|
|
امروز: جمعه ۱۰ فروردين ۱۴۰۳ - ۰۸:۳۱
کد خبر: ۲۰۴۶۷۰
تاریخ انتشار: ۱۳ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۵:۰۶
باید اجازه حرف زدن واظهار نظر به مردم داده شود. مابايد به گروه‌هاي مخالف اجازه سخن گفتن بدهيم و موافقان نيز در برابر انتقادها دفاع كنند.
انقلاب‌ها، فرزندان خود را مي‌بلعند؛ جمله‌اي كه بسياري از جريان‌ها و متفكران سياسي روي آن تضاد ديدگاه دارند و برخي نيز به هيچ وجه به آن اعتقادي ندارند. اما در اين سال‌ها بارها شنيده‌ايم كه مي‌گويند نسل اول انقلاب ايران كه تاثيري در نهضت داشتند و اين روزها ديگر جايگاهي در حكومت‌داري ندارند كنار زده شدند و اين مصداق جمله مذكور است.يكي از افرادي كه از انقلاب 57 مانده است و نام او را بارها شنيده‌ايم، هادي غفاري است. فردي كه برخي او را عامل كشته‌شدن هويدا مي‌خواندند ولي خود او اين اظهارات را از اساس رد مي‌كند و زير بار نمي‌رود. هادي كه فرزند آيت‌ا... مجاهد و شهيد غفاري است در اين روزها و به ويژه بعد از حوادث سال 88 مورد غضب برخي از جريان‌هاي كشور است. وي از دوران آشنايي اش با احمدي‌نژاد مي‌گويد و اعلام مي‌كند كه او مخالف امام خميني(س) و خط ايشان است. اين فرد كه برخي جريان‌هاي سياسي وي را از افراد تند و انقلابي مي‌دانند به هيچ وجه به تندروي خود اعتقاد ندارد و مي‌گويد امروزه ديگر زمان انقلاب نيست و بايد اصلاحات انجام داد. او درباره احمدي‌نژاد، معترضان، مسائل سياسي و دولت روحاني اظهارات فراواني را بيان كرده است كه در ادامه مشروح گفت‌وگوي «قانون» با هادي غفاري را مي‌خوانيد.

 شما به عنوان یکی از نیروهای پیشرو انقلاب بوديد، چرا در اين روزها به حاشيه رفته‌ايد؟

زماني كه جهان پهلوان تختي از دنيا رفت، در مورد فوت اوگفتندكه اين فرد خودکشی کرده‌است. درآن زمان مجله توفیق تیترزد« تختی را، خودکشی کردند» بعد زیر تیتر نوشت «را» علامت مفعول بی واسطه است. در همين راستا بايد بگويم كه ما کنار نرفتیم و همان گونه كه مي‌گويند هر انقلابی رویش و ریزش دارد، طبیعی است و ما نيز جزو ریزش های انقلاب هستیم.

اين ماجرا نيز بي‌دليل نيست زیرا ما دارای اندیشه، فکر، خط ومشي بودیم و در آن زمان براساس خط ومشي‌ها همراه مردم انقلاب کردیم وبعد از انقلاب با حضور درصحنه ها تلاش داشتيم تا این خط ومشي‌ها منحرف واز مسیر خارج نشود. بعد از رحلت امام خمینی(س) پیاده کردن بعضی افراد از قطار انقلاب آغاز شد و بنده را به زور از این قطار پیاده کردند و من کنار نکشیدم. در تمام مجامع فکری واندیشه‌ای ، سیاسی و ایدئولوژیکی حضور دارم و بعضی از نیروهای که خود را به نظام چسبانده اند ما را تحمل نمی‌کنند.

چرا شما در دهه 70 برای انتخابات مجلس این‌قدر رد صلاحیت می‌شدید ؟

چون نان به نرخ روز نمی‌خورم ، زبان تلخی دارم وچاپلوسي نمی‌کنم.

شعاری برای تبلیغات باعنوان «خدا»« نان »« آزادی» داشتید که از آن بسيار علیه شما استفاده شد. درباره آن سخن مي‌گوييد؟

بسياري از دوستان گفتند این شعار را حذف كن و حتی فردی گفت این شعار کمونیستی است. در آن زمان توضیح دادم « خدا» سمبل معنویت ورمز توحید،«نان» سمبل اقتصاد ساده و«آزادی» استقلال ایران است.

این را قبول دارم. بعضی وقت‌ها جلوتراز زمان شعار می دهیم و باید در شعار دادن ظرفیت های اجتماعی حتی مخالفان‌مان را درنظر بگیریم و حساب شده عمل کنیم. این شعار به زیانم تمام شد و بسياري از آراي من را از بين برد. اين شعار درست بود ولي در آن زمان كارايي خود را نداشت.

با اين وجود شما و افرادي مانند شما در عالم سياست ايران چه جايگاهي داريد؟

ما دردل مردم جا داريم و مردم به شدت حامی ومدافع اندیشه ما هستند.

بعضی اوقات در مسير رسیدن به محل کارسوار مترو یا تاکسی می شوم، مردم بسیار مهربانند وهواداران از ما حمایت می کنند.

روزی به یکی از آقایان عضو شورای نگهبان گفتم اگر می‌خواهید بدانید محبوبيت ملی من بيشتر است يا شما، بیايید با يكديگر در اماکن عمومی ظاهر شویم و ببينید شما بیشتر مورد احترام هستید یا مردم من را تكريم مي‌كنند .

زماني خط امام مشخص بود ولي اين روزها بسياري از افراد مدعي پيروي از خط امام هستند ولي راه خود را مي‌روند، به نظر شما امروز خط امام(س) را چگونه باید پیروی کرد و این منش در چه اموری صدق می‌کند؟

منش امام(س)چند ویژگی خاص داشت. اول اينكه امام خميني(س) معتقد بودند نباید فرزندان انقلاب را طرد کرد.

کسانی که برای انقلاب سرمایه گذاری کردند ، جان دادند، زندان رفتند ، شلاق و کتک خوردند، آن‌ها را کنار نگذارید.

دوم مربوط به اندیشه اقتصادی امام(س) بود. ضمن اینکه به اقتصاد دولتی معتقد نیستیم به بخش خصوصی هم اعتقاد ندارم اما افرادی زیادی به ما مراجعه می کنند که از لحاظ معیشتی در مضیقه هستند.

دختر بچه ای را دیدم درتاریکی شب خم شده داخل سطل زباله دنبال جنسي می گشت. از او سوال کردم كه چرا اينگونه گذران زندگي مي‌كني،به من پاسخ داد كه پدر ندارم و مادرم نيز به دلیل مریضی قادر به تامین زندگی نیست. من مجبورم این‌گونه کار کنم.

روزی را باید از آسمان طلب کرد، از سطح زمین و باکشاورزی و با درس خواندن و تحقیق کردن به‌دست آورد و ما هرگز دنبال چنین جامعه ای نبودیم كه كودكي اين چنين به دنبال روزي خود باشد. ما می‌خواستیم مردم عزت داشته باشند.

سومين مساله‌ نيز به بعد سیاسی ايشان بازمي‌گردد. من به هيچ وجه معتقد به تقسیم بندی مردم به خودی وغیر خودی نیستیم. هرکسی دراین کشور زندگی می‌کند، شهروند محسوب می‌شود یا به تعبیر فقهي هر كه در دارالاسلام زندگی می‌کند باید از حقوق مساوی و برابر برخوردار باشد. مردم بايد حق حرف زدن واظهار نظر داشته باشند و بتواند نماینده تعیین کنند.

این نوع شيوه امروزي مورد قبول امام وانقلاب نبوده است. نظام شاهنشاهی در دنیا تا حدودي جمع شده ، قدرت ادواری شده است و مردم رای می‌دهند که در صحنه حضور داشته باشند. نباید این دایره را تنگ کنیم تا فقط افراد مورد نظر ما سرکارباشند.

تفکرات واندیشه مختلف افراد برای سربلندي انقلاب ونظام هستند. اگر قرار بود چنین قدرتی برسر کار بیاید چه نیازی به انقلاب کردن بود.

اگر امروزه در قدرت بوديد نيز همين گونه سخن مي‌گفتيد؟

بعضی به من خرده می‌گیرند ومی‌گویند چون ازقدرت کنار زده شدی امروزه زبان به اعتراض گشوده ای و اين سخن بسیار حرف درستی است. چه کسی گفته قدرت بد است. قدرت برای آنکه بتوانید جامعه را متحول وشرایط خوب ایجاد کنید بسیار خوب وضروری است.

مگر می‌شود بدون قدرت، سرمایه داران وکسانی راکه با خون مردم ارتزاق می کنند مهار کرد و در برابر آن‌ها ایستاد.

بايد قدرت داشت يا اقتدار؟

بي شك دنبال اقتدارهستیم. البته «اقتدار برای چه». این بسيار حرف مهمی است برای اینکه بتوانیم برای مردم در کنار یک نظام سیاسی مطلوب زندگی آزاد وشرافتمندانه ایجاد کنیم نه نظام سیاسی که فقط با قوه قهريه اداره شود.

براي مثال در تشیيع پیکر خانم نواب صفوی، مادر خانم زهرا رهنورد پلیس های زیادی حضور داشتند و سوال من اين بود كه چرا باید به گونه ای عمل کنیم تا از یک تشیيع جنازه بترسیم؟

باید اجازه حرف زدن واظهار نظر به مردم داده شود. مابايد به گروه‌هاي مخالف اجازه سخن گفتن بدهيم و موافقان نيز در برابر انتقادها دفاع كنند.

اتفاقات اخیری را که در پاسداران رخ داد چگونه ازریابی می‌کنید؟ همه احزاب آن‌ها را محکوم کردند، آیا این افراد حق اعتراض دارند ؟ به نظر شما دولت بايد چگونه با اين قشر معترض برخورد مي‌كرد؟

دولت در بسیاری از کارها حق اظهارنظرو اجازه انجام کار ندارد. این کار برعهده مجموعه عواملی است که کشور را در مسائل امنیتی هدایت می‌کنند. به نظرم بهتراست با این مساله دراويش مثبت وعملیاتی برخورد شود.

فرقه دراویش درایران آرام‌ترین وساکت ترین آدم ها هستند و ما در دوره انقلاب همیشه به آن‌ها نقدو اعتراض داشتیم که چرا وارد میدان نمی‌شوید. این افراد به هيچ وجه سیاسی نیستند و در فاز ذکر، محفل انس هستند. وقتی ما به گونه‌ای رفتار می‌کنیم که حق حرف زدن را از افراد می‌گیریم هرکسی را به اتهام واهی یا حتی واقعی غیر منصفانه بازداشت می‌کنیم مشكلات و معضلاتي به وجود مي‌آيد و این طبیعی است که مسائل اين چنيني تبدیل به زخم شود.

می‌توان روی زخم معترضان و منتقدان نمک پاشید وآن را بدتر کرد یا آرام آرام با مهربانی زخم را مداوا کرد. حکومت باید با مردم مهربان باشد، حکومت رقیب مردم نیست.

در نظام اسلامی، حکومت برادر مردم است و حاکمان باید به گونه ای باشند که مردم با اطمينان خاطر پشت سرشان نماز بخوانند. برخي اوقات بی‌طرف‌ترین افراد را با خودمان دشمن می‌کنیم. براي پايان دادن به اینگونه غائله‌ها باید علت‌ها بررسی شود. هر پدیده ای که به عنوان یک مشکل در جامعه به وجود می آید راه حل آن پرهیز از جنس خودش است و خشونت پاسخگو نيست. خشونت را با خشونت جواب نمی‌دهند، البته بايد اشاره كنم كه بحث دفاع مشروع فرق می‌کند.

اين موضوع را بايد در نظر بگيريم كه می توانیم در جامعه به گونه ای برنامه ریزی کنیم که دشمن را آرام آرام بی‌خطر و بعد این افراد را جذب کنیم. مردم نيز باید آرامش را حفظ کنند و در هر درگیری بهانه‌اي به دست دشمن ندهند.

برخي معتقدند كه نوع فعالیت هايی که افرادی مثل سید حسن خمینی یا ناطق نوری درعالم سیاست امروز ایران دارند نشانه انفعال آن‌ها و واهمه از برخورد قدرت سیاسی با آن‌هاست. نظر شما در اين زمينه چيست؟

در عالم سياسي ايران آدم‌ها ظرفیت و باورهای‌شان فرق می‌کند. باورهاي آدم‌ها درطول زمان تغییر می‌کنند. شاید برخي از افراد در گذشته روشی را سودمند می دانستند اما امروزه آن روش سودمند نیست.

این تغییرات در آدم‌ها طبیعی است و به هيچ وجه بحث انفعال مطرح نیست. اين نوع روش را مي‌توان برگرفته از تغییرات فکر ،اندیشه و روش‌هایي دانست که افراد تصور مي‌كنندبهتر جواب می دهد.

اقشاري در جامعه حضور دارند كه شما را فردی تند و انقلابی درسال‌های ابتدایی نهضت می شناختند، آیا شما تغییر کرده اید یا تعریف انقلابي‌گری را تغییر دادند که امروز شما در آن دایره قرار نمي‌‌گیرید؟

درتعابیر اجتماعی انقلاب معنا دارد. وقتی شما علیه یک نظام مسلحانه یا غیر مسلحانه به هردلیلی می ایستید می‌خواهید انقلاب کنید. درواقع سر مخروط جامعه را پایین می‌کشید و آن طبقه پایین را بالا می آورید.

بعد از انقلاب نظام یا سیستم شکل می‌گیرد و در نظام شکل گرفته شده انقلابی بودن معنا ندارد. با صراحت می‌گویم هرفردی امروز بگوید انقلابی هستم فریبکارانه است. ما انقلاب کردیم وتمام شد. امروز دوره نظام سازی واداره نظام است. باید سیستم را براساس قواعد و اندیشه های‌مان درست اداره کنیم.

کلمه تند را که به‌کار بردید به هیچ عنوان قبول ندارم. در دوره ای که افراد جامعه دنبال زن و زندگی بودند من آواره این شهر وآن شهر بودم. به این زندان وآن زندان منتقل می‌شدم و شکنجه شدم. مادرم در 70سالگی از زندان شاه فرار کرد، پدرم در زندان کشته شد، خواهرم شب اعدام از زندان فرار کرد و خودم دوبار حکم اعدام برایم آمد و هر دوبار فرار کردم. دفعه دوم به کمک همسرم قبل از جاری شدن حکم اعدام از دست 27 افسر شهربانی فرار کردم.من می‌توانستم زندگی راحتي داشته باشم ولي به دنبال اهداف انقلاب بودم. از سال 53 تا کنون هنوز براثر کابل‌هايی که خورده ام کف پاهایم می‌سوزد. بنده هنوز همان هادی غفاری سابق هستم.

اگر درمورد روش بخواهید صحبت کنید به طور طبیعی انسان در طول زمان ومکان حرکت می‌کند و حتی امام(س)در مورد فقه فرمودند اجتهاد به معناي مصطلح امروز کارگزار نیست. عنصر زمان ومکان در اجتهاد باید دیده ودخیل باشد.

شما نمی‌توانید امروز را با 30 سال پیش مقایسه کنید زيرا صدها حادثه ريز ودرشت اتفاق افتاده است.

شما از اوایل انقلاب تا فوت امام(س) فعال بودید و بعد ازآن با توجه به رد صلاحیت‌هایي که داشتید حتی حضور رسانه‌ای شما بسيار کم بود. اين روند دليل خاصي داشت؟

هنوز مثل قبل برای نظام کار وتلاش می‌کنم و حضور شما در اینجا نشانه فعالیت رسانه‌اي من است. از طرف ديگر به مناسبت‌هاي مختلف سخنرانی می‌کنم. گاهي اوقات جلسات پرسش وپاسخ با دانشجویان دارم وبسياري از فعاليت‌هاي اجتماعي ديگر در دستور كار دارم.

البته ظاهر اقدامات صورت گرفته در زمان‌هاي مختلف فرق می‌کند. در دوره‌ای نماینده مجلس بودم، در زمان دفاع مقدس درجبهه ها حضور مستمرداشتم و همه دوستان رزمنده با چهره من آشنا هستند. زماني برای خرید اسلحه از کشور خارج شدم و برخي می‌خواستند من را گروگان بگیرند ولي ما از راه‌مان كوتاه نيامديم.

البته بسياري از مسائل قابل گفتن نیستند ولي بعد از فوت امام خميني(س) آرام آرام مرگ سیاسی ما فرارسید. در قرآن آمده كه هر امتی اجلی دارد و اجل فقط مرگ نیست.

شايد در ظاهر دوره افول است اما در زمان انتخابات نشان دادم که در افول نیستم. البته امروز نمی‌گویم كه از شرایط راضی هستم و با صراحت می‌گویم ضمن حمایت از دولت یک عنصر مطالبه‌گرم.

این واقعیت هر نهادی است که به آینده فکر کند. هرگز به وضع موجود راضی نیستم. دنبال وضع مطلوب هستم. حکومت به این نتیجه رسیده حذف کردن افراد دیگر جواب نمی‌دهد. مشکل ما این است که جای دوست ودشمن را اشتباه گرفتیم.

برخي مسئولان ومدیران عالی کشور در این زمینه بد می اندیشند. ما وفادارترین نیروها به نظام اسلامی هستیم. اگر کسی به سیستم ونظام جمهوری اسلامی نگاه چپ کند اولین سینه ای که سپرخواهد شد سینه هادی غفاری خواهد بود. نباید ما را با کسانی که نمي‌خواهند سر به تن نظام باشد اشتباه گرفت.

من از نظام دفاع می‌کنم ونظام را دوست دارم. ما بايد مطالبه‌گر و دنبال اصلاح نظام باشیم تا در آینده جلوی فرزندان‌مان سرمان را بالا بگیریم.

شما در سخنان‌تان گفتيد كه براي دولت احترام قائل هستيد ولي مطالبه‌گريد، با وجود اينكه نقدهايي به دولت روحاني وجود دارد، اين دوره را با كدام يك از دوره‌هاي قبل مي‌توانيد مقايسه كنيد؟

هردولت جایگاه خاص خودش را دارد و هیچ دولتی با دولت‌های دیگر قابل مقایسه نیست. مشکلات زمان شهید رجایی با امروز بسیاربسیار فرق می کند. مشکلات ازجنس هم نیستند البته می‌توانیم مقایسه عمل گرایی داشته باشیم و دولت آقای روحانی را با دولت آقا احمدی نژاد به صورت مثبت ومنفی مقایسه کنیم.

درآن دوره بی‌حیثیت جهانی شدیم و امروز باحفظ استقلال و کنش سیاسی ومذاکره در تلاش هستیم این حیثیت از دست رفته را آرام آرام برگردانیم.

ما می‌خواهیم به دنیا نشان دهیم اهل جنگ نیستیم و دنبال یک زندگی شرافتمند و براساس اصول قابل قبول دنیا هستیم...

روی کار آمد دولت آقای روحانی تاثیري بر زندگی شما داشته وتغییري ایجاد کرده است ؟

خير. بعد ازآنکه آقای روحانی ريیس جمهور شدند حتی یک بار هم به دیدن ایشان نرفتم. چون طلبکار نبودم ونیستم. هر زمان ایجاب کند بدون هیچ چشمداشتی فعالیت می کنم.

اینکه گفته می‌شود آقای روحانی آرمان‌های مردم را به نفع قدرت وحاکمیت دور زده است قبول دارید؟

جامعه شناسی وشخصیت آقای حسن روحانی ویژگی خاص خودش را دارد و ما معتقد نیستیم آقای روحانی اصلاح طلب است. حتي خودشان نيز مدعی نیستند ونبودند. وقتی دست‌مان به 100 نمی رسید 80 را نباید از دست داد.البته نمي‌خواهم بگويم كه روحاني آرمان‌های مردم را دور نزده است اما آقای روحانی بیش ازاین باید به آرای خودش فکر کند زيرا 75 درصد آراي موجود به خاطر حمایت‌های اصلاحات است. آقای روحانی باید متوجه باشد اگر به این تفکر پشت کند آرام آرام جایگاه ارزشی خودش را دربین توده اصلاح طلبان از دست می‌دهد وآینده روشنی نخواهد داشت.

اگر امام خميني(س) زنده بودند و وضعیت امروز را مشاهده می کردند آیا دوبار به فکر انقلاب دیگری می افتادند؟

اگر امام‌خميني(س) زنده بود دنبال اصلاح بود نه انقلاب کردن. امروز نه دوره نهضت است نه انقلاب کردن، بلكه دوره سیستم ونهاد سازی است. امام حسین (ع )در مقابل یزید انقلاب نکردند بلكه ايشان فرمودند كه من آمدم اصلاح کنم. امام درمقابل قدرت حاکم که بیعت زوری وقلابی از مردم گرفته بود ایستاد و می‌خواست جامعه مسلمین را اصلاح کند. ایشان فرمودند هرچقدر بتوانم برای اصلاح امور مسلمین تلاش می‌کنم حتی اگر دراین راه کشته شوم. شهادت امام حسین (ع) انقلاب محسوب نمی‌شود امام در خط اصلاح‌كردن امور شهید شد.

به نظر شما كه در انقلاب فعاليت‌هايي داشتيد و براي برخي آرمان‌ها تلاش مي‌كرديد، به چند درصد از آرمان‌های انقلاب اسلامی دست پیدا کردیم؟

در اين زمينه نمی توانیم درصد بدهیم. مسائل اجتماعی با مسائل فیزیکی وطبیعی متفاوت است و در مسائل انسانی درصدگیري معنا ندارد.با مثال توضیح می‌دهم تا روشن شود. آگهی اي می بینید درآن نوشته شده به چند نفر راننده متاهل ومتعهد نیازمندیم، شما نمی توانید بگويید راننده چند درصد متاهل است اما متعهد بودن رامی‌توان مشخص کرد. اینکه انقلاب چقدر موفق شده است معنای بسیار بازی دارد.

بدون شک ما در مسائل خارجی و اقتدارملي وضع خوبی داریم اما در درون کشور متاسفانه با بداخلاقی‌های فراوانی روبه‌رو هستیم. فرهنگ خشونت در جامعه رواج پیدا کرده در حالی که باید فرهنگ عطوفت پایدارمی‌شد. ولي در مجموع به نظام نمره قبولی می‌دهم.

ریشه ناآرامی های اخیر را در چه می‌دانید؟

به اینکه حق اظهار نظر به مردم داده نشده است. اهل بیت(ع) فرمودند دامنت را در بین مردم پهن کن وهمه را درآن جمع کن. مسئولان و متفکران نظام اسلامی باید با مردم مهربان باشند. دین اسلام جاذبه بیشتری نسبت به دافعه دارد. قرآن 114 سوره دارد كه در آن 114 بار از رحمانيت و رحيم بودن خدا سخن گفته است. بزرگان، مفسران وفقها درمورد رحمان ورحیم بودن خداوندگفته اند. رحمانیت خداوند محبتی است که شامل همه مخلوقات با هرگرایش و دین ومذهبی می‌شود و رحیم بودند جزو رحمت‌های خاص خداوند است. خداوند به ما درس داده یک رحمت عام دارد و یک رحمت خاص كه دررحمت عام باید دامن برای همه پهن باشد تا مردم جذب شوند.

برخي شما را با پرونده مرگ هويدا پيوند مي‌زنند و براي همين اين سوال را مي پرسيم. آیا هویدا اسنادی داشت که نباید در دادگاه بیان می‌کرد وبرای همین حذف شد ؟

بنده فقط دو ساعت در دادگاه هویدا به عنوان تماشاچی حضور داشتم. اطلاعات ویژه ای از ایشان ندارم، به دلیل آنکه مورد احترام مردم بودم بنده را در صف جلو دادگاه جا دادند و بانی این طرح آقای عباس میلانی است. بنده به شدت نسبت به ایشان معترض هستم. کتاب‌هايی که نوشتند ساختگی و داستان پردازی ذهن اوست.

اینکه گفته می‌شود بعضی افراد مبارزه با شاه را حرام می دانستند درست است ؟ آیا مصباح یزدی ازآن افراد بود؟

ما هیچ مرجعی نداشتیم که مبارزه با شاه را حرام اعلام کند. بعضی افراد با توجه به شرایط، مبارزه را بی فایده می دانستند و معتقد بودند كه پیروز نمی‌شویم زیرا شاه مشت آهنین وتا دندان مسلح است.آن‌ها مي‌گفتند كه با دست خالی فقط کشته می شوید. دربین این افراد اندیشمند ،متدین ومسلمان هم بودند اما با انقلاب کاری نداشتند. مبارزه را به سود نمی دانستند، هنوز افرادی هستند که کتاب می‌نویسند، زندگی معمولی خودشان را دارند و برای جبران مافات گذشته هرازگاهی لگدپراکندگی می‌کنند.

آیا از افرادی که در درباره شاه بودند در بدنه جمهوری اسلامی هستند كه وابسته رژیم قبل باشند؟

گمان نمی کنم از وابسته های رژیم گذشته کسی در نظام باشد. ممکن است افرادی بی تفاوت ودنبال زندگی خودشان باشند. افرادی که در رژیم گذشته بودند وبعد هم همچنان سرکار خودشان بودند، بیشتر دربین افراد متخصص در بخش‌های مختلف بودند که دنبال کارهای علمی خودشان بودند ولی اینکه وابسته رژیم گذشته بودند خیر اين‌گونه نيست.

نظر شما درمورد آقای احمدی نژاد واقداماتی که این روزها انجام می‌دهد چیست؟

آقای احمدی نژاد بسیار فردخود شیفته ای به حساب مي‌آيد و این تعبیري جامعه شناسی است. او می‌خواهد خودش را مطرح کند و فراموش کرده کشور را براي مدت هشت سال به لبه پرتگاه برده‌است. احمدي‌نژاد در دامن خود افرادی پرورش داده که به هيچ وجه به سود انقلاب نبودند و بالاترین جايگاه‌ها را با قدرت هاي فراوان به آن‌ها داده بود. برخي از معاونان احمدی نژاد الان در زندان هستند. یکی از معاونان او كه ريیس مبارزه با مفاسد اقتصادی شد و خودش مفسد اقتصادی بود امروز در زندان است. احمدي‌نژاد در واقع به دست قاتل شمشیر داد. بعد از اين مسائل بايد به تفکرات پوسیده وشبه مذهبی آقای احمدی نژاد اشاره كرد. او مي‌گفت هاله نور دیدم كه اين نوع عملكرد جزوکثیف ترین تفکرات ارتجاعی است. از طرف ديگر احمدی نژاد کلماتی به‌کار برد كه باعث ايجاد جنگ ميان ما با جهانيان شد. تمام رقبای ما را با يكديگر متحد وتبدیل به دشمن کرد.

در دوره آقای هاشمی رفسنجانی وآقای خاتمی توانسته بودیم سوء نظر جهانیان را نسبت به خودمان برگردانیم، در دوره آقای احمدی نژاد پاسپورت‌مان در دنیا بی اعتبار شده بود.حتي در سفري كه به عمره رفته بوديم فروشنده پول مارا نجس خواند. اولین باری که باآقای احمدی نژاد درگیر شدم مربوط به سال 1365 و زمان دانشجويي او بود. احمدی نژاد جزو باند مخالفان امام وخط امام(س) بود. عرضم به دوستان این است از سال 65 تا سال 84 احمدی نژاد را نشناختید، چرا سال 88 به این درک نرسیدید که این فرد برای کشور فاجعه به بار خواهد آورد.البته شاید حمایت این افراد حسن نظر یا ازروی جهل بوده یا به خاطر مخالفت با ما بوده باشد. اميدواريم حامیان احمدی نژاد متنبه ومتوجه اشتباه شان شده باشند و از مردم عذر خواهی کنند. احمدی نژاد با این کارها افرادی که نظام را قبول ندارند دور خودش جمع می‌کند.

احمد منتظری فرزند آیت ا... منتظری مصاحبه ای داشتند که درآن می گوید سید احمد خمینی به دنبال رهبر شدن بعد از امام(س) بودند، آیا شما از این موضوع اطلاع دارید ؟ این ادعا چقدر صحت دارد ؟

آقای احمد خمینی پاک تر ازاین حرف‌ها بودند و هیچ‌وقت دنبال اقتدار وقدرت نبودند.

بارها خودسرها به موسسه تحت امر شما آمدند و مشكلاتي ايجاد كردند، اين روزها آن حواشي ادامه دارد يا به پايان رسيده است؟

با سابقه سیاسی که بنده دارم کسی جرات نمی‌کند مزاحم من شود.

آینده اصلاحات را چگونه می بینید ؟

حساب اصلاح طلبان واصلاحات از هم جداست. اگر روزی برسد که کشور اصلاح طلبان را نخواهد حتما اصلاحات را می خواهد.کشور به اصلاحات نیاز دارد. مردم ایران به این سطح از آگاهی رسیده اند که دنبال اصلاحات‌باشند.

چرا اصولگرایان به وحدت نمی رسند ؟ با توجه به اينكه قدرت وحزب فراواني دارند چرا شکست های پی درپی دارند؟

هیچ وقت تفنگ، تريبون و صدای بلند قدرت نمی آورد. حتی زور وقدرت هم اقبال عمومی نمی‌آورد. اصولگرایان تئوری اسلامی و اداره جامعه ندارند. درک اسلامی آن‌ها مجرد از ارزش‌ها و واقعیت های روز جامعه است. مورد بعد این است که اصولگرایان یک شخصیت بلند مرتبه وعالی که دارای اندیشه وصاحب اندیشه باشد ندارند که تا دور او جمع شوند. تا زمانی که آیت ا... مهدوی کنی زنده بود،اصولگرایان رهبر داشتند ولي امروز اين‌گونه‌نيست.

منبع: قانون
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین