کد خبر: ۲۰۵۴۸۱
تاریخ انتشار: ۱۸ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۵:۴۵
اما چه دلجویی؟ قطعا خبر دارید از ماجراهای بعد از دربی. وقتی تمام انگشت های اتهام به سمت شماره 18 مورد علاقه برانکو نشانه رفت. به سمت کسی که از ابتدا هم هیچ کس دوستش نداشت الا برانکو و تعداد قلیلی.
 کسی از آنها انتظار گلزنی یا حرکات تکنیکی خارق العاده ندارد آنها شغلشان دوندگی و جنگندگی است.

هفته سوم مرحله گروهی رقابت های لیگ قهرمانان آسیا روز دوشنبه در منطقه غرب آغاز شد و در یکی از حساس ترین دیدارها، پرسپولیس موفق شد با دو گل از سد الوصل امارات بگذرد و با 6 امتیاز به صدر جدول رده بندی گروه سوم صعود کند.

یکی از اتفاقات جالب این مسابقه خوشحالی های بعد از گل پرسپولیسی ها بود. جایی که فرشاد احمدزاده گوش های خود را با دستانش گرفت تا صدای تشویق تماشاگران را نشوند. در ادامه علی علیپور هم بعد از گل کردن پنالتی اش به سمت نیمکت رفت و با کنار زدن همه، به اتفاق دیگر بازیکنان محسن ربیع خواه را در آغوش گرفت و به نوعی از او دلجویی به عمل آورد.

اما چه دلجویی؟ قطعا خبر دارید از ماجراهای بعد از دربی. وقتی تمام انگشت های اتهام به سمت شماره 18 مورد علاقه برانکو نشانه رفت. به سمت کسی که از ابتدا هم هیچ کس دوستش نداشت الا برانکو و تعداد قلیلی.



ربیع خواه بعد از دربی از سیل انتقادات به تنگ می آید و از سرمربی می خواهد که او را از ترکیب بیرون بگذارند و این اتفاق هم رخ می دهد. پروفسور وقتی روحیه از دست رفته محسن را می بینید خواسته او را برآورده می کند و البته در نشست خبری هم آن را به اطلاع همه می رساند و با کنایه می گوید: امیدوارم خیالتان راحت شده باشد!

محسن بیرون نشست و بازیکنان هم در انتقاد به هجمه ای که هواداران علیه هم تیمی شان به راه انداخته بودند واکنش نشان دادند. اما واقعا محسن ربیع خواه معزل پرسپولیس است؟ بیایید به قضیه وسیع تر نگاه کنیم. محسن ربیع خواه ها و هم پست های او با این سبک بازی برای تیمها مضرند؟ جواب به طور قطع منفی است.

امروزه در فوتبال دنیا که سیستم های جدید به آن اضافه شده و بازی ها درگیرانه تردنبال می شود وجود یک بازیکن دونده، مخرب و درگیر شونده از اوجب واجبات است و در فانتزی ترین تیمها با هجومی ترین شیوه ها هم رویت می شود. به این هافبک ها و بازیکنان غالبا کارگر می گویند. آنها مثل عوامل پشت صحنه هستند. آنها مثل همان زن های پشت هر مرد موفق هستند. آنها نویسنده های سریال ها و فیلم ها و استندآپ های فوق العاده هستند. آنها همانند بدل های فیلمهای اکشن هستند. آنها مثل کارگران یک ساختمان شیک و مدرن هستند. شغل آنها این است که بدوند، بجنگند، در خطر قرار بگیرند اما دیده نشوند. نه تنها دیده نشوند بلکه حتی بعد از خشک شدن عرق جبینشان، به جای دریافت دستمزد ناسزا بشنوند و حرف بشنوند. تا بوده همین بوده آنها کارگر هستند و همه ازشان طلبکار هستند. حال می خواهد کارفرما باشد چه ارباب رجوع.

همانطور که گفته شد ربیع خواه تنها نیست. پیش از او بوده اند بازیکنانی که در این پست بازی کرده اند و می کنند و بازهم دیده نمی شوند. حال اگر یاغی بودند یا اهل حاشیه و خبرسازی بودند بازهم می شد به بقایشان امیدوار بود اما ربیع خواه اینگونه نیست. او کم حرف ترین و کم حاشیه ترین سرباز ارتش سرخ است.

در خانه رقیب سنتی هم از این دست بازیکنان بوده اند و هستند. نمونه حی و حاضر آن فرشید باقری است. شماره 14 جوان آبی پوشان تهرانی که فصل پیش توسط منصوریان به سختی و در رقابت با پرسپولیس جذب شد اما در طول فصل نتوانست آنطور که باید و شاید عملکرد مناسبی داشته باشد و هواداران از او ناراضی بودند. فرشید می خواست جدا شود و برانکو بازهم خواهانش بود اما منصوریان به او اجازه جدایی نداد چون می دانست که فرشید چه جوهره و توانایی دارد.

فرشید ماند و حالا بعد از چند ماه به یکی از ارکان تیم تبدیل شده است. شفر او را احیا کرد. دیگر هواداران از او ناراضی نیستند و حضورش را مانع پیشرفت استقلال نمی دانند. باقری یک هافبک دفاعی تمام و کمال است. به چشم نمی آید و چشم نواز بازی نمی کند اما بازی خوانی فوق العاده اش، پاس های تک ضربش و پوشش های فوق العاده اش کمک کننده هر تیمی است. آنها مانند نوشتن لیمیت در محاسبات ریاضی هستند. نوشتنشان نمره ای ندارد اما نبودشان نمره کم می کند!

بحث ربیع خواه هم شاید همین باشد. قصد نداریم او را یک فوتبالیست بی عیب و نقص مطرح کنیم. ابدا اینطور نیست. اتفاقا محسن اشکالات زیادی در بازی اش دیده می شود اما خواهشا محسنات او را هم ببینید. یادمان نرود او یک هافبک دفاعی اصیل نیست. فراموش نکنیم که او در پست های دفاع چپ و آخر به مراتب از ربیع خواه وسط زمین پرکاربردتر است. یادمان نرود در فوتبال روز دنیا کنار بازیکنانی از جنس او یک هافبک خلاق حضور دارد. یک بازیکنی که سبک بازی اش چیزی شبیه مسلمان باشد نه کمال کامیابی نیا!

اتفاقی که در استقلال رخ می دهد. امید ابراهیمی و سرور جپپاروف که هر دو قدرت بازیسازی دارند در کنار باقری حضور پیدا کرده اند و مکمل او هستند. به تیمهای اروپایی نگاه کنید. در یوونتوس خدیرای کارگر در کنارش پیانیچ را می بینید. در بارسلونا بوسکتس در نزدیکی راکیتیچ و اینیستا فعالیت دارد. رئال مادرید کاسیمیرو میدود و مودریچ به همراه کروس وظیفه بازیسازی را بر عهده دارند. در سیتی فرناندینیو توسط سیلوا ساپورت می شود. در بایرن مونیخ ویدال یا تولیسو توسط تیاگو ساپورت می شوند. در یونایتد ماتیچ در کنار ماتا یا آتدر هررا قرار دارد. در چلسی کانته شخصی مثل فابرگاس را کنار خود دارد و .....

می بینید. این نوع فوتبالیستها در تمام تیمهای دنیا مشاهده می شوند. کسی از آنها انتظار گلزنی یا حرکات تکنیکی خارق العاده ندارد_گرچه برخی از آنها چنین توانایی را دراند و به همین خاطر جزو بهترین های جهان به شمار می روند_ آنها شغلشان دوندگی و جنگندگی است. جنارو گتوزو قابلیت زدن 10 روپایی را هم نداشت اما در میلان سالیان سال فیکس بود و در فینال لیگ قهرمانان حضور پیدا کرد و جام جهانی را با ایتالیا بالای سر برد. کلود ماکلله را هنوز اهالی فوتبال به یاد دارند. جواهر سیاهی که در میانه میدان هیچ بازیکنی نمیتوانست از او عبور کند.

به هر حال حالا ربیع خواه با روحیه ای شکست خورده به روی نیمکت رفت. شاید پرسپولیس در نبود او مشکلی نداشته باشد و بتواند تمام بازی های خود را با موفقیت پشت سر بگذارد اما قطعا دلیل این اتفاق، بیرون رفتن محسن نیست. او روزهای خوب زیادی را با سرخپوشان تهرانی در این دو فصل سپری کرده و شاید فقط یک فوتبالیست بداند که وجود ربیع خواه و ربیع خواه ها در میدان چقدر برای یک تیم پراهمیت است. پس بیاییم با کارگران مهربان باشیم و به جای کتک زدن آنها، حداقل حق و حقوقشان را پرداخت کنیم و با آنها مهربان تر برخورد کنیم.

منبع: ایلنا
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین