|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۲۳:۳۳
کد خبر: ۱۸۶۶۴۰
تاریخ انتشار: ۱۶ آبان ۱۳۹۶ - ۱۰:۳۷
ماموران در بررسي‌هاي خود از طريق اثر انگشت مقتول متوجه شدند كه جسد متعلق به جواني به نام كيومرث است كه پدرش در يكي از شهرستان‌هاي غرب كشور زندگي مي‌كند. به اين ترتيب ماموران مرد ٨٠ ساله را پيدا و او را براي اينكه جسد پسرش را شناسايي كند به تهران دعوت كردند.
اعتماد نوشت:سال ٩٣ ماموران پلیس جسد مثله شده مردی را پیدا کردند که تمامی اندام‌های بدنش قطعه قطعه و سر از تنش جدا و داخل کیسه‌ای رها شده ‌بود.

 ماموران در بررسي‌هاي خود از طريق اثر انگشت مقتول متوجه شدند كه جسد متعلق به جواني به نام كيومرث است كه پدرش در يكي از شهرستان‌هاي غرب كشور زندگي مي‌كند. به اين ترتيب ماموران مرد ٨٠ ساله را پيدا و او را براي اينكه جسد پسرش را شناسايي كند به تهران دعوت كردند.

اين مرد بعد از ديدن صورت پسرش، هويت كيومرث ٣٥ ساله‌ را تاييد كرد. با توجه به وضعيتي كه جسد داشت پليس متوجه شد اين مرد قرباني يك كينه عميق شده است و عامل يا عاملان قتل، او را در پي يك انتقام‌گيري سخت كشته‌اند. بنابراين ماموران تحقيقات خود را در اين باره شروع كردند. آنها متوجه شدند كيومرث جواني كارتن‌خواب بوده كه به مواد مخدرهم اعتياد داشت. اين مرد همچنين تعدادي مشتري داشت كه از او مواد مي‌خريدند اما تحقيقات از افرادي كه با كيومرث ارتباط داشتند راه به جايي نبرد و در نهايت ماموران تصميم گرفتند اين پرونده را در ميان پرونده‌هاي راكد قرار دهند.

همين تصميم باعث شد كه پدر كيومرث از بيت‌المال درخواست ديه كند. وقتي پرونده براي رسيدگي به شعبه ٢ دادگاه كيفري استان تهران ارسال شد، پدر كيومرث براي گفتن درخواستش به دادگاه آمد. او در شرح ماجراي زندگي‌اش گفت: «من در تهران زندگي مي‌كردم و فرزندانم همگي در تهران به دنيا آمدند. بعد از انقلاب و اتفاقات پس از آن من به شهرستان خودمان برگشتم. همسرم از اينكه ما برگشته بوديم ناراحت بود و مدام من را به خاطر اين تصميم تحقير مي‌كرد. من هم از فرط تنهايي با شخص ديگري ارتباط برقرار كردم و همين موضوع باعث شد اختلاف‌هاي بين من و همسرم عميق شود و در نهايت من او را طلاق دادم.»

اين مرد ادامه داد: «بعد از جدايي من از همسرم، فرزندانم ديگر سراغ من نيامدند. ٧ پسر دارم كه هيچ كدام سراغي از من نگرفتند و هميشه تنها زندگي كردم. كيومرث پسر كوچك من بود. او هم با من قهر بود و گاهي كه براي ديدن مادرش به شهرستان مي‌آمد او را در خيابان مي‌ديدم. ما ارتباط خاصي با هم نداشتيم.»

پدر كيومرث در ادامه گفت: «بچه‌هايم هيچ‌وقت من را به خاطر اينكه از مادرشان جدا شدم، نبخشيدند. آنها حتي از مشكلات‌شان با من صحبت نمي‌كردند و درگير مشكلات من هم نمي‌شدند اما آنها بچه‌هاي من بودند و هميشه دوست‌شان داشتم تا اينكه سه سال پيش به من خبر دادند پسرم كيومرث كشته شده است. بچه‌ام را قطعه قطعه كرده ‌بودند. هيچ چيز از كيومرث باقي نمانده بود و من از روي صورتش او را شناختم. از آن به بعد وضع زندگي من بدتر شد. حالم خراب‌تر شد و اين‌بار خودم هم خودم را به خاطر كاري كه كرده بودم، نبخشيدم و هميشه فكر مي‌كنم اگر همسرم را طلاق نمي‌دادم زندگي‌ خودم و بچه‌هايم از هم نمي‌پاشيد. »

پدر مقتول در مورد اينكه آيا از نحوه زندگي فرزندش با خبر بوده است يا نه، گفت: «چندباري كه كيومرث را ديدم به من گفت در خيابان مولوي سيگار فروشي مي‌كند و من هم حرفش را باور كردم. چيزي در مورد اينكه كجا زندگي مي‌كرد و چه اتفاقاتي براي او افتاده است، نمي‌دانم! من حتي نمي‌دانم او با چه كساني اختلاف داشت و چه كسي با پسرم دشمني داشت. به همين خاطر هم نتوانستم كسي را به پليس معرفي كنم. حتي پسران ديگرم هم كه بازجويي شدند نتوانستند كسي را به ماموران معرفي كنند. »

سپس قاضي از ولي‌دم مقتول پرسيد اگر قاتل پيدا شود باز هم درخواست ديه ‌داريد؟ پيرمرد جواب داد: «من عمرم را كرده‌ام. ٨٣ سال دارم و پول ديه‌ پسرم نمي‌تواند تغييري در زندگي من ايجاد كند. معلوم نيست چند سال يا چند روز ديگر زنده باشم. اگر قرار نبود پرونده پسرم ميان پرونده‌هاي راكد قرار بگيرد، درخواست ديه از بيت‌المال نمي‌كردم. من درخواست دارم تحقيقات بيشتر در مورد قاتل فرزندم انجام شود و او را دستگير كنند. اگر اين اتفاق بيفتد من ديه نمي‌خواهم و درخواست قصاص قاتل را دارم. »

در پايان هيات قضات شعبه ٢ دادگاه كيفري استان تهران براي تصميم‌گيري در اين خصوص وارد شور شدند.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین