کد خبر: ۲۰۴۶۶۸
تاریخ انتشار: ۱۳ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۴:۵۵
بی‌گمان همین رویکرد و سازمان فکری او بود که موجب شد تا در نقش پیونددهنده جریان‌ها و نحله‌های گوناگون مبارزه عمل کند و بسیاری از گروه‌های مبارز و انقلابی آن روزگار ـ با مرامنامه‌های به غایت متفاوت ـ همگی طالقانی را قبول داشته و به او اقتدا می‌کردند.
آیت‌الله سید محمود علایی طالقانی در 13 اسفند 1289 در طالقان، در کلبه‌‌ای روستایی و خانواده‌‌ای فقیر و روحانی به دنیا آمد. وی در قم و نجف تحصیلات دینی کرد و از آیت‌الله سیدابوالحسن اصفهانی و آیت‌الله عبدالکریم حائری یزدی اجازه‌ اجتهاد گرفت. او از سال 1318 مبارزات سیاسی خود را در تهران آغاز کرد و با امامت جماعت در مسجد هدایت، این مکان را به یکی از کانون‌های اصلی مخالفت با رژیم پهلوی بدل کرد.

درباره شخصیت و کنش اجتماعی، مذهبی و سیاسی آیت‌الله طالقانی گفت و شنودهای فراوانی صورت گرفته است. او بی‌گمان بیش از هر چیز و حتی یک مبارز مذهبی، روحانی نواندیشی بود که نظریات و مهم‌تر از آن، مشرب و مشی منحصربفردی داشت. طالقانی را نمی‌توان با هیچ‌یک از هم‌لباساشان مقایسه کرد. گویی او برای تحلیل موضوعات اجتماعی و ملی از کسوت روحانیت خارج می‌شد و ردای یک روشنفکر آرمانخواه را به تن می‌کرد. شاید دلیل بروز برخی اختلاف نظرهای او با حکمرانان انقلاب در نخستین سال‌ پیروزی را بتوان در همین ظرفیت وی سراغ گرفت.

اما این همه ابعاد وجودی طالقانی را شامل نمی‌شود. به عنوان نمونه مسئله وحدت جهان اسلام و توجه به رفع کدورت‌ها و اختلاف‌نظرها میان مذاهب گوناگون اسلامی یکی از ویژگی‌های بارز سیدمحمود طالقانی بود. تا جایی که در سال 1338 در مقام نماینده‌ آیت‌الله سید محمدحسین بروجردی به قاهره سفر کرد تا با شیخ محمود شلتوت، شیخ دانشگاه الازهر و مفتی مصر، درباره‌ نزدیکی مذاهب اسلامی دیدار و گفت‌‌وگو کند. وی در سال 1340 نیز به بیت‌المقدس سفر کرد تا در کنفرانس اسلامی در حمایت از فلسطینیان شرکت کند. شخصیت چند بعدی و جامع او موجب شده تا کارنامه‌ای متنوع که عرصه‌های مختلفی را شامل می‌شود، از سیدمحمود طالقانی به یادگار بماند. این دانش‌آموخته حوزه‌های علمیه مذهبی، علاوه بر توجه و اهتمام نسبت به رفع مشکلات درون‌ساختاری روحانیت شیعه، بر آن بود تا در عرصه اجتماع هم با بازیابی هویت ایرانی، روندی تازه را در عرصه‌های سیاست و اجتماع ایران آغاز کند. در همین راستا و در بهار 1340 آیت‌الله محمود طالقانی به همراه مهندس مهدی بازرگان و دکتر یدالله سحابی نهضت آزادی ایران را تاسیس کرد و یک سال بعد بازداشت شد. او سال‌های بعد نیز بارها به زندان افتاد و مدت درازی را نیز در تبعید گذراند. نکته بسیار مهم در بررسی عملکرد سیدمحمود طالقانی را باید در استواری، عزم راسخ و تلاش مجدانه او به منظور پیوند میان ایران‌دوستی و اسلام‌گرایی دانست. یکی از اصلی‌ترین دلایل تاسیس نهضت آزادی ایران در همراهی با مهندس مهدی بازرگان و دکتر یدالله سحابی را باید در همین اهتمام و تلاش جستجو کرد. در منظومه فکری سیدمحمود طالقانی نقطه پیوندهای مشترکی میان همه ایران‌دوستان و مسلمانان وجود داشت.

 بی‌گمان همین رویکرد و سازمان فکری او بود که موجب شد تا در نقش پیونددهنده جریان‌ها و نحله‌های گوناگون مبارزه عمل کند و بسیاری از گروه‌های مبارز و انقلابی آن روزگار ـ با مرامنامه‌های به غایت متفاوت ـ همگی طالقانی را قبول داشته و به او اقتدا می‌کردند. طالقانی همواره و در تمام عمر به این نوع نگاه وفادار ماند و در تمام مراحل مبارزه و پیروزی به آن ادامه داد. پس از پیروزی انقلاب 1357 آیت‌الله طالقانی به عضویت شورای انقلاب درآمد و ریاست آن را به عهده گرفت. او در سال 1358 از سوی امام خمینی به عنوان اولین امام جمعه‌ تهران برگزیده شد. ده روز بعد او از طرف مردم تهران به نمایندگی مجلس خبرگان قانون اساسی انتخاب شد. گرچه مرحوم آیت‌الله طالقانی، عمر چندانی بعد از پیروزی انقلاب پیدا نکرد و در نوزدهم شهریور سال 1358 درگذشت، اما مرام و مسلک آزاداندیشانه او تا مدت‌ها و حتی هنوز هم مورد توجه آزادیخواهان و تحول‌طلبان قرار گرفته و می‌گیرد. آیت‌الله طالقانی با آنکه نقش موثری در پیروزی انقلاب داشت، در مدت کوتاهی که پس از انقلاب زنده بود، اختلاف‌نظرهای فراوانی با برخی از دولتمردان و صاحبان قدرت در حکومت نوبنیاد انقلابی ایران آن روزگار داشت. این اختلاف‌ها گاهی تا سطوح بسیار بالای حاکمیت هم ریشه دوانده بود. به طوری که دوستان آیت‌الله طالقانی در نهاد قدرت ـ پس از انقلاب ـ بسیار کمتر از دشمنان او بودند. مجموعه این اختلاف‌نظرها و تفاوت دیدگاه‌ها موجب شد تا وی ماه‌های پایانی عمرش را در انزوا و تلخی بگذراند. آیت‌الله طالقانی در همراهی با شخصیت‌هایی مانند آیت‌الله مرتضی حائری یزدی (پدر همسر مرحوم آیت‌الله مصطفی خمینی، فرزند ارشد امام خمینی) در بسیاری از مسائل از جمله در مواردی مرتبط با موضوع ولایت فقیه، در مجلس خبرگان با اکثریت انقلابی و روحانیون حاضر در آن مجلس در مناقشه بود. این مناقشه‌ها حتی گاه او را تا مرز کناره‌گیری از این شورا هم کشانده بود. اما با تمام این اوصاف آیت‌الله طالقانی تا آخرین روزهای مجلس خبرگان قانون اساسی در این مجلس باقی ماند و از نظرات و دیدگاه‌های خود دفاع کرد. گرچه عضویت او در خبرگان قانون اساسی با چالش‌هایی جدی هم همراه بود. شاید به همین دلیل بود که او در برخی از جلسه‌های خبرگان قانون اساسی شرکت نکرده یا با تاخیر حاضر شد. مجلس خبرگان تا زمان حیات وی چهارده جلسه داشت، آیت‌الله طالقانی در پنج جلسه شرکت نکرد و در سه جلسه نیز با تاخیر حضور داشت. همه این‌ها در حالی بود که تنها دو ماه پس از پیروزی انقلاب فرزندان آیت‌الله طالقانی، ابوالحسن، مجتبی و همسرش بازداشت شدند. برخی از تندروهای حاضر در میان نیروهای پیروز انقلاب به بسیاری از این اختلاف‌ها دامن زده و اجازه نمی‌دادند روابط میان آیت‌الله طالقانی و نهاد قدرت، چون روزهای مبارزه همچنان استوار و قدرتمند باقی بماند. مواجهه‌هایی از این دست موجب شد تا آیت‌الله طالقانی تصمیم جدی و تاریخی بگیرد و عطای حضور در پایتخت را به لقای آن ببخشد. در پی این بازداشت‌ها و نیز دریافت گزارشی از وضع زندان‌ها، آیت‌الله طالقانی، همه‌ دفترهای خود را در تهران و شهرستان‌ها بست و با همسر و سه فرزندش از تهران خارج شد و به حومه‌ تنکابن در شمال ایران رفت. البته این مهاجرت دیری نپایید و آیت‌الله طالقانی به درخواست امام خمینی به قم رفته و برای بار دیگر به تهران مراجعت کرد. البته ابوذر انقلاب، پس از بازگشت به تهران نیز همان روش و منش گذشته را ادامه داده و به حمایت از نهضت آزادی و دیگر نیروهای حاضر در فرآیند پیروزی انقلاب پرداخت. شاید به دلیل همین حمایت‌های آیت‌الله طالقانی بود که بار دیگر روابط او با بخشی از بدنه تندروهای انقلاب به تیرگی گرایید و تا پایان عمر بهبود پیدا نکرد. از دیگر اقدامات غیرسیاسی آیت‌الله طالقانی می‌توان به تالیف تفسیر «پرتوی از قرآن» اشاره کرد. این متن تفسیری که بخش قابل توجهی از آن در زندان‌های رژیم پهلوی به رشته تحریری در آمده بود، او را در زمره مفسران و دین‌پژوهانی قرار داد که سبکی تازه و ویژه در تفسیر این متن مقدس ابداع کرده‌اند. وی همچنین با نوشتن مقدمه‌‌ای بلند و پانوشت‌هایی مشروح، کتاب «تنبیه المله و تنزیه الامه» نوشته‌ علامه محمد حسین نایینی، از علمای دوران مشروطیت را باز نشر داد. در این کتاب که دیدگاه سیاسی نویسنده و شارح در نقد استبداد مذهبی و غیر مذهبی به تفصیل بیان شده است، می‌توان آیت‌الله طالقانی و اندیشه‌های او را در بستری بسیار آرام بازنمایی کرد. این شرح بر کتاب محمدحسین نایینی یکی از اصلی‌ترین متونی است که برای شناخت مرحوم آیت‌الله طالقانی بیش از هر مورد دیگری به چشم می‌آید.

منبع: ابتکار
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین