کد خبر: ۱۹۸۰۱۷
تاریخ انتشار: ۰۲ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۹:۵۹
حد بین دشت و ارتفاعات البرز در شمال تهران را گسل شمال تهران تشکیل می دهد. ارتفاعات مشرف به تهران، آب و هوای مطبوعی را از موقع تکوین آن بعنوان یک مرکز جمعیتی قدیمی، به گستره تهران بخشیده است. بدون وجود ارتفاعات شمالی تهران، تصور زیبائی طبیعت شمال تهران، غیر ممکن بود.
  باید به زلزله جور دیگری هم بنگریم. لازم است تا چشم هایمان را کمی با ملایمت شستشو دهیم و زیبایی را که در زلزله است ببینیم.

 تماس های مردم و پیغام های آنها، سوالات ممتد در خصوص احتمال وقوع زلزله بزرگ در تهران، و ... همه و همه، معرف ترس و اضطراب مردم از زلزله است. دیدن خرابی های زلزله، تصور زیر آوار ماندن، فکر عزیزان و ... همه، بر بار ترس و نگرانی و استرس مردم می افزاید و بویژه باید ذکر کرد که این حالت در نزد بانوان محترم بیشتر دیده می شود. اما، اگر از فضای التهاب بتوان بیرون آمد، و طوری دیگری به زلزله نگریست، این سوال پیش می آید که آیا واقعا زلزله ترسناک است؟. دقیقا کدام وجه از زلزله است که ترس آفرین است؟. نگارنده این نوشتار سعی کرده است بگوید که زلزله هم جزئی از طبیعت زمین است و باید رخ دهد، زلزله به کره زمین زندگی می بخشد و بسان خود زندگی زیباست. اگر اینگونه به زلزله نگاه کنیم، زلزله دیگر موجود ترس آفرینی نخواهد بود.   

بعد از زلزله کرمانشاه، و سپس کرمان، طبیعی بود که تب زلزله در کشور بالا رود و دوباره بحث خطر زلزله در تهران، سر زبان ها بیفتد، تا اینکه زلزله ملارد در ۲۹ آذر ماه رخ داد، زلزله ای که علاوه بر اهمیت آن بر مراکز جمعیتی نزدیک رومرکز زلزله، نظیر ملارد، شهرک اندیشه، ماهدشت، شهریار، محمد شهر که جمعیت بالائی را در خورد جای داده اند، و نیز علاوه بر اهمیت آن بر کلانشهر کرج، برای شهر تهران نیز دارای اهمیت خاص بود. اغلب مردم تهران، زلزله ملارد را احساس کردند و التهاب خاصی در فضای شهر تهران ایجاد شد که نزد تعدادی از مردم احساس ترس و ناامنی تا حال حاضر نیز ادامه دارد.

باید قبول کرد که تا سطح معینی از ترس و هیجان عموم مردم تهران، با توجه به فضای زلزله ی ناشی از زمین لرزه سترگ ۷.۳ ازگله کرمانشاه است. همچنین نگرانی های عمومی، از این واقعیت نشات می گیرد که ظرف چندین سال اخیر، خطر زلزله تهران به طرق گوناگون به گوش مردم و مسئولین رسانده شده است و لذا با توجه به این قبیل موارد، قابل انتظار است که نگرانی ناشی از وقوع زلزله بزرگتر در تهران در پی وقوع زلزله ملارد، آرامش همگانی را بر هم زند.

اگر، یکبار و بطور دقیق تر از افرادی که ترس و اضطراب زایدالوصفی از زلزله دارند، پرسیده شود، دقیقا کدام بخش از موضوع زلزله ترسناک است؟، متوجه خواهیم شد که عمده جواب ها حول موضوع ویرانی خانه ها و زیر آوار ماندن خود و عزیزانشان است. جوابی که دقیقا پبام روشنی مبنی بر عدم ترسناک بودن نفس وقوع زلزله را در بر دارد.

واقعیت این است که خود وقوع زلزله بطور خاص، ترسناک نیست. زلزله ارتعاش ناشی از شکستن ناگهانی لایه های زمین است که ممکن است در چند ده کیلومتر طول و تا چندین کیلومتر عمق رخ دهد. تصور بکنید که بشریت چادر نشین بود، در آنصورت مسلم است که وقوع زلزله چندان دلهره آورد نبود، چون آواری نبود که سر آدم ها بریزد و موجبات تلفات جانی شود. فی الواقع زلزله آنجا خوفناک می شود که دست بشر وارد کار شده و خانه و مسکنی برای خود می سازد. خانه هایی که اعتمادی به آنها چون نیست، خانه هایی که چون خوب ساخته نشده اند و در زلزله ها فرو ریخته اند و موجبات ترس و وحشت را از زلزله ها فراهم ساخته اند.

در خصوص علل وقوع زلزله، نزد زمین شناسان نظریه تکتونیک صفحه ای بعنوان نظریه پذیرفته شده همگانی قلمداد می شود. طبق این نظریه زیر پوسته زمین که ضخامت آن در اقیانوس ها حدود ۱۰ کیلومتر تا حدود ضخامت ۷۰ کیلومتری در زیر کوهای مرتفع است، مواد بصورت مذاب هستند. وقتی پوسته زمین در کف اقیانوس یا در خشکی ها بنحوی از انحاء شکسته می شود، مواد مذاب بصورت آتشفشان تظاهر پیدا می کنند که این امر موید مذاب بودن مواد زیر پوسته سنگی زمین است. مواد مذاب در زیر پوسته جامد زمین حرکت می کنند، وقتی به بخشی از آن که به کف پوسته زمین برخورد میکند، سرد می شود و به دلیل سرد شدن، سنگین شده و دوباره به اعماق مذاب زیر پوسته می رود، قسمت مذاب بدلیل حرارت زیاد به سمت بالا و زیر پوسته جامد زمین مهاجرت می کند و دوباره این حرکت چرخشی تکرار می شود.

 شکل۱- حرکت چرخشی مواد مذاب زمین

این حرکت قطعات پوسته زمین را همچون صفحاتی روی آب به جهات مختلف می راند. حرکات قطعات پوسته زمین را تکتونیک زمین می نامند و بدلیل حالت صفحه ای مانند قطعات پوسته زمین روی مواد مذاب، نظریه مذکور را نظریه تکتونیک صفحه ای نام نهاده اند.

بسته به اینکه جهت چرخش در توده مذاب زیر پوسته زمین ( لایه جبه یا مانتل ) نسبت به توده مجاور دیگر چگونه باشد، انواع تنش های مختلف به پوسته زمین وارد می شود و در نهایت در اثر چنین حرکاتی در زیر قطعات پوسته زمین، اولا امکان دارد همان قطعات پوسته زمین گسیخته شوند، گسیختگی در صفحات پوسته زمین ممکنست از نوع کششی ( از هم دور شونده ) باشد که در آنصورت گسل های نرمال را در پوسته زمین ایجاد میکند و یا از نوع فشارشی که در آنصورت گسل های معکوس ایجاد خواهند شد. گسل های امتداد لغز هم وقتی پدیدار می شوند که حرکات توده های گرم زیر پوسته در دوجهت متضاد در راستای طرفین یک خط صورت بگیرد( شکل ۲). همچنین ممکن است در اثر جابجائی صفحات عظیم پوسته زمین، دو یا چند صفحه مثل صفحه عربستان و اوراسیا، صفحه هند و یا صفحه آمریکاری جنوبی ویا صفحه آفریقا، از هم دور یا به هم نزدیک شوند که در چنین جابجائی هایی رخداد آتشفشان و یا پدیده ی عظیم کوهزائی مشاهده خواهد شد. بعنوان مثال پیدایش کوه های زاگرس و البرز را در ایران ناشی از حرکت پوسته عربی به بسمت پوسته اواراسیا ( خاک سرزمین روسیه و کشورهای منفک شوروی سابق در سمت شرقی آن ) می باشد. همچنین است کوهزائی های آلپ – هیمالایا که قله های سربفلک کشیده این کمربند شرقی – غربی کره زمین زیبائی حیرت انگیزی را به کره زیبای زمین بخشیده است.

شکل۲- انواع گسل های ایجاد شده در اثر حرکت صفحات زمین نسبت به هم

حرکات صفحات زمین که در طی آن آتشفشان ها و کوه های زیبا در اقصی نقاط کره زمین پدیدار می شوند، همانطور که گفته شد، موجب گسیختگی های پوسته زمین و رخداد زلزله ها و تشکیل گسل ها می گردد. بهمین علت است که کمربند آلپ – هیمالیا که فلات ایران را هم در بر می گیرد، زون بسیار فعال لرزه ای و محل اصلی رخداد زلزله های کره زمین است. در جوار گسل ها زلزله ها رخ داده و رخ می دهند،  چرا که حیات زمین وابسته به پویائی و حرکت درونی و بیرونی آن است که در طی آن کوه ها و دره ها و گسله ها تشکیل و زلزله ها رخ می دهند. در غیر اینصورت و در صورت تصور فقدان حرکات صفحات زمین، سطح زمین فاقد ناهمواری، سرد و یخبندان و عاری از حیات می شد. بنابراین شکستگی های زمین و وجود گسل ها و رخداد زلزله ها علائم بالینی بسیار مهم زنده بودن کره زمین ما هستند. اگر انتظار داشته باشیم که زلزله ای رخ ندهد انگار که انتظار داشته باشیم کره زمین حیات خود را از دست بدهد که مسلما چنین خواسته ای طبیعت فاقد زندگی را در پی خواهد داشت که نشدنی است.

