آقای ظریف میگوید، بخشی از مشکلات موجود حداقل در مسئله هسته ای به عدم حضور35ساله آمریکا در ایران باز میگردد. فقدانی که عملا به نفص یا عدم درک و شناخت واشنگتن از جامعه ایرانی منتج شده است.مشکلی که از دید ظریف در ارتباط با سایر اعضای 1+5به دلیل عادی بودن روابطشان با ایران چندان مطرح نیست
جواد ظريف چهارشنبه 25 جولاي در گفتگوئي طولاني با يكي از شبكه هاي
تلويزيوني خبري ايران كه به صورت زنده پخش مي شد توضيحات مفصلي از روند
مذاكرات اتمی ایران با قدرت هاي جهاني ارائه داد.اودر بخشي از مصاحبه ضمن
تشریح محورگفتگوهای خود بااعضای 1+ 5 به يكباره جهت بحث را به سمت ایالات
متحده و نقش اين كشور در مذاکرات اتمي و موضوع تحريم ها كشاند و گفت"با
توجه به موقعيت ايالات متحده در مذاكرات و مسير توافقات اتمي ضرورتا بايد
با اين كشور بيش از ديگر طرف ها تعامل وگفتگو كرد".ظريف كه کاملا محتاط و
دیپلماتیک سخن مي گفت طي اظهار نظری جالب که چندان مورد توجه قرار نگرفت
از آنچه فقدان درک آمریکا ئی ها از مسائل ایران توصيف كرد سخن به ميان
آورد. البته در اينكه ممكن است امريكا ئي ها درك دقيقي از ايران نداشته
باشند ترديدي نيست و سخن ظريف حاوي نكته تازه اي نبود. اما آنچه درموضع
وزير خارجه ايران خيلي جلب توجه كرد بيان دليل اين عدم درك يا شناخت بود:
"فقدان حضورآمريكا در جامعه ايران".
ظريف ميگويد، بخشی از مشکلات موجود حداقل در مسئله هسته ای به عدم حضور35ساله آمریکا ئي ها در ایران باز ميگردد. فقداني كه عملا به نفص يا عدم درك و شناخت واشنگتن از جامعه ايراني منتج شده .مشکلی که از دید ظریف در ارتباط با سایر اعضای 1+5به دلیل عادی بودن روابطشان با ایران چندان مطرح نیست يا اساسا وجود ندارد. .وزیر خارجه ایران ميگويد در مذاکرات خود با جان کری موفق شده ، دید و درک بهتری از ایران برای انتقال به واشنگتن در اختيار او بگذارد.دركي كه وزير خارجه به همراه بسته پيشنهادي اتمي ظريف در وين با خود براي رئيس جمهور اوباما به واشنگتن برد . جالب تر آنكه ظريف تصريح ميكند ایران درک و شناخت بهتری از ايالات متحده دارد که با توجه به مقدمه مصاحبه وی می توان حدس زد منظور اوچیزی جز حضور دیپلمات های ایرانی در ایالات متحده نيست.
سخنان وزير خارجه ايران صرف نظر از هرگونه قضاوتي در باره آن،به خوبي نشان ميدهد آنچه طي مذاکرات با آمريكا در ژنو، وین يا هر جاي ديگر جريان دارد لزوماوتنها بر سر اختلافات هسته ای نبوده وطرفين عملابر سر مسائل و مشكلات ديگر صحبت هائي داشته يا مي توانند داشته باشند.
واقعيت آن است به دليل بحران هاي متعدد و روبه گسترش خاورمیانه عربی،شمال آفريقا وخلیج فارس، تهران و واشنگتن قادر به ناديده گرفتن نقش و اثر يكديگر بر تحولات نيستند و هر چه به جلو ميرويم براين نقش و جذابيت موضوع روابط اين دو افزوده ميشود.اين جذابيت ناخواسته بر3 پايه استوار است.نخست:تهران با تكيه بر 2 اصل امنيتي و استراتژيكي " نفوذ خارجي" و "ثبات داخلي" خود را داراي موقعيتي برتر در منطقه ميداند.دوم: اين موقعيت عملا منجر به همسايگي و سايش سياست هاي راهبردي،منافعي و امنيتي دو كشوردر منطقه شده است.سوم: مسايل و اولويت هاي مشترك و سايش همسايگي سياست ها، آنها را وادار به گفتن و شنيدن مشترك ميكند. به همين دليل شكل گيري يك پروسه گفتماني اطمينان بخش موضوعي ميان آنها ،نه صرفا انتخابي خود خواسته كه به نظر مي رسد يك ضرورت راهبردي ست.
گفتگو و تعامل،ديروز در باره پرونده هسته اي،امروز پيرامون عراق،افغانستان،سوريه و فردا در باره نفت ،انرژي ، امنيت خليج فارس وثبات خاورميانه، غرب آسيا و آسياي مركزي و دهها موضوع مشترك ديگر.پس به صورت اصولي زمينه و بهانه بحث مشترك وجود دارد. والا دلیلی نداشت مثلا درمذاکرات اخیر وین كه وزرای خارجه آلمان،فرانسه و بریتانیا تنها چند ساعت درآن حضور داشتند آقای کری 3 روزمصرانه در محل مذاکرات بماند و با همتاي ايراني خود به رايزني بپردازد. رايزني هائي كه ظاهرا نه براي 3 وزير خارجه اروپائي و نه براي وزراي خارجه روسيه و چين اصلا جذابيتي نداشته است.
اما تامين نظر وزير خارجه ايران براي رفع نقص درك آمريكائي آيا الزاما به معناي باز شدن دفاتر رسمي نمايندگي درپايتخت هاي دو كشور است؟ ايران كه اكنون به دليل حضور در خاك آمريكا(نيويورك) مشكلي ندارد. ثانيا مسئولان مطرح كننده بحث خود بايد به اين سوال پاسخ دهند كه از جنبه سياسي براي رفع اين نقيصه چه برنامه اي دارند.اما تا آن زمان براي دو طرف راههاي كم هزينه و قابل اجرائي تري وجود دارد كه فعلا مي تواند بيش از كاركرد هاي سياسي به درك متقابل جامعه ايراني - امريكائي مورد نظر آقاي ظريف از يكديگركمك كند. از تبادل هيات هاي علمي،دانشگاهي،دانشجوئي گرفته تا گروه هاي گردشگري، هنري ، فرهنگي و مذهبي ويا حضورازهيات هاي اقتصادي و فني. چرا مسئله ايران و آمريكا از اين زوايا نگريسته نميشود تا وزير خارجه ايران مجبور نباشد بخش زيادي از وقت اتمي خود را با جان كري صرف توصيف واقعيت جامعه ايراني كند.
منبع:وبلاگ متین مسلم
"فقدان حضورآمريكا در جامعه ايران".
ظريف ميگويد، بخشی از مشکلات موجود حداقل در مسئله هسته ای به عدم حضور35ساله آمریکا ئي ها در ایران باز ميگردد. فقداني كه عملا به نفص يا عدم درك و شناخت واشنگتن از جامعه ايراني منتج شده .مشکلی که از دید ظریف در ارتباط با سایر اعضای 1+5به دلیل عادی بودن روابطشان با ایران چندان مطرح نیست يا اساسا وجود ندارد. .وزیر خارجه ایران ميگويد در مذاکرات خود با جان کری موفق شده ، دید و درک بهتری از ایران برای انتقال به واشنگتن در اختيار او بگذارد.دركي كه وزير خارجه به همراه بسته پيشنهادي اتمي ظريف در وين با خود براي رئيس جمهور اوباما به واشنگتن برد . جالب تر آنكه ظريف تصريح ميكند ایران درک و شناخت بهتری از ايالات متحده دارد که با توجه به مقدمه مصاحبه وی می توان حدس زد منظور اوچیزی جز حضور دیپلمات های ایرانی در ایالات متحده نيست.
سخنان وزير خارجه ايران صرف نظر از هرگونه قضاوتي در باره آن،به خوبي نشان ميدهد آنچه طي مذاکرات با آمريكا در ژنو، وین يا هر جاي ديگر جريان دارد لزوماوتنها بر سر اختلافات هسته ای نبوده وطرفين عملابر سر مسائل و مشكلات ديگر صحبت هائي داشته يا مي توانند داشته باشند.
واقعيت آن است به دليل بحران هاي متعدد و روبه گسترش خاورمیانه عربی،شمال آفريقا وخلیج فارس، تهران و واشنگتن قادر به ناديده گرفتن نقش و اثر يكديگر بر تحولات نيستند و هر چه به جلو ميرويم براين نقش و جذابيت موضوع روابط اين دو افزوده ميشود.اين جذابيت ناخواسته بر3 پايه استوار است.نخست:تهران با تكيه بر 2 اصل امنيتي و استراتژيكي " نفوذ خارجي" و "ثبات داخلي" خود را داراي موقعيتي برتر در منطقه ميداند.دوم: اين موقعيت عملا منجر به همسايگي و سايش سياست هاي راهبردي،منافعي و امنيتي دو كشوردر منطقه شده است.سوم: مسايل و اولويت هاي مشترك و سايش همسايگي سياست ها، آنها را وادار به گفتن و شنيدن مشترك ميكند. به همين دليل شكل گيري يك پروسه گفتماني اطمينان بخش موضوعي ميان آنها ،نه صرفا انتخابي خود خواسته كه به نظر مي رسد يك ضرورت راهبردي ست.
گفتگو و تعامل،ديروز در باره پرونده هسته اي،امروز پيرامون عراق،افغانستان،سوريه و فردا در باره نفت ،انرژي ، امنيت خليج فارس وثبات خاورميانه، غرب آسيا و آسياي مركزي و دهها موضوع مشترك ديگر.پس به صورت اصولي زمينه و بهانه بحث مشترك وجود دارد. والا دلیلی نداشت مثلا درمذاکرات اخیر وین كه وزرای خارجه آلمان،فرانسه و بریتانیا تنها چند ساعت درآن حضور داشتند آقای کری 3 روزمصرانه در محل مذاکرات بماند و با همتاي ايراني خود به رايزني بپردازد. رايزني هائي كه ظاهرا نه براي 3 وزير خارجه اروپائي و نه براي وزراي خارجه روسيه و چين اصلا جذابيتي نداشته است.
اما تامين نظر وزير خارجه ايران براي رفع نقص درك آمريكائي آيا الزاما به معناي باز شدن دفاتر رسمي نمايندگي درپايتخت هاي دو كشور است؟ ايران كه اكنون به دليل حضور در خاك آمريكا(نيويورك) مشكلي ندارد. ثانيا مسئولان مطرح كننده بحث خود بايد به اين سوال پاسخ دهند كه از جنبه سياسي براي رفع اين نقيصه چه برنامه اي دارند.اما تا آن زمان براي دو طرف راههاي كم هزينه و قابل اجرائي تري وجود دارد كه فعلا مي تواند بيش از كاركرد هاي سياسي به درك متقابل جامعه ايراني - امريكائي مورد نظر آقاي ظريف از يكديگركمك كند. از تبادل هيات هاي علمي،دانشگاهي،دانشجوئي گرفته تا گروه هاي گردشگري، هنري ، فرهنگي و مذهبي ويا حضورازهيات هاي اقتصادي و فني. چرا مسئله ايران و آمريكا از اين زوايا نگريسته نميشود تا وزير خارجه ايران مجبور نباشد بخش زيادي از وقت اتمي خود را با جان كري صرف توصيف واقعيت جامعه ايراني كند.
منبع:وبلاگ متین مسلم
ارسال نظر