کد خبر: ۲۰۰۸۶۱
تاریخ انتشار: ۱۹ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۴:۳۱
شايد بسياري از اين گزاره شگفت و غير قابل باور تعجب کنند اما جالب است که برخي هم آنرا واقعيت فرض کرده بودند چون از ما تبليغات يک سويه مي‌ديدند و قاعدتأ چون اعتماد شانرا از دست داده بودند باورا ندن اين دروغها کارچندان دشواري نبوده و نيست.
 روزنامه اطلاعات در یادداشتی به قلم فتح‌الله آملي نوشت:

وقتي به تبليغات اين روز‌هاي صداوسيما درباره دهه فجر نگاه مي‌کنيم گرچه تغييرات اندکي نسبت به سالهاي گذشته در آن مي‌شود ديد اما واقيعت اين است که گويي گذر زمان و گذشت سالها تغييري در نگاه ما نسبت به تبليغ و دفاع خوب از آن ايجاد نکرده است. به هرحال فهم اين مطلب که مخاطب امروز مخاطب ديروز و يا دهه قبل نيست نبايد چندان سخت باشد. اينکه براي اقناع نسل جديد بايد روش‌هاي تازه‌تري به‌کار گرفت امر روشن و مسلمي است. به همين خاطر بايد دست از روش‌هاي عادي و کليشه‌اي براي بزرگداشت رويدادي با اين اهميت برداريم و اين همه سرسري با آن برخورد نکنيم.

 البته اين نقيصه تنها در مورد انقلاب و وقايع آن‌روزها و انتقال حس و حال عجيب و غريب آن روزهاي فراموش ناشدني به نسل جديد ديده نمي‌شود، بلکه سالهاي سال است که برنامه‌هاي صداوسيما در ايام و ليالي قدر و مناسبت‌هاي مذهبي نيز از اين تکرار و يکنواختي و عدم تنوع و استيصال برنامه‌سازي رنج مي‌برد و بيش از هر چيز پخش نوحه و سينه زني آنهم گاه از چند شبکه و به شکل يکنواخت و تکراري، با مخاطب کاري کرده که ديگر آن اندک تماشاچي نيز براي تماشا انگيزه‌اي نداشته باشد. در مورد برنامه‌هاي صداوسيما در دهه فجر نيز تا حد زيادي اين مطلب به نوعي ديگر مصداق دارد.‏

اينکه به هرحال پخش برخي سرودهاي انقلابي و برخي تصاوير ماندگار و سخنراني‌ها و فيلم‌هاي مربوط به آن دوره، شيريني و اعتبار نوستالوژيک و يادآورانه دارند و پخش آنها ضروري به نظر مي‌رسد و چاره‌اي جز آن نيست حرفي نداريم، اشکالي هم ندارد. به هرحال بايد آن صحنه‌ها را جلو چشم آورد و با آن‌ها و آن‌روزها تجديد خاطره کرد، اما آيا صرفاً بايد به همين بسنده کرد؟ آيا همين قدر کافيست و از ما رفع مسؤليت مي‌کند و کار ديگري نمي‌توان کرد؟ آيا نسل جديد درباره انقلاب همان تصويرو تصوري را دارد که نسل پدرانشان داشت؟ و آيا درباره شاه و رژيم گذشته همانطور مي‌انديشد و قضاوت مي‌کنند که نسل قبل؟ اگر چنين است اين همه ترديد و عدم شناخت محصول چيست؟ اين همه بد گماني نسبت به اتفاقاتي که در سال 57 افتاد که محصول تصميم و عزم و اراده جمعي يک ملت براي تغيير در سرنوشت خويش بود چرا وجود دارد ؟ اين همه غفلت از کجا مي‌آيد و اين عدم شناخت نشانه چيست؟‏

ناگفته پيداست که پس از گذشت چهار دهه نوع روش و ادبيات و شيوه استدلال مان در رابطه با انقلاب و دستاوردهاي آن بايد تغييرکند، متحول شود و خلاقانه‌تر صورت گيرد. بايد از روش‌هايي استفاده کنيم که از کليشه دور باشند. وقتي به تبليغات تکراري تلويزيون دقيق مي‌شويم متأسفانه يکي از عوامل عدم شناخت و مظلوميت انقلاب را درمي‌يابيم. علت آن را بايد در تبليغات يکطرفه در معرفي انقلاب و روش يکسويه در داوري در باب رژيم گذشته، و به عبارت ديگر شيوه و اسلوب يکسان در تبليغ دانست. در پاره‌اي موارد چون نگاه يکطرفه و قضاوت يکسويه داشته‌ايم حرف حق ما نيز باطل جلوه کرده است.

نسل جديد نيازمند اقناع است، تحکم مارا در القاي معرفتي و شناختي نمي‌پذيرد. فرمايش پذير نيست، بويژه در مورد تبليغات. فاصله گرفتن از روش‌هاي کليشه‌اي و فرمايشي تبليغات البته اندکي سخت است و به تغيير نگاه مسؤلان رسانه و اندکي شهامت نيازمند است. اينکه فضاي بازي ايجاد بکنيم که حتي موافقان رژيم گذشته بتوانند روياروي برخي از طرفداران انقلاب بنشينند و تاريخ را و گذشته وامروز را درفضاي کاملأباز بررسي کنند، در آنصورت مردم به خوبي داوري خواهند کرد. در همين ماههاي گذشته يک کليپ کوتاه با تصاويري از شاه و چند جمله و عبارتي کوتاه شده و منقطع و البته با انتخاب کاملاً حساب شده و تدوين شيطنت آميز، جاي ظالم و مظلوم را عوض کرده و از شاه و رژيمش يک سيماي دلسوز، عادل و به شدت مردمي، با تفکرات جهاني و کارآمد و ضد استعماري تصوير کرده بود که قدرتهاي جهاني بخاطر هراس از به قدرت رسيدن يک قدرت منطقه‌اي، پيشرو و توسعه يافته که در آستانه بخطر انداختن منافع قدرت‌ها ي بزرگ استعماري و غربي بود، ايران را توسط عده‌اي فلسطيني و با صرف صدها ميليون دلاردچار تشنج و آشوب كردند(!) و ابرقدرتها باعث پيدايش انقلاب اسلامي شدند!؟

شايد بسياري از اين گزاره شگفت و غير قابل باور تعجب کنند اما جالب است که برخي هم آنرا واقعيت فرض کرده بودند چون از ما تبليغات يک سويه مي‌ديدند و قاعدتأ چون اعتماد شانرا از دست داده بودند باورا ندن اين دروغها کارچندان دشواري نبوده و نيست. علت اين امررا بايد در کوتاهي‌ها و غفلت‌هاي ما اهالي رسانه وبيش از همه سازمان عريض و طويل و پرهزينه صدا وسيما دانست که در انتقال پيام به روش درست و قانع کننده و بيطرفانه و موفقيت اميز،علمي و درست عمل نکرده است. کوتاه سخن آنکه بايد روش‌هاي پيام رساني و تبليغ را عالمانه و انديشمندانه وعلمي کنيم و گرنه با روش‌هاي سنتي و تکراري و کليشه‌اي ره به جايي نمي‌بريم.‏
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین