کد خبر: ۲۱۰۷۰۳
تاریخ انتشار: ۰۱ ارديبهشت ۱۳۹۷ - ۲۱:۵۹
انتخاب مکرون مختصات سیاسی را در فرانسه تغییر داد. زمانی حزب های دیگر، در رأس شان حزب سوسیالیست و راست میانه، بر سر میزان رأی دهنده رقابت می کردند، اما اکنون شکافی باز شده است.
 انتخاب مکرون مختصات سیاسی را در فرانسه تغییر داد. زمانی حزب های دیگر، در رأس شان حزب سوسیالیست و راست میانه، بر سر میزان رأی دهنده رقابت می کردند، اما اکنون شکافی باز شده است.

نزدیک به یک سال از آغاز ریاست جمهوری امانوئل مکرون می گذرد و در همان حال که او وقتش را به سفر به اقصی نقاط جهان و استقبال از رهبران جهان در کاخ الیزه می گذراند، جنبش او، «جمهوری به پیش» (LREM)، هنوز روند تبدیل شدن به حزب حاکم را طی می کند. امید پایه گذاران جنبش این است که در نهایت به حزبی فراگیر بدل شود، حزبی که نمایندۀ حداکثر رأی دهندگان فرانسوی باشد.

انتخاب مکرون مختصات سیاسی را در فرانسه تغییر داد. زمانی حزب های دیگر، در رأس شان حزب سوسیالیست و راست میانه، بر سر میزان رأی دهنده رقابت می کردند، اما اکنون شکافی باز شده است ــ و «جمهوری به پیش» امیدوار است این شکاف را پر کند. اما آیا می تواند موفق شود؟ آیا می توان همه چیز را تغییر داد و در عین حال نمایندگی دموکراتیک را که کارکرد اصلی یک نظام حزبی است دست نخورده نگه داشت؟

به هر حال فشاری که برای رسیدن به موفقیت روی جنبش است عظیم است، و این تنش را به وضوح می توان دید. هرچه باشد شکست در این میدان فاجعه بار خواهد بود. چشم انداز سیاسی قدیمی، توازی میان جناح مخالف و دولت، از زمان پیروزی مکرون از بین رفته است. و بازسازی این چشم انداز، دست کم در زمان فعلی، بستگی به او و جنبش دارد. یک سرخوردگی دیگر بعد از پنج سال ریاست کسل کنندۀ فرانسوا اولاند به احتمال زیاد از سوی فرانسوی ها با واکنشی شدید مواجه خواهد شد و موج جدیدی از رویگردانی و دلزدگی از مشارکت سیاسی در پی خواهد داشت.

«جمهوری به پیش» از بدو تولد ساختاری عجیب بوده است. از یک سو می خواهد جنبش شهروندان باشد و هزاران انجمن محلی در چهارگوشۀ کشور داشته باشد. از سوی دیگر ساختارش متمرکز بر یک شخص واحد است: امانوئل مکرون. او بود که طراحی اش کرد، او بود که ایجادش کرد ــ همراه با جمعی از مشاوران نزدیکش.

آن گونه که در مصوبات جنبش آمده، جمهوری به پیش قصد دارد ارادۀ مردم فرانسه را به مرکز حیات سیاسی برگرداند. مردم، حاکم ــ همان مفهوم قدیمی.

پروژۀ بزرگ آنها از همین شنبه آغاز می شود: «همه به پیش برای اروپا». پیشاهنگ ها به مدت پنج هفته تمام خاک فرانسه را خواهند گشت، زنگ تمام خانه ها را خواهند زد تا از فرانسوی ها چند سؤال راجع به اروپا بپرسند. «واژۀ اروپا برای شما چه معنایی دارد؟» «اروپا چگونه به زندگی شما غنا می دهد؟»، «فکر می کنید مشکل اتحادیۀ اروپا چیست؟»

این پروژه نوعی مطالعۀ میدانی است، نوعی حسابرسی ملی، همان راهبردی که حزب برای تشکیل برنامۀ اولیه اش در پیش گرفت. این بار اما تحقیق دربارۀ انتخابات سال آیندۀ اروپاست، نوعی آزمون پختگی برای مکرون و جنبش جوانش.

اما «به پیش» چگونه حزب ــ یا به قول خودشان، جنبشی ــ است؟ نمایندگانش در مجلس چه کسانی هستند و چه کسانی قوانینش را می نویسند؟ این آدم ها که می خواهند وضع کشور را تغییر دهند کیستند؟

در حال حاضر، حزب همچنان می تواند به دست کسانی که می خواهند سرنوشتش را رقم بزنند شکل بگیرد. هنوز جناح های مختلفی در کار نیست و دعواهای درون حزبی هم بسیار اندک است، فقط گه گاه غرولندهایی شنیده می شود دربارۀ اینکه اکثر تصمیمات را حلقۀ مرکزی ای می گیرد که به الیزه نزدیک است.

با این همه، هنوز نمی توان به یقین گفت جنبش «جمهوری به پیش» جایگاه فعلی اش را حفظ می کند. جنبش می خواهد تجسم نوآوری و نوزایی باشد، اما باید دولت را هم اداره کند. تا این جا که «به پیش» کاملاً سلسله مراتبی اداره شده و ساختاری بالا به پایین دارد. هرگز جنبشی نبوده که از کف خیابان شکل گرفته باشد، بیشتر نوعی گروه پیشاهنگی بچه زرنگ های عصر دیجیتال به رهبری یک پسرک پیشاهنگ بوده است.

رهبر حزب، کریستف کاستانر، زمانی عضو عادی حزب سوسیالیست یا، به قول خودش، یک تبلیغاتچی بوده است، و همۀ تضادها و تناقضات حزب جدید را می توان در او دید. رئیس جمهور او را برای رهبری حزب برگزید و او امروز یکی از معتمدین نزدیک اوست. این مسئولیتی آسان نیست، زیرا در حال حاضر تنها یک عنصر است که حدود چهارصد هزار عضو و سیصد و نه قانونگذار را گرد هم می آورد: مکرون.

اما اکنون مکرون به کاخ الیزه رفته و عملاً تمام استراتژیست های با استعداد و سخت کوشی را که در کسب این پیروزی به او کمک کردند با خود برده، یا بر مسند وزارت نشانده است یا سایر پست های کلیدی. آنچه به جا مانده جنبشی است که به استارت آپی می ماند که خیلی زود رشد کرد.

اعضای جنبش در قالب سمینارهای آنلاین آموزش می بینند، یک ساعت در هفته به مدت پنج هفته. فیلمی با عنوان «ساختمان شهرداری چیست؟» بخشی از آموزش آنهاست، به آنها آشنایی با مسئولیت های مقامات محلی را می آموزند و در پایان از آنها امتحان می گیرند. یکی از سؤالات امتحان این است: «مسئول مدارس ابتدایی کیست؟» سیاست به مثابۀ بازی «تریویال پرسوییت» [نوعی بازی رومیزی که برنده شدن در آن نیاز به توانایی بازیکنان برای پاسخ دادن به پرسش هایی با موضوع دانش و فرهنگی عمومی دارد]؟

گاهی آدم از خود می پرسد جهان قدیم سیاست واقعاً بدتر بود یا صرفاً تنوع کمتری داشت؟ شاید هم کمتر ساختگی بود؟

منبع : دیپلماسی ایرانی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین