ساعت 5 صبح ششم اسفند جاری، مأموران کلانتری 140 باغ‌فیض در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام کردند مرد جوانی در یک درگیری مجروح شده و پس از انتقال به بیمارستان پیامبران به علت شدت جراحات، جان خود را از دست داده است.
ساعت 5 صبح ششم اسفند جاری، مأموران کلانتری 140 باغ‌فیض در تماس با بازپرس کشیک قتل پایتخت اعلام کردند مرد جوانی در یک درگیری مجروح شده و پس از انتقال به بیمارستان پیامبران به علت شدت جراحات، جان خود را از دست داده است.دقایقی بعد از اعلام این خبر سجاد منافی‌آذر؛ بازپرس کشیک قتل پایتخت به همراه اکیپ تشخیص آگاهی در بیمارستان حاضر شده و مشغول تحقیقات درباره مرگ این جوان شدند.
بررسی اولیه نشان داد فرشاد (مقتول) 36 ساله سن دارد، وی ساعت 22:20 پنجم اسفند سال جاری با دو نفر ناشناس در پارک باهنر واقع در بزرگراه اشرفی اصفهانی درگیر و ضرباتی روی سر وی وارد شده است، در نهایت پس از متواری شدن متهمان، فرشاد به بیمارستان منتقل شده اما بر اثر شدت جراحات جان خودش را از دست داده بود.
با دستور سجاد منافی‌آذر؛ پازپرس کشیک قتل پایتخت جسد مقتول برای بررسی بیشتر به پزشکی قانونی منتقل و تحقیقات برای بازداشت متهم فراری آغاز شد و کارآگاهان مرد جوانی به نام پرویز را درباره این پرونده بازداشت کردند.
پرویز که پیش از ظهر امروز به دادسرای امور جنایی تهران منتقل شده بود، در اظهاراتش با رد هرگونه دخالت در قتل فرشاد، به بازپرس گفت: من کارگر فضای سبز شهرداری هستم و حدود پنج سال پیش با فرشاد دوست شدم، فرشاد با مردی به نام اشکان دوست بود و اشکان برادری به نام شاهین داشت، فرشاد یک دستگاه پخش DVD به شاهین فروخته اما شاهین پول خرید دستگاه را به فرشاد نداده بود و به همین دلیل بین فرشاد و شاهین اختلاف پیش آمده بود، ظاهراً روز حادثه نیز فرشاد، شاهین و اشکان با هم قرار داشتند.
وی ادامه داد: شب حادثه با تلفن همراه فرشاد تماس گرفتم که شخص دیگری به نام امیر پاسخ تلفن را داد و زمانیکه از او پرسیدم تلفن همراه امیر دست تو چه می‌کند مدعی شد اشکان و شاهین با فرشاد درگیر شده و با جسم سخت او را مجروح کرده‌اند و فرشاد به علت شدت جراحات در بیمارستان جان باخته است، امیر می‌گفت خودروی مقتول دست او است که من به بیمارستان رفته و فهمیدم قضیه مرگ فرشاد صحت دارد، سپس مجدداً با امیر تماس گرفتم و از وی خواستم خودروی فرشاد را به من بدهد تا خودرو را به خانواده امیر بدهم و سرانجام امیر خودروی فرشاد را نزد من آورد.
وی در ادامه اظهاراتش به بازپرس گفت: با خانواده فرشاد تماس گرفتم و گفتم می‌خواهم خودرو را به خانه آنها ببرم که در ابتدا پاسخگو نبودند و بعد از تماس دوباره قرار شد خودروی مقتول را به منزل مقتول ببرم و به خانواده‌اش تحویل بدهم، من خودروی فرشاد را به مقابل در خانه‌اش بردم و آنجا توسط پلیس بازداشت شدم.
متهم پس از این اظهارات در اختیار مأموران اداره آگاهی قرار گرفت و تحقیقات برای بازداشت سایر متهمان ادامه دارد.
ارسال نظر
