برگهای دیگری هم در 9 ماه گذشته از این کتاب ورق خورده که از جمله دامان داماد و پسر دونالد ترامپ را آلوده نموده و این افتضاح تاریخی به همین بسنده نکرده، بسیاری از مشاورین و مسئولان درجه اول و اطراف ترامپ را اسیر خود ساخت و با افشای خیانت آنها، مجبور به استعفا و رها کردن اطراف ترامپ شدند.
روزنامه ایران در یادداشتی به قلم سید علی خرم/ استاد دانشگاه حقوق بینالملل نوشت:
تقابل قوانین امریکا با رفتار و عملکرد دونالد ترامپ کماکان ادامه دارد. همه مشاورین و متخصصین حقوقی همفکر ترامپ جمع شدند تا برای اعاده حیثیت حقوقی سیاسی ترامپ که ورود اتباع هفت کشور را به امریکا ممنوع کرده بود و قضات فدرال برای دومین بار جلوی این فرمان رئیس جمهوری ایستاده بودند بلکه راه جدیدی پیدا نمایند و فرمان رئیس جمهوری را با بار حقوقی جدید به خورد جامعه امریکا بدهند ولی باز هم به نتیجه نرسید و برای سومین بار قضات دیگری در دولت فدرال این فرمان را اگرچه موقتی ولی ملغی کردند تا دیوان عالی امریکا یا پاسخی حقوقی قانونی بدهد یا فرمان را بهطور دائمی ملغی سازد.
این بخشی از دغدغههای دونالد ترامپ است که او را آزار میدهد و راهی برای اثبات وجود خود بهعنوان یک رئیس جمهوری مقتدر و مؤثر در اختیار ندارد لذا به موضوعات سیاست خارجی متوسل میشود تا بلکه غرش خود را آنجا نشان دهد و به مردم امریکا و مردم جهان بگوید چندان هم رئیس جمهوری بیاعتبار نیست. بهطور مثال، حملات لفظی ترامپ به جمهوری اسلامی ایران
و زیر سؤال بردن توافق هستهای از یکسو برای سیراب کردن تندروها و لابیهای آنان است و از سوی دیگر برای جبران سلب حیثیت خودش میباشد که در جامعه امریکا او را جدی نمیگیرند و فرمانهای غیرقانونی او را به پشیزی نمیخرند.
اما تنگناها و دغدغههای رئیس جمهوری امریکا ابعادی گستردهتر از این دارد. آنها که به روانشناسی جامعه امریکا آشنا هستند میدانند مردم امریکا بهطور تاریخی اعتقاد به نقش توطئهآمیز روسها علیه امریکا دارند که دوران مک کارتی در دهه 1950 مظهری از این دیدگاه است.
بنابراین مردم امریکا نسبت به هر چیزی درباره دخالت روسیه در انتخابات امریکا و حمایت از یکی از کاندیداها بسیار حساس هستند و اعم از دموکرات یا جمهوریخواه به آن واکنش نشان میدهند. از این جهت نگاه درونی مردم امریکا به تدریج به سمت و سویی شکل میگیرد که دونالد ترامپ را یک خائن به وطن تلقی مینمایند و هر چه ابعاد همکاری تیم ترامپ و بویژه خانواده وی با روسیه روشنتر میشود، این تلقی، قویتر و ملموستر میگردد. در دو روز گذشته شاهد بودیم برگ دیگری از این کتاب ورق خورد و از سوی مولر بازرس ویژه این پرونده، سه نفر و از جمله رئیس سابق ستاد انتخاباتی دونالد ترامپ به دادگاه احضار و نسبت به 14 تا 17 مورد تفهیم اتهام شدند که گرفتن رشوه از اوکراین و روسیه برای به ثمر رساندن کاندیداتوری دونالد ترامپ و پولشویی با نقض قوانین بینالمللی بانکی از جمله آنها بوده و یک نفر از این سه نفر که دلایل دادگاه را کاملاً علیه خود مشاهده کرده، داوطلبانه خود را به «اف بیای» معرفی و اعلام آمادگی برای همکاری کرد.
برگهای دیگری هم در 9 ماه گذشته از این کتاب ورق خورده که از جمله دامان داماد و پسر دونالد ترامپ را آلوده نموده و این افتضاح تاریخی به همین بسنده نکرده، بسیاری از مشاورین و مسئولان درجه اول و اطراف ترامپ را اسیر خود ساخت و با افشای خیانت آنها، مجبور به استعفا و رها کردن اطراف ترامپ شدند. این تحولات که در نوع خود برای امریکا بینظیر و استثنایی است آنقدر موجب آبروریزی و شرمندگی ترامپ و جامعه امریکا شده که اکنون کل مشاورین و اطرافیان رئیس جمهوری امریکا در ظرف 9 ماه گذشته تعویض شدهاند که گویی تیم فکری و اجرایی دیگری دارند رئیس جمهوری را اداره میکنند. اگر هر موضوع دیگری بتواند با کمک حزب جمهوریخواه، دونالد ترامپ را از تنگنا خارج سازد و او را نجات دهد ولیکن موضوع خیانت دونالد ترامپ و تیم کاری او در دخالت آشکار روسیه در انتخابات امریکا و جهتگیری به نفع یک کاندیدا موضوعی نیست که حتی حزب جمهوریخواه قادر باشد کمک چندانی به رئیس جمهوری امریکا کند زیرا تا همین حال حاضر حزب جمهوریخواه به اندازه کافی نزد مردم امریکا و قانونگذاران این کشور بدهکاری به بار آورده و هرچه حزب جمهوریخواه از دونالد ترامپ بیشتر حمایت کند، خود در این افتضاح تاریخی عمیقتر غرق خواهد شد. چنانچه ترامپ اقدام به برکناری مولر قاضی یا بازرس ویژه پرونده کند در حقیقت جرم خود را زودتر اثبات کرده است. دونالد ترامپ قبلاً نیز برای سرپوش گذاشتن بر تبانی خود با روسیه، اقدام به برکناری رئیس افبیای کرد که آثارحقوقی و سیاسی - اجتماعی آن بر دوش ترامپ بیشتر سنگینی کرد و جرم او را نزد دستگاه قضایی آشکارتر نمود.
برگ دیگری از دخالت روسیه در پیروزی دونالد ترامپ، خرید آگهیهای دروغین تبلیغاتی به نفع ترامپ و علیه خانم کلینتون توسط روسیه و پخش آن در فیس بوک و یوتیوب و امثالهم بوده است. روز گذشته رؤسای این دو وبسایت بینالمللی به دادگاه فراخوانده شدند تا پرده از راز تبلیغات دروغین روسیه علیه خانم کلینتون در فیس بوک و یوتیوب که به گفته آنان 126 میلیون امریکایی را تحت تأثیر قرار داده، بردارند و پرونده دونالد ترامپ تکمیلتر شود. از جمله تبلیغات دروغین، ادعای حمایت رهبر کاتولیکهای جهان از ترامپ در قبال خانم کلینتون بوده که بسیاری از مردم امریکا را از نگاه مذهبی به سوی رأی دادن به ترامپ سوق داده است. بدین ترتیب تا اینجا خیانت ترامپ و تیم او به مردم و قانون اساسی امریکا مسجل شده و تنها سؤال باقیمانده برای قاضی ویژه پرونده این است که آیا تیم ترامپ در ازای کمک روسیه به پیروزی او در انتخابات، قول جبران در روابط سیاسی داده است یا خیر؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، راه سقوط ترامپ از طریق استیضاح فراهم میشود.
تقابل قوانین امریکا با رفتار و عملکرد دونالد ترامپ کماکان ادامه دارد. همه مشاورین و متخصصین حقوقی همفکر ترامپ جمع شدند تا برای اعاده حیثیت حقوقی سیاسی ترامپ که ورود اتباع هفت کشور را به امریکا ممنوع کرده بود و قضات فدرال برای دومین بار جلوی این فرمان رئیس جمهوری ایستاده بودند بلکه راه جدیدی پیدا نمایند و فرمان رئیس جمهوری را با بار حقوقی جدید به خورد جامعه امریکا بدهند ولی باز هم به نتیجه نرسید و برای سومین بار قضات دیگری در دولت فدرال این فرمان را اگرچه موقتی ولی ملغی کردند تا دیوان عالی امریکا یا پاسخی حقوقی قانونی بدهد یا فرمان را بهطور دائمی ملغی سازد.
این بخشی از دغدغههای دونالد ترامپ است که او را آزار میدهد و راهی برای اثبات وجود خود بهعنوان یک رئیس جمهوری مقتدر و مؤثر در اختیار ندارد لذا به موضوعات سیاست خارجی متوسل میشود تا بلکه غرش خود را آنجا نشان دهد و به مردم امریکا و مردم جهان بگوید چندان هم رئیس جمهوری بیاعتبار نیست. بهطور مثال، حملات لفظی ترامپ به جمهوری اسلامی ایران
و زیر سؤال بردن توافق هستهای از یکسو برای سیراب کردن تندروها و لابیهای آنان است و از سوی دیگر برای جبران سلب حیثیت خودش میباشد که در جامعه امریکا او را جدی نمیگیرند و فرمانهای غیرقانونی او را به پشیزی نمیخرند.
اما تنگناها و دغدغههای رئیس جمهوری امریکا ابعادی گستردهتر از این دارد. آنها که به روانشناسی جامعه امریکا آشنا هستند میدانند مردم امریکا بهطور تاریخی اعتقاد به نقش توطئهآمیز روسها علیه امریکا دارند که دوران مک کارتی در دهه 1950 مظهری از این دیدگاه است.
بنابراین مردم امریکا نسبت به هر چیزی درباره دخالت روسیه در انتخابات امریکا و حمایت از یکی از کاندیداها بسیار حساس هستند و اعم از دموکرات یا جمهوریخواه به آن واکنش نشان میدهند. از این جهت نگاه درونی مردم امریکا به تدریج به سمت و سویی شکل میگیرد که دونالد ترامپ را یک خائن به وطن تلقی مینمایند و هر چه ابعاد همکاری تیم ترامپ و بویژه خانواده وی با روسیه روشنتر میشود، این تلقی، قویتر و ملموستر میگردد. در دو روز گذشته شاهد بودیم برگ دیگری از این کتاب ورق خورد و از سوی مولر بازرس ویژه این پرونده، سه نفر و از جمله رئیس سابق ستاد انتخاباتی دونالد ترامپ به دادگاه احضار و نسبت به 14 تا 17 مورد تفهیم اتهام شدند که گرفتن رشوه از اوکراین و روسیه برای به ثمر رساندن کاندیداتوری دونالد ترامپ و پولشویی با نقض قوانین بینالمللی بانکی از جمله آنها بوده و یک نفر از این سه نفر که دلایل دادگاه را کاملاً علیه خود مشاهده کرده، داوطلبانه خود را به «اف بیای» معرفی و اعلام آمادگی برای همکاری کرد.
برگهای دیگری هم در 9 ماه گذشته از این کتاب ورق خورده که از جمله دامان داماد و پسر دونالد ترامپ را آلوده نموده و این افتضاح تاریخی به همین بسنده نکرده، بسیاری از مشاورین و مسئولان درجه اول و اطراف ترامپ را اسیر خود ساخت و با افشای خیانت آنها، مجبور به استعفا و رها کردن اطراف ترامپ شدند. این تحولات که در نوع خود برای امریکا بینظیر و استثنایی است آنقدر موجب آبروریزی و شرمندگی ترامپ و جامعه امریکا شده که اکنون کل مشاورین و اطرافیان رئیس جمهوری امریکا در ظرف 9 ماه گذشته تعویض شدهاند که گویی تیم فکری و اجرایی دیگری دارند رئیس جمهوری را اداره میکنند. اگر هر موضوع دیگری بتواند با کمک حزب جمهوریخواه، دونالد ترامپ را از تنگنا خارج سازد و او را نجات دهد ولیکن موضوع خیانت دونالد ترامپ و تیم کاری او در دخالت آشکار روسیه در انتخابات امریکا و جهتگیری به نفع یک کاندیدا موضوعی نیست که حتی حزب جمهوریخواه قادر باشد کمک چندانی به رئیس جمهوری امریکا کند زیرا تا همین حال حاضر حزب جمهوریخواه به اندازه کافی نزد مردم امریکا و قانونگذاران این کشور بدهکاری به بار آورده و هرچه حزب جمهوریخواه از دونالد ترامپ بیشتر حمایت کند، خود در این افتضاح تاریخی عمیقتر غرق خواهد شد. چنانچه ترامپ اقدام به برکناری مولر قاضی یا بازرس ویژه پرونده کند در حقیقت جرم خود را زودتر اثبات کرده است. دونالد ترامپ قبلاً نیز برای سرپوش گذاشتن بر تبانی خود با روسیه، اقدام به برکناری رئیس افبیای کرد که آثارحقوقی و سیاسی - اجتماعی آن بر دوش ترامپ بیشتر سنگینی کرد و جرم او را نزد دستگاه قضایی آشکارتر نمود.
برگ دیگری از دخالت روسیه در پیروزی دونالد ترامپ، خرید آگهیهای دروغین تبلیغاتی به نفع ترامپ و علیه خانم کلینتون توسط روسیه و پخش آن در فیس بوک و یوتیوب و امثالهم بوده است. روز گذشته رؤسای این دو وبسایت بینالمللی به دادگاه فراخوانده شدند تا پرده از راز تبلیغات دروغین روسیه علیه خانم کلینتون در فیس بوک و یوتیوب که به گفته آنان 126 میلیون امریکایی را تحت تأثیر قرار داده، بردارند و پرونده دونالد ترامپ تکمیلتر شود. از جمله تبلیغات دروغین، ادعای حمایت رهبر کاتولیکهای جهان از ترامپ در قبال خانم کلینتون بوده که بسیاری از مردم امریکا را از نگاه مذهبی به سوی رأی دادن به ترامپ سوق داده است. بدین ترتیب تا اینجا خیانت ترامپ و تیم او به مردم و قانون اساسی امریکا مسجل شده و تنها سؤال باقیمانده برای قاضی ویژه پرونده این است که آیا تیم ترامپ در ازای کمک روسیه به پیروزی او در انتخابات، قول جبران در روابط سیاسی داده است یا خیر؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، راه سقوط ترامپ از طریق استیضاح فراهم میشود.
ارسال نظر