|
|
امروز: سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۱۳:۳۴
کد خبر: ۱۹۹۳۳۴
تاریخ انتشار: ۱۰ بهمن ۱۳۹۶ - ۱۱:۰۳
این اتفاق یک ماه بعد زمانی که منصور هادی استاندار عدن، عیدروس الزبیدی، یکی از رهبران «جنبش جنوبی» را عزل کرد، برجسته تر شد؛ کسی که مورد حمایت امارات و خواهان جدایی جنوب یمن از شمال آن بود. به دنبال این اقدام منصور هادی، جنبش جنوبی تظاهراتی را ترتیب داد.
 القدس العربی نوشت: در سال گذشته، اختلافات بین امارات و دولت عبد ربه منصور هادی علنی شد؛ بویژه با درگیری که در فوریه گذشته در فرودگاه عدن پس از کنار گذاشتن فرمانده نیروهای حفاظت از فرودگاه، مقدم صالح العمیری اتفاق افتاد، و در نتیجه آن، درگیری هایی بین این نیروها و گارد حفاظتی بوقوع پیوست؛ در ادامه، جنگنده اماراتی برای حمایت از العمیری وارد ماجرا شد و این مساله رابطه ابوظبی با انتصاب های نظامی یمن و نفوذ آن در شبکه افسران ارتش این کشور، را آشکار کرد.

 این رسانه عرب زبان ادامه داد: این اتفاق یک ماه بعد زمانی که منصور هادی استاندار عدن، عیدروس الزبیدی، یکی از رهبران «جنبش جنوبی» را عزل کرد، برجسته تر شد؛ کسی که مورد حمایت امارات و خواهان جدایی جنوب یمن از شمال آن بود. به دنبال این اقدام منصور هادی، جنبش جنوبی تظاهراتی را ترتیب داد.

نخست وزیر دولت مستعفی یمن، احمد بن دغر، در روز گذشته اعتراف کرد آنچه در این کشور واقع شد، انقلاب بود و اخرین حلقه نقشه اماراتی ها با سیطره نیروهای وابسته به آنها بر مقرّ دولت رسمی و محاصره دولت منصور هادی بین جدایی طلبها در جنوب و حوثی ها در شمال، کامل شد.

اما سوال بزرگی در مورد فاش شدن نقش نظامی-امنیتی امارات در یمن مطرح می شود، مبنی بر اینکه ابوظبی چطور اقدامات خود برای به حاشیه بردن دولت منصور هادی را توجیه می کند؟ در حالی که ائتلاف عربی به رهبری سعودی، هدف خود را حمایت از دولت منصور هادی و کمک به آن برای پیروزی می دانست.

سوال دیگری که خود یمنی ها مطرح می کنند، آن است که اگر حمایت امارات از تمرّد جنوبی ها به نفع حوثی ها و در ادامه به نفع ایران است، چطور ابوظبی مدعی مبارزه با نفوذ ایران در یمن است؟ در شرایطی که هم پیمانان هادی قدرت حمایت از مشروعیت وی را ندارند، چطور می توانند ادعای حمایت از مردم یمن و منافع آنها را داشته باشند؟

تفسیر رایج در رابطه با سردرگمی موضع سعودی ها در دفاع از هم پیمانان آنها در یمن، مشغولیت حکومت عربستان به مسائل داخلی و انتقال تخت به بن سلمان است؛ اما واقعیت آن است که همین عملیات انتقال تخت و نتایج آن در مورد تمرکز مطلق قدرتهای سیاسی، نظامی و مالی به دست ولی عهد سعودی نیز در انجام اقدامات کورکورانه و سر در گم، چیزی کم از سیاستشان در رابطه با یمن ندارد. همچنانکه در مورد سیاستهای سعودی در قبال قطر، بحران سوریه، مصر، فلسطین، اردن و لبنان چنین است. بنابراین، نمی توان آنچه در داخل عربستان می گذرد را از اتفاقات خارج از آن جدا کرد؛ اشتباهات استراتژیک در داخل عربستان سعودی دنباله و کامل کننده خطاهای استراتژیک خارجی آن است.
منبع: انتخاب
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین