کد خبر: ۱۹۶۱۴۳
تاریخ انتشار: ۱۹ دی ۱۳۹۶ - ۱۶:۴۹
واقعیت این است که ما در ارتباط با وسایل ارتباط جمعی می‌توانیم دو نوع برخورد داشته باشیم. یکی سلبی و دیگری ایجابی است. وقتی برخوردها به صورت ایجابی باشد موجب شناسایی ابعاد، قابلیت‌ها و کارکردهای وسایل ارتباطی می‌شود و دقیقا به این طریق اطلاعات لازم برای به کارگیری آنها به دست می‌آید.
رسانه ملی به حدی ضعیف عمل کرده که مدت‌هاست با ریزش مخاطبان خود همراه است؛ مخاطبانی که به فضای مجازی روی آورده و اعتنایی به اخبار صدا و سیما ندارند. مساله‌‌ای آشکار که به هیچ‌عنوان نمی‌توان آن را کتمان کرد. از سوی دیگر، طی روزهای اخیر با پدیده فیلترینگ کانال‌های تلگرامی رو به رو هستیم و این اتفاق بیشتر به بی اعتمادی‌های مردم دامن زده است. با وجود این، باید با چاره‌اندیشی‌ها فضا را به سمتی هدایت کنیم که مطالبات مردم شنیده شود. در غیر این صورت آنها به فیلترشکن‌ها متکی شده و این گسست بیشتر ادامه پیدا می‌کند. اسماعیل قدیمی، کارشناس ارتباطات و استاد دانشگاه درباره استناد مردم به اخبار کانال‌های تلگرامی در گفت‌وگو با «آرمان» می‌گوید: اعتماد و استقبال مردم از کانال‌های تلگرامی در شرایط کنونی به دلیل ضعف‌های رسانه ملی کشور است که نمی‌تواند انتظارات و مطالبات مردم را تامین کند و به نیازهای روزافزون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... آنها پاسخ دهد. قطعا این بی اعتمادی‌ها و عدم همبستگی‌ها در درازمدت آثار و تبعات نگران‌کننده را برای جامعه به دنبال خواهد داشت.

چرا امروزه کانال‌های تلگرامی و صفحات اینستاگرام به منابع خبری تبدیل شده‌اند؟

در ابتدا باید بگویم که وسایل ارتباط جمعی یک سیر تحولی را طی کرده‌اند. در واقع ما شاهد ظهور وسایل ارتباط جمعی مکتوب مانند روزنامه، مجله، کتاب و امثالهم بودیم که اگر به آنها توجه شود یک ابزار یک سویه اطلاع‌رسانی هستند. برای مثال سازمان، نهاد یا تشکیلاتی روزنامه‌ای راه می‌اندازد و با اهداف، سیاست‌ها و جهت‌گیری‌های مشخص شروع به تولید پیام به اشکال مختلف می‌کند. بعد از آن هم که رادیو و تلویزیون ظهور کردند، همین حالت را پیش گرفتند. با خلق اینترنت ما شاهد تحول جدی در عرصه اطلاع‌رسانی و خبررسانی کشورها شدیم. در واقع رسانه‌هایی به میدان آمده‌اند که سازمان، نهاد، تشکیلات و موسساتی آنها را کنترل نمی‌کنند. این ابزارها نه تنها در اختیار افراد، گروه‌ها و موسسات هستند، بلکه در اختیار همه ملل جهان قرار دارند. در واقع این ابزارها مرزهای جغرافیایی، عقیدتی و ایدئولوژیک را در نوردیده و اطلاعاتی را در اختیار همه انسان‌ها و گروه‌ها قرار می‌دهند. به عبارت دیگر اطلاع‌رسانی یک سویه با بازخوردهای محدود تبدیل به یک اطلاع‌رسانی جمعی و شبکه‌ای با سرعت فوق زیاد و بدون محدودیت زمانی شده است، به‌گونه‌ای که افراد خودشان به عنوان یک رسانه و ارتباط‌ گر مستقل می‌توانند سیاستگذاری و تولید پیام کرده و اطلاعات را با سرعت زیاد در اختیار دیگران قرار دهند. البته محدودیت‌هایی هم در این راستا وجود دارند و به این‌گونه نیست که افراد به راحتی در میلیاردها سایت پیام بگذارند که همگان به آن دسترسی داشته باشند. از سوی دیگر، این سیر تحول موجب شده که بین سایت‌ها، وبلاگ‌ها، خبرگزاری‌ها و شبکه‌های اجتماعی رقابت شدید ایجاد شود. به عبارت دیگر از طریق اینترنت و کانال‌های تلگرامی بین شهروندخبرنگاران، سازمان‌ها، نهادها و رسانه‌های رسمی و جمعی رقابت به وجود آمده است. از آنجا که سوابق و پیشینه رسانه‌های جمعی و رسمی با اطلاع‌رسانی یک سویه خوب نیست و مردم در همه کشورهای دنیا به نسبت متفاوت شاهد اطلاع‌رسانی یک سویه، پنهان‌کاری‌ها، سوء‌استفاده‌ها و مخفی‌کاری‌ها از جانب آنها بوده‌اند، هر چه جلوتر می‌آیند بیشتر تمایل پیدا می‌کنند که از رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی استفاده کنند. اگر این شرایط را بررسی کنیم دستاوردهای زیادی هم در این زمینه به وجود آمده است. این در حالی است که نظام پاسخگویی حتی در رسانه‌های استبدادی یک‌سویه و رسمی کشورها نیز در همه جای دنیا دچار ایراداتی شده است، یعنی سرعت انتشار اخبار آن‌قدر شدید است که دیگر سانسور و فیلترینگ هم اثرگذار نیست. از سوی دیگر، مسئولان، حکومت‌ها و دولت‌ها مجبور می‌شوند که در برابر پخش عظیم اطلاعات و پیام‌ها در شبکه‌های اجتماعی از خود واکنش نشان دهند. این در حالی است که بازگشت هرگونه واکنش به خودشان برمی‌گردد. در واقع اگر آنها بپذیرند که با اطلاع‌رسانی آزاد شهروند-خبرنگاران را مساعدت کنند، مسلما به استحکام نظام خودشان کمک می‌کنند. این در حالی است که آنها با فیلترینگ شبکه‌های اجتماعی موجب سلب اعتماد عمومی شده و از این طریق فاصله خودشان را با مردم از دست می‌دهند. از سوی دیگر، شایعه‌پراکنی‌ها هم مشکلاتی را برای دولت‌ها به وجود می‌آورد.

شما به نکات خوبی اشاره کردید. قطعا در شکل‌گیری این مسیر رسانه ملی اهمال‌کاری‌هایی داشته است. به نظر شما ضعف‌ از کجاست؟

رادیو و تلویزیون باید به پوشش خبری و گزارشی همه اقشار، طبقات، گرایش‌های سیاسی، نیروهای اجتماعی دارای تفاوت‌های بارز و... بپردازند. اگر چنین نقشی را بپذیرند، به همه دیدگاه‌ها بها و اجازه گفت‌و‌گو دهند یا برای انتخاب و گزینش بهترین ایده‌ها را با شفافیت و با صدای بلند اعلام کنند، در نهایت همگام با مردم خواهند بود. در واقع وقتی مردم با رسانه رسمی کشورهمگرایی داشته باشند و یک شبکه اجتماعی ملی، سازمانی، فردی و جمعی ایجاد کنند، همه با هم بوده و عامل اطلاع‌رسانی در نهایت بهترین سیاست‌ها و بهترین اندیشه‌ها را برمی‌گزینند، اما اگر این گونه نباشد مردم به مرور زمان از رسانه رسمی می‌برند و خودشان کانال درست کرده و شروع به اطلاع‌رسانی و پخش اخبار می‌کنند. از سوی دیگر، این افراد، گروه‌ها و کانال‌های تلگرامی دارای منابع موثق نیستند و امکانات مالی را برای استخدام خبرنگار ندارند و معمولا در کنار چند کار دیگر به خبررسانی می‌پردازند. مسلما در این راستا بی‌دقتی و شایعه‌پراکنی صورت گرفته و اطلاعات نادرست دست به دست می‌شوند. به نظر بنده اعتماد و استقبال مردم از کانال‌های تلگرامی در شرایط کنونی به دلیل ضعف‌های رسانه ملی کشور است که نمی‌تواند انتظارات و مطالبات مردم را تامین کند و به نیازهای روزافزون اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... آنها پاسخ دهد. همچنین ما شاهد ظهور سازمان‌هایی هستیم که از طریق اینترنت و شبکه‌های اجتماعی تجارت می‌کنند. در واقع کانال‌های تلگرامی وسیله کسب درآمد و امرار معاش بسیاری از افراد هستند. با این تحولات مسلما شاهد استقبال مردم از شبکه‌های اجتماعی هستیم که فاصله‌ها را با رسانه رسمی بیشتر می‌کند. با وجود این، قطعا این بی‌اعتمادی‌ها و عدم همبستگی‌ها در درازمدت آثار و تبعات نگران‌کننده را برای جامعه به دنبال خواهد داشت.

با توجه به موارد مطروحه می‌توان گفت که فیلترینگ کانال‌های تلگرامی طی روزهای اخیر به روند به بی‌اعتمادی‌های مردم دامن زده است...

واقعیت این است که ما در ارتباط با وسایل ارتباط جمعی می‌توانیم دو نوع برخورد داشته باشیم. یکی سلبی و دیگری ایجابی است. وقتی برخوردها به صورت ایجابی باشد موجب شناسایی ابعاد، قابلیت‌ها و کارکردهای وسایل ارتباطی می‌شود و دقیقا به این طریق اطلاعات لازم برای به کارگیری آنها به دست می‌آید. در واقع سیاستگذاری، مخاطب‌شناسی، نیازسنجی و مدیریت رخ می‌دهد و از این طریق هم دولت‌ها و هم مردم سود می‌برند، اما وقتی اقدامات سلبی باشد اصولا در درازمدت جوابگو نیست، چون همان افرادی که فناوری‌ها را تولید می‌کنند، ابزارهایی را در اختیار کاربران قرار می‌دهند که اگر موانعی ایجاد شد از آنها استفاده کنند. در واقع با سیاست‌های سلبی و فیلترینگ خودمان را محروم می‌کنیم و امکان سیاستگذاری و مدیریت را به دیگران می‌سپاریم، یعنی مردم از فیلترشکن استفاده می‌کنند؛ ابزاری که به نوعی ابزار جاسوسی به حساب می‌آید. به عبارت دیگر روزانه مردم اطلاعاتی را رد و بدل می‌کنند و سایر کشورها به محتوای آن دست پیدا کرده و بر اساس آن سیاستگذاری می‌کنند. با وجود این، در نهایت فیلترینگ به افرادی آسیب می‌رساند که خود آن را ایجاد کرده‌اند. از این رو با اقدامات سلبی صرفا شکاف اعتماد بیشتر شده و در درازمدت به ضرر ما تمام می‌شود.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین