا را براي خودمان نگهداريم. متأسفانه زماني ‌که خانم مرکل از لزوم قطع مداخلات ايران در سوريه و خاورميانه سخن مي‌گويد، معناي دورتري دارد که در صورت درگيري نظامي، اروپايي‌ها پشت سر آمريکا، اسرائيل و عربستان خواهند ايستاد. نمي‌دانم چرا به اين الفباي روابط بين‌الملل در کشورمان توجه نمي‌شود و برخي با دست خودشان، آرام آرام خطر را براي مردم ايران فراهم مي‌کنند. سفر ليبرمن، وزير جنگ اسرائيل، به آمريکا، فقط در راستای هماهنگي براي خروج ترامپ از برجام نبوده و سفر فوري مايک پمپئو به عربستان و اسرائيل نیز يقينا فقط براي اين منظور نيست؛ زيرا ماندن و رفتن ترامپ از برجام چندان اهميتی ندارد، بلکه مهم‌تر از آن، مهارکردن و مديريت آثار و تبعات خروج آمريکا از برجام يا واکنش احتمالي ايران به اين خروج است. اگر ترامپ از برجام هم خارج نشود، ارثيه‌اي به‌جا خواهد گذاشت که شبيه خروج از برجام خواهد بود.

 هيچ ترديدي وجود ندارد که ضربه‌زدن به جمهوري اسلامي در صدر اهداف دولت ترامپ قرار دارد و تندروهاي اطراف او هم هرکدام از سال‌ها پيش سابقه‌دار بوده و در اين آرزو به سر برده و آن را وعده داده‌اند. اسرائيل و عربستان نیز مطلبي پنهاني در اين رابطه ندارند و رسما دارند بر طبل جنگ مي‌زنند و با تست‌هاي خود، مقدمات درگيري را فراهم مي‌کنند. اجراي برنامه مضحک نتانياهو که بر مطالب سوخته گذشته و پرونده مختومه آژانس بين‌المللي انرژي اتمي استوار بود، اگرچه نزد متخصصان و دولتمردان جهان محلي از اعراب ندارد و از سوی آژانس و خانم موگريني نیز به آن پاسخ لازم داده شد، ولي مي‌تواند برخي را در منطقه و جهان فريب داده و فضاسازي براي تحت فشار قراردادن دونالد ترامپ براي خروج از برجام يا طرحي بدتر را دنبال کند. روزهاي آينده براي جمهوري اسلامي روزهاي سختي است؛ پختگي، کياست و تمرکز بر ديپلماسي فعال کشور در اين شرایط، مي‌تواند ان‌شاءالله در رفع کاستي‌هاي گذشته کارساز باشد.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین