|
|
امروز: سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۱۷:۵۲
کد خبر: ۱۹۰۴۲۷
تاریخ انتشار: ۱۱ آذر ۱۳۹۶ - ۱۷:۵۳
یکی از پیامدهای مهم خصومت شدید آمریکا با ایران که دونالد ترامپ آن را مبنای سیاست خارجی اش قرار داده، در مقاله توماس اردبرینک در نیویورک تایمز آورده شده که در آن درباره تاثیر این سیاست بر مردم ایران توضیح داده شده است.
 یکی از پیامدهای مهم خصومت شدید آمریکا با ایران که دونالد ترامپ آن را مبنای سیاست خارجی اش قرار داده، در مقاله توماس اردبرینک در نیویورک تایمز آورده شده که در آن درباره تاثیر این سیاست بر مردم ایران توضیح داده شده است.
 
اردبرینک تاثیر کلی آن را این طور خلاصه می کند: " به طور خلاصه، به نظر می رسد که آقای ترامپ و سعودی ها به دولت ایران کمک کرده اند آنچه سالها فشار نتوانسته بود برایش به ارمغان بیاورد، بدست آورد: حمایت گسترده مردم از دیدگاه افراطیون که می گویند ایالات متحده و ریاض، قابل اعتماد نیستند و اینکه ایران در حال حاضر یک کشور قدرتمند و توانمند است و می تواند دشمنان خود را از بین ببرد." این امر تعجب آور نیست. دو روند اساسی در ایران برای ایجاد تاثیری که اردبرینک از آن یاد می کند، دخیل هستند.
 
یکی از تمایلات کشورها، متحد کردن مردم و غلبه بر تفاوت های داخلی در برابر چنین تهدیدهای خارجی است که از آن با عنوان جمع شدن به زیر پرچم کشور یاد می شود. امروز ایرانیان، زیر پرچم کشورشان جمع شده اند.
 
نوع دیگری از پدیده اول، با نمونه های متعدد در طول تاریخ، جنگ طلبی علیه کشورهای بیگانه با هدف به دست آوردن حامیان داخلی است. محمد بن سلمان، شاهزاده جوان اقتدارگرای سعودی، امروز با ایران سر جنگ دارد و امیدوار است بدین وسیله بتواند در بدست آوردن قدرت در داخل کشور موفق عمل کند. استراتژی دونالد ترامپ نیز تقریبا به همین صورت است با این تفاوت که او در سیاست داخلی اش تمایل دارد وفاداری یک گروه محدود سیاسی را بدست آورد، تا رضایت جمع بزرگی از حامیان را.
 
فرآیند اساسی دیگر، گرایش به دیدگاه افراطیون و مبلغین آنها در برابر تهدید خارجی است. اردبرینک در این راستا به صحبت های یک تحلیلگر سیاسی به نام حمیدرضا ترقی اشاره می کند که گفته است: "با تشکر از اظهارات نادرست، حیله گرانه و دیوانه وار آمریکا که حرفی را که ما همیشه می گوییم ثابت کرده است: نمی توان به آمریکا اعتماد کرد. بسیاری از مردم حرف ما را قبول نمی کردند، اما اکنون متوجه شده اند که حرف ما درست است."
 
این ادعاها تنها مختص به افراطیون نیست. یکی از کارگردانان لیبرال تئاتر در تهران اظهار داشته است: "باید درک کنیم که ایالات متحده با ما بازی کرده است. ترامپ نشان داد افراطیون ما درست می گویند و آمریکا قابل اعتماد نیست."
 
بنابراین یکی از پیامدهای اصلی تنفر زیاد دولت ترامپ نسبت به ایران، اتحاد بیش از پیش ایرانیان و حمایت آنها از دیدگاه سیاسی کنونی کشور خود است. به طور طبیعی خصومت دولت ترامپ علیه ایران، باعث ایجاد احساسات منفی نسبت به ایالات متحده می شود.
با وجود اینکه ترامپ، ایران را "دیکتاتوری" می خواند، اما نظام سیاسی ایران نسبت به اکثر کشورهای خاورمیانه، دموکراتیک تر است. او تنها با یک "نظام متعصب" رو به رو نیست، بلکه با ملتی رو به رو است که مانند دیگر کشورها، به ویژه در زمان انتقادهای خارجی، ملی گرایی عمیقی از خود به نمایش می گذارند.
 
همچنین ایرانیان تقریبا یک ملت تحصیل کرده هستند که به سادگی دروغ ها و اتهامات آمریکا مبنی بر همدست بودن ایران با تروریست های سنی القاعده یا داعش را متوجه می شوند. اردبرینک خاطر نشان می کند که چه طور یک سرباز سپاه پاسداران که اسیر داعش شد و سرش را بریدند، به یک قهرمان ملی تبدیل شده است.
 
بخش عمده ای از آنچه دولت ترامپ و برخی دیگر در ایالات متحده به طور معمول از آن به عنوان "رفتار ناسازگار، شرارت بار و بی ثبات کننده" ایران در خاورمیانه یاد می کنند، مورد حمایت و حتی باعث افتخار اغلب ایرانیان است. بدیهی است که ایرانیان احساس می کنند اغلب این فعالیت ها، از جمله درگیری نظامی علیه داعش، اقدامی ضروری برای دفاع ملی بوده و باعث داشتن امنیت بین الملی بیشتر می شود. همین امر در مورد توسعه موشک های بالستیک ایران نیز صادق است.
 
سیاست ایالات متحده نسبت به ایران، نشانگر یک فرصت از دست رفته برای دوستی با مردم فهیم و سرفراز ایران است که می توانستند به شرکای خوب و توانای  ایالات متحده تبدیل شوند. اکنون دولت ترامپ، که توسط حاکمان اسرائیل و عربستان سعودی تحریک می شود، به جای دنباله روی کردن از توافقنامه ای که به صورت موفقیت آمیز، برنامه هسته ای ایران را محدود کرده، در حال تخریب آن است. به این ترتیب، ایالات متحده به یک مارپیچ بی انتها از درگیری، مقابله و شاید هم جنگ تبدیل شده است.

منبع : دیپلماسی ایرانی
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین