|
|
امروز: سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۲۳:۵۶
کد خبر: ۲۱۰۷۶۱
تاریخ انتشار: ۰۲ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۱۱:۱۰
اشاره آقای روحانی به بحث فضای مجازی هم بجا و درست بود. ما متأسفانه در تاریخ کشورمان همواره به مخالفت با ابزار روز دنیا پرداخته‌ایم. زمانی در دوران پهلوی اول به بلندگو لقب بوق الشیطان داده بودند و این روش تا امروز که به نفی ابزار فضای مجازی می‌پردازیم نیز مورد تجدید نظر قرار نگرفته است.
روزنامه ایران در یادداشتی به قلم احمد خرم نوشت:

آقای روحانی دیروز در سخنرانی خود به مواردی اشاره کردند که به نظر می‌رسید تمام آنها ضمن اهمیت جداگانه‌ای که داشتند، دارای یک ارتباط و به هم پیوستگی معنادار بودند. بخش‌های مهم سخنان آقای رئیس‌جمهوری را می‌توان به چهار دسته تقسیم کرد و به تفسیر هر کدام پرداخت.

آقای روحانی به درستی در سخنرانی خود به مسأله تلاطم‌های ارزی اخیر و یکسان‌سازی نرخ ارز اشاره داشت. با توجه به حساسیتی که جامعه به این بخش دارند، اشاره مقامات عالی کشور به سیاست‌های آرامش بخش می‌تواند قسمتی از التهاب‌های روانی بازار را کنترل کند. سیاست یکسان‌سازی نرخ ارز، آن طور که مورد اشاره آقای روحانی بود سیاستی درست است که در 40 سال اخیر همواره مد نظر بوده و بارها برای آن خیزبرداشته شد، اما جز در دولت‌های هفتم و هشتم اجرایی نشده است. در شرایط فعلی برای اجرای این سیاست باید تأمل بیشتری کرد. این موضوع ملتزم تضمین دو چیز است؛ اول تداوم و دوام آن و دوم تزریق ارز کافی توسط دولت و بانک مرکزی به بازار. در این بین نکته سومی هم وجود دارد و آن اینکه نباید به نقدینگی موجود در کشور هم دامن زده شود. متأسفانه از سال 84 تاکنون همواره میزان نقدینگی ما رشد فزاینده داشته است. هر چند این مهم در دولت‌‌های نهم و دهم از شدت بیشتری برخوردار بود و سالانه به طور متوسط 80 درصد به حجم نقدینگی ما افزوده می‌شد. این میراثی است که برای آقای روحانی باقی مانده و همچنان باید بکوشد تا امکان کنترل آن به وجود بیاید. اما به طور خلاصه می‌توان گفت تک نرخی‌سازی ارز، سیاستی است که در صورت اجرای درست، نیاز مبرم کشور در شرایط فعلی است.

مسأله امر به معروف و نهی از منکر و بسط بیشتر آن در جامعه و همردیف شدن آن با امکان نقد حاکمیت توسط مردم هم از جمله قسمت‌های مهم سخنان آقای روحانی بود. برداشت  سطحی از مسأله مهم امر به معروف متأسفانه در سال‌های اخیر نه تنها کمکی به انسجام اجتماعی و اخلاقی جامعه نکرده که حتی در مقاطعی باعث از هم گسسته شدن برخی ریسمان‌های اعتماد میان مردم و حاکمیت شده و به برخی نارضایتی‌ها دامن زده است. نمونه اخیر آن برخوردی بود که توسط مأموران گشت ارشاد با یکی از بانوان در پارک‌های تهران شد. این برداشت نه تنها تأثیر اصلاحی در جامعه ندارد بلکه میزان عصبیت‌ها، خود تخریبی‌ها، خشونت‌ها و در نهایت کم انگیزگی‌های اجتماعی را افزایش می‌دهد. حال آنکه مفهوم امر به معروف اگر به موازات مسائلی چون حق آزادی نقد و همچنین امکان نقد هر چه بیشتر حاکمیت توسط جامعه مطرح شود، تأثیری کاملاً عکس این و مثبت در شاخص‌های یاد شده خواهد گذاشت. ما همان گونه که تاکنون از برخوردهای سلبی و سطحی در امر به معروف نتیجه لازم را نگرفته‌ایم، بعد از این هم نخواهیم گرفت و تجربه گذشته باید برای اصلاح روش‌ها در آینده درس‌های لازم را به ما بدهد.

اشاره آقای روحانی به بحث فضای مجازی هم بجا و درست بود. ما متأسفانه در تاریخ کشورمان همواره به مخالفت با ابزار روز دنیا پرداخته‌ایم. زمانی در دوران پهلوی اول به بلندگو لقب بوق الشیطان داده بودند و این روش تا امروز که به نفی ابزار فضای مجازی می‌پردازیم نیز مورد تجدید نظر قرار نگرفته است. مخالفتی که امروز با تلگرام و ابزارهای نظیر آن می‌شود مانند این است که به فرض افزایش بزه اجتماعی در مدارس مانند اعتیاد، بیاییم و کل مدرسه را تعطیل کنیم بدون اینکه توجه داشته باشیم که زیرساخت اجتماعی این بزه چه چیزی می‌تواند باشد. ما در حوزه رسانه نه تولید جذابی داریم و نه امکانی برای اینکه مردم خودشان را در آئینه رسانه‌ها ببینند فراهم می‌کنیم و به موازات این با جدیت نوعی از تک صدایی را نیز در فضای رسانه‌ای خود دنبال کرده‌ایم. با این تفاسیر مشکل ،ابزارهای جدید نیستند بلکه محتوایی است که ما در تولید آن توانایی و موفقیت کامل و لازم را نداریم. همان طور که سال‌های سال مبارزه با ماهواره و ویدئو و نظایر آن بی نتیجه ماند، نمی‌توان شک کرد که سیاست جدی مقابله با  فضای مجازی هم بی‌نتیجه می‌ماند و تنها حاصل آن افزایش نارضایتی مردم از وضعیت خواهد بود.

در نهایت اما مهم‌ترین بخش از سخنان آقای روحانی آنجا بود که اشاره کرد انقلابی بودن باید به معنای افزایش کارآمدی نظام و تلاش برای جلب رضایت بیشتر مردم و شنیدن صدای جامعه باشد. چیزی که متأسفانه در سال‌های اخیر گاه محدود به رفتارهای سطحی و گاه خشن شده است. ما اگر نگران واقعی نظام و دستاوردهای انقلاب باشیم باید در اولین قدم نسبت به کارآمدی واقعی سیستم و سطح رضایت مردم هم حساسیت داشته باشیم. این اساسی‌ترین فاکتور ماندگاری و تعالی انقلاب ما است. عدم رضایت مردم از وضعیت در عمل مترادف عدم موفقیت نظام و در ادامه آن اشتباه بودن اصل انقلاب تعبیر می‌شود. چیزی که شاهد هستیم دشمنان قسم خورده انقلاب اسلامی هم به دنبال تزریق آن به مردم هستند. در این شرایط ،انقلابی واقعی کسی است که با اتکا به شنیدن صدای مردم در تلاش برای افزایش سطح کارآمدی سیستم و نظام باشد و مفهوم گسترده انقلابی‌گری را تنها در رقابت‌های سیاسی گذرا و رفتارهای سطحی و غیر سازنده خلاصه نکند.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین