|
|
امروز: شنبه ۰۹ تير ۱۴۰۳ - ۰۵:۴۱
کد خبر: ۲۱۱۹۲۱
تاریخ انتشار: ۱۱ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۰۵:۲۰
مرد محکوم به قصاص که از 11‌سال قبل به اتهام قتل همسرش در بازداشت به سر می‌برد، با جلب رضایت اولیای‌دم موفق به نجات از طناب دار شد.
 مرد محکوم به قصاص که از 11‌سال قبل به اتهام قتل همسرش در بازداشت به سر می‌برد، با جلب رضایت اولیای‌دم موفق به نجات از طناب دار شد.

مرد محکوم به قصاص که از 11‌سال قبل به اتهام قتل همسرش در بازداشت به سر می‌برد، با جلب رضایت اولیای‌دم موفق به نجات از طناب دار شد. متهم 37‌ساله که هومان نام دارد به دادگاه گفت هنگام حادثه دخترش تازه به دنیا آمده بود و حالا 11‌ساله است و درخواست دارد که به خاطر دخترش از او اعلام گذشت کرده و زودتر آزادش کنند.

به گزارش خبرنگار ما، اواخر سال‌۸۶، زن جوانی مأموران پلیس مهرشهر کرج را از قتل همسر برادرش باخبر کرد و گفت: «‌برادرم امروز صبح زود هراسان به خانه‌مان آمد و فرزند هشت‌ماهه‌اش را به من سپرد و رفت. وقتی علت را پرسیدم جواب داد همراه همسرش برای انجام کاری بیرون می‌رود. چون رفتارهای برادرم عجیب بود نگران شدم و با همسر او به نام فائزه تماس گرفتم، اما جواب تلفن را نداد. دلم طاقت نیاورد و ساعتی بعد به خانه برادرم رفتم، اما با در بسته روبه‌رو شدم. با کمک همسایه‌ها در را باز کردیم که ناگهان با جسد فائزه مواجه شدم که در اتاق خواب روی زمین افتاده بود.‌»

بعد از اظهارات آن زن، پلیس به آدرس مورد نظر رفت و با جسد فائزه 25‌ساله روبه‌رو شد که با ضربات متعدد چاقو کشته شده بود. بعد از انتقال جسد به پزشکی قانونی، شوهر آن زن هومان 26‌ساله به عنوان اولین مظنون پرونده تحت تعقیب قرار گرفت، اما شواهد نشان می‌داد آن مرد به مکان نامعلومی گریخته است. دو‌ماه از این حادثه گذشته بود که پلیس در ردیابی تلفن همراه متهم، وی را در پارس‌آباد شناسایی و دستگیر کرد. متهم در بازجویی‌ها به قتل همسرش به خاطر اختلاف‌های خانوادگی اعتراف کرد و گفت: «سه‌سال از ازدواج من و فائزه می‌گذشت، اما مدام با هم اختلاف داشتیم. او زن شکاکی بود و چون در مترو کار می‌کردم مجبور بودم بعضی شب‌ها در آنجا بمانم. این شرایط کاری باعث شده بود که او بیشتر مشکوک شود. بارها شده بود که همسرم به بهانه‌ای به محل کار ‌آمده بود تا مطمئن شوم که مشغول کار هستم. حتی چند بار هم در محل کارم با من درگیر شده بود و داد و فریاد راه انداخته بود. خلاصه از این رفتارها خسته شده بود و چون او مرا تهدید به آبروریزی هم کرده بود.‌»

متهم در خصوص قتل گفت: «روز حادثه می‌خواستم صبح زود به محل کارم بروم، اما وقتی از خانه خارج شدم یادم رفت پتویم را با خودم ببرم به همین خاطر مجبور شدم به خانه برگردم. فائزه به محض دیدن من بار دیگر شروع به فحاشی کرد. دیگر خسته شده بودم و کنترل اعصابم را از دست داده بودم به همین دلیل ناخواسته با چاقوی آشپزخانه به جانش افتادم و چند ضربه به او زدم. وقتی همسرم خون‌آلود روی زمین افتاد فرزند هشت‌ماهه‌ام را در آغوش گرفتم و به خانه خواهرم رفتم تا فرزندم را به خواهرم بسپارم. بعد از آن بود که از ترس فرار کردم.‌»

بعد از اقرارهای متهم و بازسازی صحنه جرم پرونده کامل و به شعبه چهارم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد. در اولین جلسه محاکمه متهم بنا به درخواست قصاص از سوی اولیای‌دم به قصاص محکوم شد. این حکم در دیوان عالی کشور در روند رسیدگی قرار داشت که مادر مقتول به خاطر کهولت سن فوت کرد. سرانجام خواهر و برادرهای مقتول و پدر متهم به عنوان ولی قهری فرزند خردسال مقتول با پرداخت دیه اعلام گذشت کردند.

به این ترتیب متهم بعد از ۱۱‌سال روز گذشته از جنبه عمومی جرم در همان شعبه به ریاست قاضی عبداللهی پای میز محاکمه قرار گرفت. در آن جلسه متهم در آخرین دفاعش گفت: «بعد از حکم قصاص امیدی به زنده بودن نداشتم تا اینکه دست تقدیر مرا از مرگ نجات داد. وقتی به زندان افتادم دخترم هنوز کلمه بابا را نمی‌گفت، اما حالا ۱۱‌ساله شده‌است و در این سالها که با خواهرم زندگی می‌کند لذت بزرگ شدنش را احساس نکرده‌ام. قبول دارم با اشتباهی که کردم زندگی و آینده دخترم را تباه کرده‌ام، اما پشیمانم و از قضات دادگاه تقاضا دارم به خاطر دخترم مرا ببخشند تا هر چه زودتر آزاد شوم تا زندگی آرامی برای دخترم فراهم کنم.‌»
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین