او درباره تفاوت تلگرام با دیگر شبکههای اجتماعی میگوید: تلگرام در ایران پیامرسانی جدیتر بود چون بخش بزرگی از مردم ایران، یعنی چیزی حدود 70 درصد افراد فعال جامعه، عضو این شبکه اجتماعی شدند.
«این همه جون کندیم بسته کتاب مناسب درست کردیم گذاشتیم کانال تلگرام لاکپشت پرنده که خانوادهها به فهرست کتابهای خوب برای بچهها دسترسی داشته باشن. این چند روز یکهو عضوهای کانال کم شده، ظاهرا زمزمه فیلتر دائمی تلگرام هم جدیه. دردآوره.» این توییت یکی از هزاران توییت در شبکه توییتر است که در مورد فیلتر شدن تلگرام منتشر شده است. این روزها موضوع فیلتر شدن یا نشدن این شبکه اجتماعی بحث داغ رسانهها و مردم است. صدا و سیما فیلتر شدن این پیامرسان را بهانهای برای گرم شدن دوباره کانون گرم خانوادهها میداند اما بسیاری از رسانهها گزارشهای بسیاری درباره تاثیر منفی عدم دسترسی به تلگرام بر کسب و کارها منتشر کردهاند اما کمتر کسی به تاثیر فیلترینگ این شبکه اجتماعی بر فرهنگ اشاره کرده است.
درصد بالایی از ایرانیها عضو تلگرام هستند و از آن به عنوان یک راه ارتباطی بسیار ساده استفاده میکنند. از این شبکه پیامرسان در حوزههای مختلف استفاده میشود، کسب و کارهای کوچک، اطلاعرسانی، ارتباط با مخاطب، آگاهیبخشی و .... فرهنگ و خصوصا کتاب هم به بهترین شکل از تلگرام برای بهبود و معرفی فعالیتهای خودش استفاده کرده است. کانالهای معرفی کتاب، گروههای نقد، گروههای کتابخوانی، کانالهای امانت کتاب، کانالهای اطلاعرسانی ناشران و فعالان حوزه کتاب، گروههای ارتباط ناشران با مسئولان تنها بخش کوچکی از مزایای تلگرام در حوزه کتاب است اما حالا با فیلتر شدن این شبکه اجتماعی همه چیز به مشکل برخورده است.
تغییر محل نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، از نتایج وجود گروههای تخصصی تلگرامی
علی محمدپور، نویسنده و مدیر شبکه کتاب کودک ایران (دانی) تلگرام را تنها یک وسیله و شبکه اجتماعی میداند و به «ابتکار» میگوید: تلگرام یک وسیله و شبکه ارتباطی است. همانطور که جوامع برای ارتباطات و تبادل اطلاعات، کار، محصول و فکر شکل گرفتهاند تا بتوانند باعث رشد جامعه شود.تا قبل از این ارتباط از طریق رسانههای دیگر مثل روزنامهها، جلسات، جمعها و شوراها ایجاد میشد و همگی در خدمت ارتباط انسانها با یکدیگر بود. با پیشرفت تکنولوژی پیامک، ایمیل، تلفن و موبایل عاملهای رساندن پیام شدند. ابزارهای پیام رسان مثل تلگرام، واتسآپ و ... هم از این قاعده جدا نیستند. اینها همگی ابزارهایی سادهاند، ابزارهایی که میتوانند ارتباط افراد یک جامعه با یکدیگر را راحتتر و بهینهتر کند.