علاوه بر آن، یکی از هدایای دیگر شکستگی ها و گسل ها به بشریت در طول تاریخ پیدایش اجتماعات انسانی، بروز چشمه های آب در امتداد آنها بوده است. نمونه بسیار جالب این پدیده طبیعی را در شهر بم و بین بم و بروات در امتداد گسل بم – بروات می توان دید. این گسل دلیل اصلی پیدایش و محبوس شدن آب در محدوده بم بوده که در یک منطقه کویری، شهر بمی را همانند نگینی در دل کویر بوجود آمده است. آب موجب رشد درختان پرتغال ( پرتغال بم )، خرما ( خرمای بم ) شده و محدوده سرسبزی را به حوزه ی بم و اطراف آن بخشیده است. بی وجود گسل بم - بروات، مسلما، ناحیه بم، عاری از سکنه و غیرقابل سکونت  می گردید.

در اثر وقوع زلزله امواج آن در سراسر عمق کره زمین منتشر می گردد. ثبت امواج زلزله، اطلاعات بسیار با ارزشی از وضعیت لایه های زمین به ارمغان دارد. بر اساس امواج زلزله ها بوده که دانشمندان و زمین شناسان متوجه شدند، زیر پوسته زمین، مواد به حالت مذاب قرار دارند و در هسته زمین نیز باید مواد با جرم مخصوص بالا تجمع یافته باشند.

 

شکل۳- شناسائی درون زمین بر اساس پخش امواج زلزله

از جنبه های مثبت و خوب زلزله و گسل ها برای تکوین زندگی بشری بر روی کره زیبای زمین مثال های متعدد زیادی را میتوان آورد که نشان می دهد بدون رخداد زلزله، بدون گسل ها، بدون حرکت پوسته زمین طبیعت کره زمین مسلما می مرد.

در کشور چهار فصل ایران زمین، اثرات مثبت و سازنده حرکات زمین، گسل ها و زلزله ها بمراتب مشهودتر است. ارتفاعات شمال تهران و جدایش آن از شهر تهران، در اثر کوهزائی البرز که ناشی از حرکات تکنونیکی زمین بوده، ایجاد شده است. حد بین دشت و ارتفاعات البرز در شمال تهران را گسل شمال تهران تشکیل می دهد. ارتفاعات مشرف به تهران، آب و هوای مطبوعی را از موقع تکوین آن بعنوان یک مرکز جمعیتی قدیمی، به گستره تهران بخشیده است. بدون وجود ارتفاعات شمالی تهران، تصور زیبائی طبیعت شمال تهران، غیر ممکن بود.

گسل شمال تبریز نیز عینا نقش گسل شمال تهران را برای تبریز بازی می کند. گسل جنوب مشهد نیز همینطور. در راستای این گسله ها که در اطراف اغلب شهرها و مراکز جمعیتی ایران واقعند، چشمه های آب ظهور پیدا می کند ( بدلیل شکستیگی لایه های زمین و بالا آمدن آبهای زیر زمینی در امتداد شکستگی گسله ها). در واقع وجود آب و چشمه های زیبای طبیعی، موجب ساکن شدن نیاکان ما در اطراف آنها شده و بتدریج مراکز جمعیتی شهری و روستائی شکل گرفته است. بعبارت دیگر از دیرباز شهرها و روستاهای ایران زمین، در همسایگی با گسل ها و رخداد زلزله ها بوده اند، چرا که اساسا دلایل تکوین شهرها و روستاها نیز همین گسل ها و وجود چشمه های آب در امتداد آنها بوده است.

شکل۴- ارتفاعات شمال شهر تهران ( پای ارتفاعات محل عبور گسل شمال تهران است ).

با تعمقی در چکیده نوشتار حاضر، می توان اذعان نمود که کره زمین زیبا و کوچکی که فضانوردان از فضا در توصیف زیبائی دل انگیر و مسحور کننده آن جملات زیبائی را گفته اند، برای ادامه حیات، برای حفظ زیبائی خود، برای تعادل بخشی به دما و هوای خود، برای پخش آب و فراهم نمودن بستری مناسب برای زندگی بشریت، باید پویا باشد و در حال حرکت. پویائی زمین، لازمه اش، حرکات تکتونیکی، پیدایش گسل ها و رخ دادن زلزله هاست. در واقع زلزله، نبض زندگی کره زمین است. علامتی از ضربان قلب کره خاکی بسیار زیبای ما. اگر واقعا، طبیعت سحرآمیز چهار فصل کشورمان را دوست داریم، اگر زیبائی کره زمین، وجود آبشارها، کوه ها، آتشفشان ها، چشمه ها و کویرها و جنگل ها را نعمت بزرگ می دانیم، پس باید قبول کنیم که بخواهیم کره زمین زنده بماند، آیا می توان تصور موجود زنده ای را داشت، که زنده باشد ولی قلب او نبض نداشته باشد؟. زلزله ها نبض قلب زنده و پویای زمین هستند. زلزله ها عین خود زندگی زیبا هستند. اگر اینگونه به زلزله نگاه کنیم، ترسمان از زلزله می ریزد و جای آن را فرهنگ زندگی با زلزله پر خواهد کرد. به امید آن روز.

منبع: مهر
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین