کد خبر: ۱۹۴۹۰۰
تاریخ انتشار: ۱۱ دی ۱۳۹۶ - ۰۶:۰۰
شاید واژگان هانا آرنت را به خاطر بیاوری: سوژه ایده آل حکمران توتالیتر نازی تمام عیار یا کمونیستی وقف شده نیست، بلکه افرادی است که برای شان تمایزی میان حقیقت و خیال و تفاوتی میان راستی و کژی دیگر وجود ندارد.
 شاید واژگان هانا آرنت را به خاطر بیاوری: سوژه ایده آل حکمران توتالیتر نازی تمام عیار یا کمونیستی وقف شده نیست، بلکه افرادی است که برای شان تمایزی میان حقیقت و خیال و تفاوتی میان راستی و کژی دیگر وجود ندارد.

راجر کوئن| اگر این آمریکا است، با کابینه ای متشکل از مشتی چاپلوس ترسو و در حال سجده رهبر بزرگ، با معاون رئیس جمهوری که هر 12 ثانیه تعریف و تمجیدی نثار بدل موسولینی می کند، با کاخ سفیدی که به "جابجایی حقایق" اعتقاد دارد، اگر آمریکا این است، جایی که رهبر بزرگ متحدانی که در خط قرار نگیرند را تهدید می کند، مواضع فاشیست های ضد مسلمان در بریتانیا را ریتوئیت می کند، به شهردار مسلمان لندن توهین می کند، توهم حمله ای تروریستی در سوئد به سرش می زند، تماسی تلفنی از رئیس جمهور مکزیک ابداع می کند، مدعی است که ماجرای روسیه "کاملا ساخت و پرداخته ذهن" است، آن وقت باید "شنیدن حقایقی که راجع به آن صحبت کرده اید و توسط افراد رذل پیچانده شده تا دامی برای ساده لوحان باشد را تاب بیاورید."

اگر این آمریکا است، کمتر از یک سال پس از ریاست جمهوری ترامپ، بله، اگر هنوز آمریکا است، جایی که نماینده جمهوری خواه کنگره، دیان بلک از تنسی از رئیس جمهور تشکر می کند به این خاطر که "به ما اجازه دادید شما را به عنوان پرزیدنت خود ببینیم"، و ارین هچ، سناتور جمهوری خواه یوتا می گوید ترامپ شاید بزرگترین رئیس جمهور تاریخ آمریکا شود و رهبر بزرگ به خاطر حفظ میلیون ها دلار پول خانواده اش قطع شدن مالیات را جشن می گیرد و اجازه می دهد برنامه بیمه سلامت نه میلیون کودک لغو شود، پس در این هنگام باید که "قلب و اعصاب و رگ و پی خود را وادار سازی تا مدت ها پس از مرگت همچنان در تکاپو باشند."

اگر اینجا ترکمنستان نیست، و همچنین سرزمین گزینش اخبار نیست، و سر آخر آمریکای ما است، جایی که رهبر بزرگ و عجیب و غریب با گستاخی کودکانه اش تمام رسانه های ناراضی را به پخش "اخبار جعلی" متهم و به دستگاه عدالت حمله می کند و اتوکرات ها را ستایش می کند و از صبح تا شب به سختی به خاطر رفقای ابرثروتمندش تحت لوای گزاره ساختگی "معجزه طبقه متوسط" کار می کند پس می بایست "دست نگه داری در زمانه ای که هیچ چیز در تو نمانده جز این اراده که به آنها بگویی دست نگه دارید."

اگر اینجا آمریکا است، آمریکایی که حکمرانی از برای مردم است، و توسط مردم، و نمی توانی باور کنی رهبر بزرگ تا چه سطح نازلی خم می شود، و چقدر دیگر از آنچه به نظر می رسید بیشتر خم خواهد شد، و برخی اوقات نیاز به زدودن پستی و زمختی محیط اطراف از روی پوستت را احساس می کنی، زیرا که هر چه برای محافظت بر تن کنی باز با آن مواجه خواهی شد، پس باید در واژه های این شعر تامل کنی:

"اگر می توانی دست به رویا بزنی، اجازه نده رویاهای ات ارباب تو شوند – اگر می توانی فکر کنی، اجازه نده فکرهای ات مرشد تو شوند و اگر می توانی با ظفرمندی و فاجعه رودرو شوی با این دو فریب یکسان مواجه شو."

اگر اینجا آمریکا است، جایی که رهبر بزرگ از تو می خواهد باور کنی 2 بعلاوه 2 برابر است با 5، و شما را داخل سوراخ خرگوش اش بیندازد، و تقلا می کند درون خود محکومیت صریحی برای نئونازی ها پیدا کند، شاید واژگان هانا آرنت را به خاطر بیاوری: "سوژه ایده آل حکمران توتالیتر نازی تمام عیار یا کمونیستی وقف شده نیست، بلکه افرادی است که برای شان تمایزی میان حقیقت و خیال و تفاوتی میان راستی و کژی دیگر وجود ندارد."

تا زمانی که ترامپ اصرار ورزد آمریکا نمی تواند "اول" باشد. می تواند آدم کش و یا قلدری آن هم در خیانت به خود باشد. آمریکا باید خودش باشد، ایده قطعی آزادی و دموکراسی و گشایش، یا اینکه هیچ نباشد، جایی کثیف، بزرگ و حریص که از دوران عظمت خود گذشته است.

در این مقاله من از تکه های شعر "اگر" اثر کیپلینگ بهره بردم، اثری که خطاب به فرزندش بود در باب ویژگی هایی که یک مرد را می سازد. ادامه اش این خطوط است:

اگر می توانی از تمام پیروزی های خود یک توده بساز

و تمام آن را در یک شیر یا خط قمار کن

بباز، و باز از جای اول آغاز کن

و هرگز سخنی راجع به شکست خود نگو

منبع : دیپلماسی ایرانی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین