«جامجم» نوشت: اوایل آذر ۹۴ دختر ۱۸ سالهای به کلانتری اسلامشهر رفت و از سه پسر که وی را با خودرو از مقابل مدرسه ربوده و در یک ساختمان نیمهکاره آزار داده بودند، شکایت کرد.
دختر جوان گفت: مدتی پیش از طریق فضای مجازی با پسری به نام میلاد آشنا شدم. او هر روز با من تماس میگرفت و با هم صحبت میکردیم. آخرین بار از من خواست به دیدنش بروم. میلاد همراه دو دوستش با ماشین مقابل مدرسهام آمدند. پسران جوان از من خواستند تا برای تفریح در خیابانها دور بزنیم. من هم قبول کردم. اما یکباره مرا به ساختمانی نیمهساز بردند و بدون توجه به التماسهایم، مرا مورد آزار قرار دادند.
به دنبال شکایت دختر جوان، پلیس به ردیابی پسران آزارگر پرداخت و دو نفر از آنها را بازداشت کرد، ولی ردی از میلاد به دست نیامد.
در حالی که پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شده بود، دختر جوان از دو متهم پرونده اعلام گذشت کرد و آنها در شعبه هفتم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی کی خواه و با حضور یک مستشار پشت درهای بسته و غیر علنی محاکمه شدند.
در این جلسه یکی از متهمان که در زمان وقوع جرم ۱۷ سال داشت و حالا با وثیقه آزاد است، گفت: پدرم نمایشگاه خودرو دارد. به همین خاطر ماشینهای مدل بالا را سوار میشوم و گاهی اوقات دنبال دوستانم میروم تا با هم به تفریح برویم. آن روز میلاد تماس گرفت و از من خواست با یک ماشین مدل بالا دنبال او بروم. من دنبال او رفتم و میلاد همراه دختر جوان و دوست دیگرش به نام امیر، سوار ماشین شدند. بعد از چند دقیقه میلاد از من خواست آنها را مقابل یک ساختمان پیاده کنم. من آنها را مقابل ساختمان نیمه ساز پیاده کردم و به نمایشگاه پدرم برگشتم، ولی چند روز بعد به اتهام آزار دختر جوان بازداشت شدم.
این متهم ادامه داد: باور کنید من دختر جوان را آزار ندادم، اما وقتی بازداشت شدم به خاطر استرس و ترس زیادی که داشتم از پدرم خواستم تا هر طور شده رضایت دختر جوان را جلب کند. پدرم هم با پرداخت پول، رضایت او را جلب کرد. ولی باور کنید من بیگناهم. سپس امیر ۱۸ ساله به دفاع پرداخت و منکر آزار دختر جوان شد.
وی گفت: من دختر جوان را نمیشناختم. او دوست میلاد بود و همراه او به ساختمان نیمهساز رفت. میلاد حالا فراری است و ما را گرفتار کرده است. من هم از ترس آبرویم به دختر جوان پول میلیونی پرداختم تا رضایت او را جلب کنم.من هیچ نشانی از میلاد ندارم. میلاد از ما بزرگتر بود و به همین خاطر هم از ما سوءاستفاده کرد. حالا ما گرفتار شدیم و او فرار کرده است.
در پایان جلسه، هیات قضایی وارد شور شد تا با توجه به رضایت شاکی پرونده برای دو متهم رای صادر کند. پرونده میلاد نیز به پلیس آگاهی فرستاده شد تا شاید ردی از وی به دست بیاید.