|
|
امروز: سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۱۸:۵۸
کد خبر: ۱۸۸۳۴۹
تاریخ انتشار: ۲۷ آبان ۱۳۹۶ - ۱۴:۰۶
«غافلگیر شدیم!» این جمله کوتاه عجب آزاردهنده است. مردم عادی حق دارند بگویند اما نهادهای و رسمی امدادی نه!
 مهم‌ترین درسی که از زلزله کرمانشاه گرفتیم این است: ما درس نمی‌گیریم. صرفاً تکرار می‌کنیم.

 احسان محمدی در عصر ایران نوشت: «در مورد زلزله کرمانشاه در طول چند روز گذشته ده‌ها مقاله و گزارش نوشته شده است. شاید بتوان بخش بزرگی از این نقد و نگاه ها را در ۱۰ خط خلاصه کرد:

۱- «غافلگیر شدیم!» این جمله کوتاه عجب آزاردهنده است. مردم عادی حق دارند بگویند اما نهادهای و رسمی امدادی نه!

۲- کانون زلزله در عراق است! کانون زلزله در ایران است! ... ظریفی نوشت: «در خاورمیانه حتی کسی مسئولیت زلزله را هم بر عهده نمی‌گیرد!

۳- نهادهایی که وارد صحنه بحران می‌شوند، «مارادونا» نیستند و باید دست از تک‌روی بردارند. کار جمعی هماهنگ از سوی نهادهای فعال بزرگ‌ترین خلا این بحران بود.

۴- جریان خبری از دست رسانه‌های رسمی خارج شد. از تک‌صدایی به «همه‌صدایی» رسیده‌ایم؛ آمیزه‌ای از حقیقت، شایعه، اعتماد، بی‌اعتمادی!

۵- مهم‌ترین پرسشی که این زلزله و مدیریت آن در اذهان ایجاد کرد، این بود: اگر در تهران زلزله شود، چه قیامتی می‌شود؟

۶- یکی از نشانه‌های این که مردم این همه به علی دایی، صادق زیباکلام و ... اعتماد کردند، بی‌اعتمادی به برخی نهادها و سازمان‌هاست.

۷- این مردم فوق‌العاده‌اند. بی‌نظیرند. شاهکارند. قدرشان را بدانید. آنها البته عذرخواهی می‌کنند که هلی‌کوپتر شخصی نداشتند بفرستند کمک!

۸- مناطق بحرانی، سایت گردشگری نیستند. وقتی تخصص نداریم، نرویم. چه پلاسکو، چه کرمانشاه!

۹- ما در خاورمیانه بلاخیز قرار داریم. همیشه باید مراقب، آماده و آموزش‌دیده برای بحران باشیم. به بچه‌های ما آموزش دهید.

۱۰- مهم‌ترین درسی که از زلزله کرمانشاه گرفتیم این است: ما درس نمی‌گیریم. صرفاً تکرار می‌کنیم.»
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین