پیشاپیش می توان گفت که احتمالا رسانه ملی نهایت تلاش خود را در تبرئه عاملین انجام خواهد داد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که در رسانه ملی، ما با یک سیستم بی برنامه و جاهل مواجه نیستیم، ما با یک حزب از جبهه اصولگرایان مواجهیم. ساختاری که اخبار را مطابق با مصالحی که جناح سیاسی اش تعریف می کند ( که غالبا بر خلاف مصالح و منافع ملی است) تحریف کرده و منتشر می کند.
روزنامه قانون در یادداشتی به قلم امین ترابی نوشت:نگارنده تا کنون در یادداشت های بسیاری در مورد عملکرد رسانه ملی سخن رانده است اما در روزهای اخیر و در پی اعتراضات اقتصادی مردم و حواشی پیرامون آن، اقدامات رسانی ملی شگفتی اصحاب فکر و اندیشه را برانگیخته است. این سازمان علاوه بر درآمدهای تبلیغاتی و استفاده از خلأ های قانونی (مانند عدم پرداخت حق پخش تلویزیونی به باشگاه های فوتبال، استفاده از آثار هنرمندان بدون پرداخت حق الزحمه و ...) از بودجه بیت المال و مالیت دهندگان نیز ارتزاق می کند.
این سازمان بازوی اطلاع رسانی حاکمیت محسوب می‌شود و باید نمادی از انصاف، راستگویی، بی طرفی، مردمی بودن و توجه به منافع ملی باشد. اما در هریک از این پارامترها به نماد عکس آن تبدیل شده است. هنگامی که شرایط کشور تقریبا آرام است محصولات این سازمان برای غالب مردم غیرقابل استفاده است. به غیر از معدود برنامه های طنز و برنامه های زنده ورزشی عملا سایر برنامه ها با حداقل مخاطب مواجه است. اما در شرایط غیرعادی مانند همین اعتراضات اخیر، رسانه ملی دچار یک پریشانی مدیریتی شد. در حالی‌که اخبار اعتراضات در سطح وسیعی در شبکه های اجتماعی پخش می شد، رسانه ملی در یک بایکوت خبری هیچ اطلاع رسانی در این خصوص انجام نداد. انگارنه انگار که در بسیاری از شهرهای کشور جمعیت زیادی در اعتراض به وضعیت اقتصادی و معیشتی به خیابان آمده اند. با گسترده شدن این اعتراضات، در برخی از بخش‌های خبری به عنوان آخرین خبر اشاره بسیار اندکی به این رویدادها شد. با فیلترینگ شبکه های اجتماعی که به باور بسیاری از فعالان فضای مجازی، شلیک به قلب اقتصاد مجازی محسوب می شد، رسانه ملی به جای پرداختن به معایب این محدودیت ها که به رونق گرفتن بازار فیلترشکن ها منجر شد، در یک مصاحبه تقطیع شده و در اقدامی مشمئز کننده به مزایای این محدودیت ها پرداخت. مصاحبه هایی که بعدا توسط مصاحبه شونده ها تکذیب شد.
این اقدامات باعث خشم بیشتر معترضین و مردم از وضعیت فعلی شد. هم اکنون اخبار کشته شدن برخی از معترضان در بازداشتگاه‌ها به گوش می رسد. هنوز از دلایل این رخدادها خبری منتشر نشده است اما پیشاپیش می توان گفت که احتمالا رسانه ملی نهایت تلاش خود را در تبرئه عاملین انجام خواهد داد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که در رسانه ملی، ما با یک سیستم بی برنامه و جاهل مواجه نیستیم، ما با یک حزب از جبهه اصولگرایان مواجهیم. ساختاری که اخبار را مطابق با مصالحی که جناح سیاسی اش تعریف می کند ( که غالبا بر خلاف مصالح و منافع ملی است) تحریف کرده و منتشر می کند. اشتباهات خود را به طور کامل نادیده گرفته و اشتباهات جناح مقابل را برجسته می کند. به طور ساختاریافته تولید دروغ می کند و سعی می کند این دروغ ناشیانه را به خورد مخاطب با دانش امروزی بدهد؛. اتفاقی که هر چه می گذرد، بی حاصل بودن آن بیشتر معلوم می شود.
دراین میان، رسانه های ماهواره ای با استفاده از ضعف ساختاری، مدیریتی، فنی و حاکمیتی رسانه ملی، با بودجه ای معادل یک طبقه از جام جم، مخاطب ایرانی را درو می کنند و محصولات فرهنگی شان را می فروشند.
ارسال نظر