او درباره تفاوت تلگرام با دیگر شبکههای اجتماعی میگوید: تلگرام در ایران پیامرسانی جدیتر بود چون بخش بزرگی از مردم ایران، یعنی چیزی حدود 70 درصد افراد فعال جامعه، عضو این شبکه اجتماعی شدند. یعنی اگر بچهها، افراد مسن و بیسوادان را در نظر نگیریم، بالای هفتاد درصد از افرادی که در جامعه مولد هستند، عضو این شبکه بودند، اما چرا؟ از چشم و ابروی این شبکه که خوششان نیامده بود. مردم از ارتباطاتی که میتوانستند در این پیامرسان شکل دهند، استفاده میکردند. مثلا ما گروه تخصصی حوزه نشر داریم، گروهی برای تحلیل وضعیت نشر که بالای هزار ناشر کشور در آن عضو هستند و با هم تبادل فکری میکنند. به عنوان مثال در این گروه بحث نمایشگاه کتاب بینالمللی تهران و برگزاریاش در شهر آفتاب مطرح بود اما با تبادل فکری در این گروه دولت به این نتیجه رسید که نمایشگاه امسال به مصلی تهران منتقل شود چون شهر آفتاب برای ناشران مناسب نیست، زیرا مسئولان هم در این گروه حضور دارند. یعنی ارتباط یک جمع تخصصی از طریق یک شبکه ارتباطی به یک نتیجهگیری بهتر منتهی شد. تلگرام چنین کمکی ایجاد کرده است.
آن سه هزار نسخه کجا، این 500 هزار بازدید از کانال کجا؟
محمدپور ضمن بیان این که تلگرام کمک شایانی به ارتباطات در کسب و کار و انتقال پیام کرده است، میافزاید: ما در گذشته برای انتقال پیام به مردمی که باید آن را دریافت میکردند هزینه زیادی متحمل میشدیم. این پیامرسانها این هزینه را کاهش داده است. از طرف دیگر افراد متخصص در گروههای کاری و صنفی بسیار راحتتر یکدیگر را پیدا کردند و با هم همفکری داشتند. نتیجه این موضوع بهبود عملکرد این صنفها بود. به طور مثال گروهی وجود دارد برای ناشران کودک و نوجوان ایران که تمام ناشران این حوزه در کشور در آن عضو هستند. در این گروه همفکری و بحث میکنیم، مسائل و مشکلات را به هم انتقال میدهیم، به گوش مسئولان میرسانیم و به دنبال راهحلهای مشترک میگردیم. این امکان وجود ندارد که تمام این افراد را سالی یک بار دور هم جمع کنیم تا دو ساعت درباره مشکلات صحبت کنند حتی اگر این اتفاق بیفتد چه تاثیری دارد؟ هیچ! اگر تنها چند نفر در این باره صحبت کنند، وقت تمام میشود و همه نمیتوانند نظراتشان را بیان کنند.
این منتقد ادامه میدهد: توسط این پیامرسانها این امکان فراهم شد تا فرصت بیشتری برای گفتوگو فراهم شود، خصوصا گفتوگوهای تخصصی. امروز ما در تلگرام دهها هزار کانال تخصصی داریم که هرکدام یک رسانه بزرگ هستند. تا پیش از این چنین موضوعی وجود نداشت. به عنوان مثال زمانی نشریههای تخصصی داشتیم و با تیراژ سههزار نسخه به سختی در دسترس بود. امروز کانال تخصصی در حوزه کودک در تلگرام وجود دارد که ت بالای 500 هزار بازدید دارد. آن 3 هزار نسخه کجا، این 500 بازدید کجا؟ یعنی این ابزار دایره مخاطبان را به شدت بالا برد. قبل از این دهها و صدها ابزار وجود داشت تا بتوانند با هم کارهای تلگرام را انجام دهند.
عقب ماندن از دنیا، نتیجه فیلترینگ
اگر تلگرام همچنان فیلتر بماند، شاید مردم پیامرسان دیگری را جایگزین کنند اما چقدر زمان و انرژی لازم است تا آنچه در بستر تلگرام ساخته شده در آن پیامرسان دوباره بازسازی شود؟ مدیر شبکه کتاب کودک ایران میگوید: در این میان قبل از هر چیز باید به نکتهای توجه شود. اگر پیامرسانها خطرناکاند، اگر به طور مثال تلگرام خطر دارد چون عدهای توانستند از آن برای اطلاعرسانی در حوزه مسائل سیاسی و ضد حاکمیتی استفاده کنند، آیا از پیامرسانهای دیگر نمیشود چنین استفادهای کرد؟ مثل این است که به دلیل تصادف در جاده قم- تهران و کشته شدن چندین نفر، کل اتوبان را مسدود کنیم. این که راهحل نیست، با بستن اتوبان خسارت بیشتر خواهد بود. البته میشود از این راه به طور موقت استفاده کرد، تا مسائل حل شود اما بعد جاده باز میشود. اما اگر قرار باشد چون در جادهها تصادف ایجاد میشود تمام جادهها را ببندیم، نتیجه چه خواهد بود؟ البته ممکن است همه این جادهها بسته شوند، تمام پیامرسانها از کار بیفتند، فیلترینگ آنقدر قوی باشد که حتی فیلترشکنها هم کار نکنند، اما نتیجه چیست؟ نتیجه این است که مردم ما در جریان رشد تکنولوژی، اقتصاد و فناوریها که در تمام روند مشخصی دارند، عقب بمانند، یعنی آسیب ملی میبینیم.
او با اشاره به برخی اظهار نظرها درباره بستن اینترنت یا کنترل آن میگوید: این اظهارنظرها بیشتر توسط کسانی گفته می شود که بیشتر به نسلهای گذشته تعلق دارند. فرض کنید کلا اینترنت بسته شود. تمام گردش مالی، اقتصاد، اطلاعات و علم در دنیا در بستر دنیا اتفاق میافتد، عملی کردن اظهار نظرهای این اشخاص باعث میشود که ما یک تافته جدابافته از دنیا باشیم و از رشد جهانی عقب بیفتیم، آسیب را کشور و حاکمیت میبیند. راهحل فرهنگسازی است. مردم باید ذرهذره آموزش داده شوند. در این سالها کلمه «تلگرام» را از صدا و سیما نشنیدهایم. مگر تلویزیون رسانه ملی نیست؟ مگر 40 هزار نفر عضو تلگرام نیستند؟ پس چرا تلویزیون یک کلمه درباره تلگرام حرف نزده است؟ این موضوع نشاندهنده آن است که ما نمیخواهیم آموزش دهیم یا درست درک نکردهایم که مردم برای آنکه بهتر و بهینهتر از این ابزار استفاده کنند، باید آموزش ببینند.
نمیشود شاهراه ارتباطات را بست
محمدپور با بیان اینکه اینترنت شاهراه اطلاعات است، میافزاید: پیامرسانها و شبکههای ارتباطی شاهراه ارتباطات هستند. نمیشود شاهراه ارتباطات را بست اما نیاز دارد که کسانی که در این شاهراه با سرعت بالا حرکت میکنند بیاموزند از ابزار و امکانات چگونه استفاده کنند. برای این یادگیری، ابزارهای فراگیرتر مثل تلویزیون باید فعالیت کنند. حتی مدارس و آموزش و پرورش باید در این زمینه فعالیت کند. هدف آموزش و پرورش این است که کاری کند که انسانها افراد بهتر و سودمندتری برای جامعه باشند، وقتی نشود به بچهها آموخت که چگونه از این ابزارها برای بهتر زندگی کردن، موفقیت و پیشرفت کشور کنند، بچهها چطور خود به خود این مسائل را بیاموزند. زمانی استفاده از اینترنت برای ما تبدیل به علامت سوال بود، اما امروز در این زمینه آموزش داده میشود این در حالی که در دنیا سند پایه برای آموزشهای حوزه اینترنت برای بچهها و دسترسی آنها وجود دارد. بسته شدن تلگرام تا به حال آسیب بسیاری زده، به زبان ساده ارتباطات، کسبوکارها، صنفها و گروههای فرهنگی مختل شده است.
فضای مجازی، چاقوی دو لبه
با وجود آنکه فضای مجازی در ترویج کتابخوانی ابزاری بسیار مفید است اما از سوی دیگر به علت سرعت انتشار مطالب میتواند افراد را تنها به خواندن تیتر و گزیده مطالب عادت دهد. اعظم راودراد، جامعهشناس، درباره تاثیر فضای مجازی بر افزایش یا کاهش مطالعه به «ابتکار» میگوید: هر فرد عضو چندین گروه مختلف است، به همین دلیل افراد عادت میکنند که تنها مطالب کوتاه و تاثیرگذار را بخوانند و از آنها تاثیر بگیرند. این موضوع در شرایطی که فردی اصلا مطالعه نمیکنند به هر حال به نوعی مطالعه است اما ممکن است به همین دلیل در فرد احساس بینیازی نسبت به مطالعه ایجاد شود و این خودش یک آسیب است.
درصد بالایی از ایرانیها عضو تلگرام هستند و از آن به عنوان یک راه ارتباطی بسیار ساده استفاده میکنند. از این شبکه پیامرسان در حوزههای مختلف استفاده میشود، کسب و کارهای کوچک، اطلاعرسانی، ارتباط با مخاطب، آگاهیبخشی و .... فرهنگ و خصوصا کتاب هم به بهترین شکل از تلگرام برای بهبود و معرفی فعالیتهای خودش استفاده کرده است. کانالهای معرفی کتاب، گروههای نقد، گروههای کتابخوانی، کانالهای امانت کتاب، کانالهای اطلاعرسانی ناشران و فعالان حوزه کتاب، گروههای ارتباط ناشران با مسئولان تنها بخش کوچکی از مزایای تلگرام در حوزه کتاب است اما حالا با فیلتر شدن این شبکه اجتماعی همه چیز به مشکل برخورده است.
تغییر محل نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران، از نتایج وجود گروههای تخصصی تلگرامی
علی محمدپور، نویسنده و مدیر شبکه کتاب کودک ایران (دانی) تلگرام را تنها یک وسیله و شبکه اجتماعی میداند و به «ابتکار» میگوید: تلگرام یک وسیله و شبکه ارتباطی است. همانطور که جوامع برای ارتباطات و تبادل اطلاعات، کار، محصول و فکر شکل گرفتهاند تا بتوانند باعث رشد جامعه شود.تا قبل از این ارتباط از طریق رسانههای دیگر مثل روزنامهها، جلسات، جمعها و شوراها ایجاد میشد و همگی در خدمت ارتباط انسانها با یکدیگر بود. با پیشرفت تکنولوژی پیامک، ایمیل، تلفن و موبایل عاملهای رساندن پیام شدند. ابزارهای پیام رسان مثل تلگرام، واتسآپ و ... هم از این قاعده جدا نیستند. اینها همگی ابزارهایی سادهاند، ابزارهایی که میتوانند ارتباط افراد یک جامعه با یکدیگر را راحتتر و بهینهتر کند.
او درباره تفاوت تلگرام با دیگر شبکههای اجتماعی میگوید: تلگرام در ایران پیامرسانی جدیتر بود چون بخش بزرگی از مردم ایران، یعنی چیزی حدود 70 درصد افراد فعال جامعه، عضو این شبکه اجتماعی شدند. یعنی اگر بچهها، افراد مسن و بیسوادان را در نظر نگیریم، بالای هفتاد درصد از افرادی که در جامعه مولد هستند، عضو این شبکه بودند، اما چرا؟ از چشم و ابروی این شبکه که خوششان نیامده بود. مردم از ارتباطاتی که میتوانستند در این پیامرسان شکل دهند، استفاده میکردند. مثلا ما گروه تخصصی حوزه نشر داریم، گروهی برای تحلیل وضعیت نشر که بالای هزار ناشر کشور در آن عضو هستند و با هم تبادل فکری میکنند. به عنوان مثال در این گروه بحث نمایشگاه کتاب بینالمللی تهران و برگزاریاش در شهر آفتاب مطرح بود اما با تبادل فکری در این گروه دولت به این نتیجه رسید که نمایشگاه امسال به مصلی تهران منتقل شود چون شهر آفتاب برای ناشران مناسب نیست، زیرا مسئولان هم در این گروه حضور دارند. یعنی ارتباط یک جمع تخصصی از طریق یک شبکه ارتباطی به یک نتیجهگیری بهتر منتهی شد. تلگرام چنین کمکی ایجاد کرده است.
آن سه هزار نسخه کجا، این 500 هزار بازدید از کانال کجا؟
محمدپور ضمن بیان این که تلگرام کمک شایانی به ارتباطات در کسب و کار و انتقال پیام کرده است، میافزاید: ما در گذشته برای انتقال پیام به مردمی که باید آن را دریافت میکردند هزینه زیادی متحمل میشدیم. این پیامرسانها این هزینه را کاهش داده است. از طرف دیگر افراد متخصص در گروههای کاری و صنفی بسیار راحتتر یکدیگر را پیدا کردند و با هم همفکری داشتند. نتیجه این موضوع بهبود عملکرد این صنفها بود. به طور مثال گروهی وجود دارد برای ناشران کودک و نوجوان ایران که تمام ناشران این حوزه در کشور در آن عضو هستند. در این گروه همفکری و بحث میکنیم، مسائل و مشکلات را به هم انتقال میدهیم، به گوش مسئولان میرسانیم و به دنبال راهحلهای مشترک میگردیم. این امکان وجود ندارد که تمام این افراد را سالی یک بار دور هم جمع کنیم تا دو ساعت درباره مشکلات صحبت کنند حتی اگر این اتفاق بیفتد چه تاثیری دارد؟ هیچ! اگر تنها چند نفر در این باره صحبت کنند، وقت تمام میشود و همه نمیتوانند نظراتشان را بیان کنند.
این منتقد ادامه میدهد: توسط این پیامرسانها این امکان فراهم شد تا فرصت بیشتری برای گفتوگو فراهم شود، خصوصا گفتوگوهای تخصصی. امروز ما در تلگرام دهها هزار کانال تخصصی داریم که هرکدام یک رسانه بزرگ هستند. تا پیش از این چنین موضوعی وجود نداشت. به عنوان مثال زمانی نشریههای تخصصی داشتیم و با تیراژ سههزار نسخه به سختی در دسترس بود. امروز کانال تخصصی در حوزه کودک در تلگرام وجود دارد که ت بالای 500 هزار بازدید دارد. آن 3 هزار نسخه کجا، این 500 بازدید کجا؟ یعنی این ابزار دایره مخاطبان را به شدت بالا برد. قبل از این دهها و صدها ابزار وجود داشت تا بتوانند با هم کارهای تلگرام را انجام دهند.
عقب ماندن از دنیا، نتیجه فیلترینگ
اگر تلگرام همچنان فیلتر بماند، شاید مردم پیامرسان دیگری را جایگزین کنند اما چقدر زمان و انرژی لازم است تا آنچه در بستر تلگرام ساخته شده در آن پیامرسان دوباره بازسازی شود؟ مدیر شبکه کتاب کودک ایران میگوید: در این میان قبل از هر چیز باید به نکتهای توجه شود. اگر پیامرسانها خطرناکاند، اگر به طور مثال تلگرام خطر دارد چون عدهای توانستند از آن برای اطلاعرسانی در حوزه مسائل سیاسی و ضد حاکمیتی استفاده کنند، آیا از پیامرسانهای دیگر نمیشود چنین استفادهای کرد؟ مثل این است که به دلیل تصادف در جاده قم- تهران و کشته شدن چندین نفر، کل اتوبان را مسدود کنیم. این که راهحل نیست، با بستن اتوبان خسارت بیشتر خواهد بود. البته میشود از این راه به طور موقت استفاده کرد، تا مسائل حل شود اما بعد جاده باز میشود. اما اگر قرار باشد چون در جادهها تصادف ایجاد میشود تمام جادهها را ببندیم، نتیجه چه خواهد بود؟ البته ممکن است همه این جادهها بسته شوند، تمام پیامرسانها از کار بیفتند، فیلترینگ آنقدر قوی باشد که حتی فیلترشکنها هم کار نکنند، اما نتیجه چیست؟ نتیجه این است که مردم ما در جریان رشد تکنولوژی، اقتصاد و فناوریها که در تمام روند مشخصی دارند، عقب بمانند، یعنی آسیب ملی میبینیم.
او با اشاره به برخی اظهار نظرها درباره بستن اینترنت یا کنترل آن میگوید: این اظهارنظرها بیشتر توسط کسانی گفته می شود که بیشتر به نسلهای گذشته تعلق دارند. فرض کنید کلا اینترنت بسته شود. تمام گردش مالی، اقتصاد، اطلاعات و علم در دنیا در بستر دنیا اتفاق میافتد، عملی کردن اظهار نظرهای این اشخاص باعث میشود که ما یک تافته جدابافته از دنیا باشیم و از رشد جهانی عقب بیفتیم، آسیب را کشور و حاکمیت میبیند. راهحل فرهنگسازی است. مردم باید ذرهذره آموزش داده شوند. در این سالها کلمه «تلگرام» را از صدا و سیما نشنیدهایم. مگر تلویزیون رسانه ملی نیست؟ مگر 40 هزار نفر عضو تلگرام نیستند؟ پس چرا تلویزیون یک کلمه درباره تلگرام حرف نزده است؟ این موضوع نشاندهنده آن است که ما نمیخواهیم آموزش دهیم یا درست درک نکردهایم که مردم برای آنکه بهتر و بهینهتر از این ابزار استفاده کنند، باید آموزش ببینند.
نمیشود شاهراه ارتباطات را بست
محمدپور با بیان اینکه اینترنت شاهراه اطلاعات است، میافزاید: پیامرسانها و شبکههای ارتباطی شاهراه ارتباطات هستند. نمیشود شاهراه ارتباطات را بست اما نیاز دارد که کسانی که در این شاهراه با سرعت بالا حرکت میکنند بیاموزند از ابزار و امکانات چگونه استفاده کنند. برای این یادگیری، ابزارهای فراگیرتر مثل تلویزیون باید فعالیت کنند. حتی مدارس و آموزش و پرورش باید در این زمینه فعالیت کند. هدف آموزش و پرورش این است که کاری کند که انسانها افراد بهتر و سودمندتری برای جامعه باشند، وقتی نشود به بچهها آموخت که چگونه از این ابزارها برای بهتر زندگی کردن، موفقیت و پیشرفت کشور کنند، بچهها چطور خود به خود این مسائل را بیاموزند. زمانی استفاده از اینترنت برای ما تبدیل به علامت سوال بود، اما امروز در این زمینه آموزش داده میشود این در حالی که در دنیا سند پایه برای آموزشهای حوزه اینترنت برای بچهها و دسترسی آنها وجود دارد. بسته شدن تلگرام تا به حال آسیب بسیاری زده، به زبان ساده ارتباطات، کسبوکارها، صنفها و گروههای فرهنگی مختل شده است.
فضای مجازی، چاقوی دو لبه
با وجود آنکه فضای مجازی در ترویج کتابخوانی ابزاری بسیار مفید است اما از سوی دیگر به علت سرعت انتشار مطالب میتواند افراد را تنها به خواندن تیتر و گزیده مطالب عادت دهد. اعظم راودراد، جامعهشناس، درباره تاثیر فضای مجازی بر افزایش یا کاهش مطالعه به «ابتکار» میگوید: هر فرد عضو چندین گروه مختلف است، به همین دلیل افراد عادت میکنند که تنها مطالب کوتاه و تاثیرگذار را بخوانند و از آنها تاثیر بگیرند. این موضوع در شرایطی که فردی اصلا مطالعه نمیکنند به هر حال به نوعی مطالعه است اما ممکن است به همین دلیل در فرد احساس بینیازی نسبت به مطالعه ایجاد شود و این خودش یک آسیب است.
منبع: ابتکار
ارسال نظر