سیاست‌های افراطی ترامپ در بسیاری از زمینه‌ها، هیچ توجیهی بجز اسلام هراسی ندارد و مشخصاً مسلمانان را به وضوح و قطعاً به دروغ، منشاء تروریسم و حامیان تروریسم معرفی می‌کند.
مسیحیان جهان با برگزاری جشن‌های سالروز ولادت حضرت عیسی مسیح(ع) به استقبال سال جدید میلادی می‌روند. جا دارد در این فرصت، به جمع بندی عملکرد کشورهای غربی بپردازیم که عموماً جزو کشورهای مسیحی هستند.جمهوری اسلامی نوشت:عیسی مسیح(ع) پیامبر عظیم الشان الهی با فرامین و دستورات انسان ساز خود، مسیحیان جهان را به سوی عدالت، رعایت حقوق انسان‌ها و زندگی خداپسندانه دعوت می‌فرمود ولی امروزه بسیاری از مسائل و مشکلات دنیای کنونی جزو موارد خلاف آشکار کشورهای مسیحی و در راس آنها آمریکا قرار دارد که متاسفانه مایه شرمندگی مسیحیان شده است ولی چشم انداز روشنی برای تجدیدنظر در این اقدامات و عملکرد غیراصولی آنها مشاهده نمی‌شود. اگرچه برخی از این موارد غیرانسانی با سرمایه و حمایت برخی رژیم‌های عربی، عملیاتی شده ولی واقعیت این است که حتی همین رژیم‌های مفلوک عربی هم با تحریک و تشویق کشورهای مسیحی در مسیر نادرست کنونی قرار گرفته‌اند.
با مروری بر حوادث یکسال گذشته بهتر می‌توان دریافت که متاسفانه کشورهای مسیحی تحت تاثیر القائات محافل صهیونیستی علیه مسلمانان تحریک شده‌اند و عملاً روحیه «اسلام ستیزی» و مقابله با مسلمانان در مقیاس عام، سرلوحه کار آنها قرار گرفته است. برای مثال، دونالد ترامپ که در روزهای آینده مراسم نخستین سالگرد ورود به کاخ سفید را برگزار خواهد کرد، از همان ابتدای مسئولیت خود، ورود اتباع 6 کشور اسلامی به این کشور را منع کرد. اصلی‌ترین اتهام این کشورها از دیدگاه ترامپ، حمایت از تروریسم است درحالی که عمدتاً کشورهای مسیحی هستند که در طول تاریخ معاصر و هنوز هم از تروریسم به عنوان یک شیوه زمامداری و تامین منافع نامشروع و مطامع پلید استعماری خود در قبال سایر کشورها به ویژه علیه مسلمانان بهره برده‌اند.
سیاست‌های افراطی ترامپ در بسیاری از زمینه‌ها، هیچ توجیهی بجز اسلام هراسی ندارد و مشخصاً مسلمانان را به وضوح و قطعاً به دروغ، منشاء تروریسم و حامیان تروریسم معرفی می‌کند. ولی اسناد و مدارک زیادی نشانگر نقش مستقیم آمریکا، انگلیس و فرانسه در پشت طرح‌های سیاه تروریستی است و به وضوح ثابت می‌کند که داعش و طیف وسیعی از تروریست‌های وحشی در سوریه، عراق، یمن، لبنان و لیبی توسط همین رژیم‌های مسیحی غرب سازماندهی، حمایت و هدایت شده و می‌شوند.
قابل تامل اینکه حتی با مشاهده شکست خفت بار داعش و سایر تروریست‌ها در سوریه و عراق، رژیم‌های مسیحی هنوز هم سعی دارند با سازماندهی مجدد تروریست‌ها، با ایجاد کانون‌های جدید بحران در سایر کشورها، فرصتی تازه برای نقش آفرینی تروریست‌ها فراهم سازند. موضوع مهم تر، نقش آشکار و نهان صهیونیست‌ها در فرایند شکل گیری گروه‌های تروریستی در منطقه است که عملاً تروریست‌ها به عنوان بازوی اجرائی اشغالگران صهیونیست در منطقه عمل می‌کنند و جاده صاف کن اسرائیل محسوب می‌شوند.
رژیم جعلی اسرائیل بر مبنای «وعده بالفور» وزیر خارجه وقت انگلیس در 100 سال قبل، به تدریج شکل گرفت و جای تعجب و بسی شرمساری است که «ترزامی» نخست‌وزیر جزیره انگلیس در سال جاری مسیحی از نقش شرورانه انگلیس در تشکیل غده سرطانی اسرائیل در قلب منطقه نفت خیز جهان اسلام تجلیل و دفاع و حتی به این اقدام وقیحانه لندن افتخار کرد.
سال میلادی 2017 سال شکست بسیاری از طرح‌های شیطانی غرب مسیحی بود و از این بابت غرب لازم است به تجدیدنظر در عملکرد غیراصولی خود بپردازد و حقایق عینی جهان را بپذیرد و استعدادهای خود را برای درک شرایط جدید به کار گیرد. این برای غرب مسیحی بسیار تکان دهنده بود که با تمامی توان و ظرفیت خود برای نقش آفرینی تروریست‌ها در قلب دنیای اسلام تلاش و اقدام کرد ولی به جز شکست و رسوائی نتوانست نتیجه دیگری به دست آورد. جبهه مقاومت اسلامی پوزه تروریست‌ها را در سوریه، عراق و یمن به خاک مالید و آنها هنوز هم درصدد تجدید ساختار و توسل به جنایات بیشتری هستند تا بلکه شکست‌های گذشته را جبران کنند یا بر آن سرپوش بگذارند. آمریکای ترامپ امسال در چند جبهه با شکست و انزوای سیاسی در مقیاس جهانی مواجه گردید. وی در اجلاس گروه 7، اجلاس سران ناتو، اجلاس گروه 20 و همچنین در اعلام به رسمیت شناختن بیت المقدس به عنوان پایتخت رژیم اشغالگر صهیونیستی با انزوای کامل مواجه شد.
شکست دیگر ترامپ در اعلام تشکیل اجماع عربی – اسلامی متشکل از 54 کشور علیه ایران بود که حتی یک روز هم دوام نیاورد و باعث آشکار شدن تفرقه و رویاروئی رژیم‌های عربی علیه یکدیگر شد که هنوز راهکاری برای آن یافت نشده است.
عقب نشینی غرب مسیحی از مواضعش در قبال سوریه و عراق و پایان داعش و سایر تروریست‌ها در این دو کشور قطعاً ضربه استراتژیک و مرگباری بر پیکره سیاست‌های نواستعماری غرب مسیحی علیه دنیای اسلام محسوب می‌شود. هرچند آنها بعید است از شرارت‌ها علیه مسلمانان منصرف شوند و شکست قطعی خود را بپذیرند ولی این دنیای اسلام است که لازم است با حفظ یکپارچگی و وحدت رویه کشورهای مسلمان بتواند منافع و مصالح خود را تامین و حفظ کند. وقتی بنیامین نتانیاهو، اسرائیل را خط مقدم جبهه مبارزه غرب مسیحی علیه مسلمانان معرفی می‌کند، در واقع شکست اشغالگران صهیونیست، شکست غرب مسیحی علیه دنیای اسلام نیز هست. دنیای اسلام، نباید و نمی‌تواند نسبت به منافع و مصالح خود بی‌اعتنا باشد بلکه با احساس غرور و اعتماد به نفس بیشتر لازم است برای حفظ و تامین منافع و مصالح خود پیشقدم باشد تا مطمئن شود که می‌تواند حقوق پایمال شده خود را احیا کند و آنرا از توطئه گران مسیحی بازپس گیرد.
ارسال نظر
