آیا باید حتما با خونریزی به دمکراسی برسیم، یا با اشغال یک کشور مستقل آن را به ارمغان ببریم یا شاید انتظار داریم دار و دسته القاعده که یک بار در افغانستان، دولت تشکیل دادند، دمکراسی ساز باشند؟
اکنون سوریه یک انتخابات آن هم در شرایط جنگی برگزار کرده است. انتخاباتی
که مردم سوریه، زیر گلوله باران داعش و النصره پای صندوق های رای رفتند و
برای اولین بار در طول تاریخ سیاسی خود حق انتخاب از میان سه گزینه را
داشته اند.
این انتخابات از سوی دولت های اروپایی ، آمریکا و کشورهای منطقه بایکوت شد، نتایج آن برسمیت شناخته نشد و حتی به آوارگان سوری در این کشورها اجازه شرکت در انتخابات را ندادند و در مقابل انتخابات مصر را برسمیت شناخته و برای برنده آن پیام تبریک ارسال کردند.
انتخابات سوریه برغم همه نقایص و نارسایی هایش از خیلی جهات، انتخاباتی قابل قبول تلقی می شود، چرا؟
1- یکشنبه 11 خرداد ماه به دانشگاه دمشق رفتیم، محل تجمع فرهیختگان یک جامعه و با استادان و دانشجویان و مسوولان آنجا صحبت کردیم. نظراتشان را جویا شدیم ؛ از اسد گرفته تا جنگ ، آینده و خیلی چیزهای دیگر!
اگر بگویم برآیند نظرات جامعه دانشگاهی به شخص اسد ، در آن 6 ساعتی که در دانشکده های مختلف دانشگاه دمشق بسر بردم، نسبتا مثبت بود، غلو نکرده ام، دلیل هم دارد.
اگر آن دست افرادی که دست روی سینه می گذارند و نام اسد را با تمام وجود به زبان می آورند و اتفاقا در دمشق تعداد این دست افراد کم نیست، نادیده بگیریم؛
و اگر آن دست از دانشجویانی که از مقابل دوربین ها بخاطر ترس از شناسایی خود و خانواده هایشان توسط گروههای تروریستی می گریختند و حاضر به مصاحبه نبودند، را کنار بگذاریم؛
گروهی هستند که تحلیل واقع بینانه در قبال مسایل سوریه دارند و اتفاقا خوب است دولت های تحریم کننده از این دیدگاه در میان فرهیختگان و دانشگاهیان سوریه مطلع شوند.
آنها که درطبقه متوسط جامعه سوریه جای می گیرند، معتقدند: اصلاح قانون اساسی در سال 2012 یک گام حقیقی در مسیر دمکراسی برای ملت سوریه است. براساس اصلاحیه صورت گرفته ، اول اینکه طول دوران ریاست جمهوری به دو دوره برای یک نفر محدود شد و دیگر اینکه امکان شرکت نامزدهای دیگر را برای شرکت در انتخابات ایجاد کرد.
در همه صحبت ها ، سوری ها به این نکته اشاره داشتند که ˈبرای اولین بار انتخابات رقابتی برگزار شده و این یعنی یک آغازˈ.
در کشوری که برای دستکم 6 دهه با حضور یک نامزد انتخابات برگزار شده که در واقع همه پرسی بوده، این انتخابات یک روزنه است و همین امر انگیزه مردم را برای شرکت در انتخابات دوچندان می کرد و به همین دلیل می توان آن را روندی قابل قبول خواند.
2- چهارشنبه 13 خرداد بازار حمیدیه در منطقه دمشق قدیم، مملو از جمعیتی بود که یا برای خرید آمده بودند یا برای زیارت مرقد حضرت رقیه (س) و بازدید از مسجد اموی و نشاط و سرزندگی عجیبی بر آن منطقه حاکم بود و در کوچه های کم عرض آن بازیگوشی کودکان دیدنی بود.
ناگاه صدای انفجاری مهیب در آن محدوده پیچید که با لرزش شیشه های مغازه ها و اماکن همراه بود. لحظاتی بعد صدای دومین و سومین انفجار را هم شنیدم ، خیلی شدید بود، اما نکته ای که تعجب من و خبرنگاران دیگر را موجب شد این بود که انفجارها هیچ واکنشی، حتی در میان کودکان نداشت. در چشمان و در نگاهشان نه علامت تعجب دیده می شد، نه نشانه ای از ترس!
آرامش مشهودی در چهره مردم دیده می شد. بعدا وقتی از چند تن از اهالی دمشق علت را جویا شدم ، گفتند یک دلیل آن طولانی شدن جنگ به مدت حدودا 40 ماه و دیگری که مهمتر از آن است، اعتمادی است که میان مردم دمشق به اسد و نیز به ارتش در کنترل اوضاع بوجود آمده است.
اهالی دمشق و شهرهای تحت کنترل ارتش از جزییات حوادث و اتفاقاتی که در مناطق تحت اشغال تروریست ها و مخالفان وجود دارد، اطلاع کافی دارند و شاید به همین دلیل است که آنها همچنان اسد را به همه مخالفان و معارضان تروریست دولت سوریه ترجیح می دهند.
زینب سوسو دانشجوی رشته حقوق دانشگاه دمشق به همراه خانواده اش از حمص گریخته و حالا در پایتخت زندگی می کند. او و خانواده اش خاطرات تلخی از روزهای زندگی در سایه افراطی گری دارند.
این گروهها به نام دین و اعمال قوانینی متحجرانه و سختگیرانه و حتی غیر انسانی، چنان وحشتی ایجاد کرده اند که اگر هم از اسد خوششان نمی آمد، حالا او را یک ناجی می بینند.
گزارش های ˈبا سر بریده اسرا فوتبال بازی کردنˈ ، ˈخوردن جگر جنازه سرباز سوریˈ و ˈکشتار دسته جمعی و تجاوز و تعرض به زنانˈ، در طول 40 ماه گذشته بارها در رسانه ها منعکس شده و سوری ها بهتر از هر کس دیگری در جهان اینان را می شناسند.
بنابراین، اینها مساله کمی نیست که انگیزه سوری ها را برای شرکت در انتخابات و برگزیدن روند جاری درمسیر دمکراسی، تشویق کند تا در یک روز پر شلیک ، صف های طویل از رای دهندگان در مقابل حوزه های رای گیری ایجاد شود.
3- همان روز برای زیارت حرم مطهر حضرت زینب (س) در حومه جنوبی شهر دمشق رفتیم. دور آرامگاه این شیرزن کربلا دو یا سه لایه دیوار بتنی کشیده بودند و شواهد و آثار درگیری های شدید در اطراف حرم دیده می شد.
افراط گرایان آمده بودند تا حرم را ویران کنند. همانطور که از تعرض و نبش قبر صحابه پیامبر و حضرت علی (ع)، از جمله حجربن عدی و تعدی به مقابر و آرامگاه خیلی از مشاهیر دینی و علمی ابا نکردند.
بعد از زیارت ، حوالی اذان مغرب به سمت دمشق بر می گشتیم که خاموشی بسیاری از واحدهای آپارتمانی مناطق جنوبی و منطقه کفرسوسه، از مناطقی که در مقاطعی صحنه نبرد شبه نظامیان گروههای تروریستی با ارتش و مردم سوریه بود، نظرم را جلب کرد.
بیشتر واحدهای مسکونی در این منطقه، مجتمع های پر واحد هستند و آن شب شاید از هر 10 واحد فقط یک واحد روشن بود. ازراننده علت را جویا شدم. او گفت ساکنان خیلی از این واحدها از ترس گروههای تروریستی و تکفیری به خارج از کشور گریخته اند؛ لبنان، اردن، کشورهای عرب خلیج فارس و متمول ترها به اروپا رفتند!
آوارگان سوری به غیر از لبنان و اردن، به دلیل بایکوت و تحریم کشورهای مخالف اسد، نتوانستند در انتخابات اخیر شرکت کنند، اما در لبنان و اردن که امکان آن فراهم بود، مشارکت سوری ها همه را شوکه کرد، بطوری که در لبنان مجبور شدند یک روز دیگر رای گیری را تمدید کنند.
اکنون این سوال مطرح است که ˈراستی چرا کشورهای غربی و عرب منطقه اجازه ندادند آوارگان و پناهندگان سوری در این انتخابات شرکت کنند و حداقل برآوردی از میزان محبوبیت اسد و دولتش بدست بیاید؟ˈ
4- چهارشنبه شبی که اللحام رییس مجلس سوریه نتایج شمارش آرای انتخابات ریاست جمهوری را اعلام کرد، اهالی دمشق از پیر و جوان، خانوادگی و با کودکان خود به خیابان ها آمدند. اتوبان المزه ، مسیری که به جاده اصلی دمشق – بیروت منتهی است، کاملا قفل شده بود. خیابان ها و میادین مرکزی مملو از جمعیتی بود که پرچم های سوریه، تصاویر اسد را در دست داشتند و تا صبح پنجشنبه صدای تیراندازی به نشانه شادمانی، لحظه ای قطع نشد.
آن شب جوزف بیکر فعال صلح آمریکایی را در خیابان پشتی هتل ˈداما رزˈ دمشق دیدم که داشت از جشن مردم سوریه فیلم و عکس می گرفت. پرسیدم، به نظرت امشب آقای اوباما و یا سایر مقامات غربی، این صحنه ها را می بینند؟ او پاسخ داد ما در برگشت به آمریکا تلاش می کنیم واقعیت سوریه را ببینند.
به هرحال، شاید خیلی ها دوست داشته باشند، واقعیت سوریه چیزی غیر از آنچه وجود دارد، باشد، اما چه بخواهیم چه نخواهیم، حقیقت سوریه همین است؛ جنگ با تروریسم خطرناک خاورمیانه و مردمی که هزینه آن را می پردازند و دولت هایی که ناخواسته یا به اشتباه و یا عمدی طرف تروریست ها را گرفته اند.
این انتخابات از سوی دولت های اروپایی ، آمریکا و کشورهای منطقه بایکوت شد، نتایج آن برسمیت شناخته نشد و حتی به آوارگان سوری در این کشورها اجازه شرکت در انتخابات را ندادند و در مقابل انتخابات مصر را برسمیت شناخته و برای برنده آن پیام تبریک ارسال کردند.
انتخابات سوریه برغم همه نقایص و نارسایی هایش از خیلی جهات، انتخاباتی قابل قبول تلقی می شود، چرا؟
1- یکشنبه 11 خرداد ماه به دانشگاه دمشق رفتیم، محل تجمع فرهیختگان یک جامعه و با استادان و دانشجویان و مسوولان آنجا صحبت کردیم. نظراتشان را جویا شدیم ؛ از اسد گرفته تا جنگ ، آینده و خیلی چیزهای دیگر!
اگر بگویم برآیند نظرات جامعه دانشگاهی به شخص اسد ، در آن 6 ساعتی که در دانشکده های مختلف دانشگاه دمشق بسر بردم، نسبتا مثبت بود، غلو نکرده ام، دلیل هم دارد.
اگر آن دست افرادی که دست روی سینه می گذارند و نام اسد را با تمام وجود به زبان می آورند و اتفاقا در دمشق تعداد این دست افراد کم نیست، نادیده بگیریم؛
و اگر آن دست از دانشجویانی که از مقابل دوربین ها بخاطر ترس از شناسایی خود و خانواده هایشان توسط گروههای تروریستی می گریختند و حاضر به مصاحبه نبودند، را کنار بگذاریم؛
گروهی هستند که تحلیل واقع بینانه در قبال مسایل سوریه دارند و اتفاقا خوب است دولت های تحریم کننده از این دیدگاه در میان فرهیختگان و دانشگاهیان سوریه مطلع شوند.
آنها که درطبقه متوسط جامعه سوریه جای می گیرند، معتقدند: اصلاح قانون اساسی در سال 2012 یک گام حقیقی در مسیر دمکراسی برای ملت سوریه است. براساس اصلاحیه صورت گرفته ، اول اینکه طول دوران ریاست جمهوری به دو دوره برای یک نفر محدود شد و دیگر اینکه امکان شرکت نامزدهای دیگر را برای شرکت در انتخابات ایجاد کرد.
در همه صحبت ها ، سوری ها به این نکته اشاره داشتند که ˈبرای اولین بار انتخابات رقابتی برگزار شده و این یعنی یک آغازˈ.
در کشوری که برای دستکم 6 دهه با حضور یک نامزد انتخابات برگزار شده که در واقع همه پرسی بوده، این انتخابات یک روزنه است و همین امر انگیزه مردم را برای شرکت در انتخابات دوچندان می کرد و به همین دلیل می توان آن را روندی قابل قبول خواند.
2- چهارشنبه 13 خرداد بازار حمیدیه در منطقه دمشق قدیم، مملو از جمعیتی بود که یا برای خرید آمده بودند یا برای زیارت مرقد حضرت رقیه (س) و بازدید از مسجد اموی و نشاط و سرزندگی عجیبی بر آن منطقه حاکم بود و در کوچه های کم عرض آن بازیگوشی کودکان دیدنی بود.
ناگاه صدای انفجاری مهیب در آن محدوده پیچید که با لرزش شیشه های مغازه ها و اماکن همراه بود. لحظاتی بعد صدای دومین و سومین انفجار را هم شنیدم ، خیلی شدید بود، اما نکته ای که تعجب من و خبرنگاران دیگر را موجب شد این بود که انفجارها هیچ واکنشی، حتی در میان کودکان نداشت. در چشمان و در نگاهشان نه علامت تعجب دیده می شد، نه نشانه ای از ترس!
آرامش مشهودی در چهره مردم دیده می شد. بعدا وقتی از چند تن از اهالی دمشق علت را جویا شدم ، گفتند یک دلیل آن طولانی شدن جنگ به مدت حدودا 40 ماه و دیگری که مهمتر از آن است، اعتمادی است که میان مردم دمشق به اسد و نیز به ارتش در کنترل اوضاع بوجود آمده است.
اهالی دمشق و شهرهای تحت کنترل ارتش از جزییات حوادث و اتفاقاتی که در مناطق تحت اشغال تروریست ها و مخالفان وجود دارد، اطلاع کافی دارند و شاید به همین دلیل است که آنها همچنان اسد را به همه مخالفان و معارضان تروریست دولت سوریه ترجیح می دهند.
زینب سوسو دانشجوی رشته حقوق دانشگاه دمشق به همراه خانواده اش از حمص گریخته و حالا در پایتخت زندگی می کند. او و خانواده اش خاطرات تلخی از روزهای زندگی در سایه افراطی گری دارند.
این گروهها به نام دین و اعمال قوانینی متحجرانه و سختگیرانه و حتی غیر انسانی، چنان وحشتی ایجاد کرده اند که اگر هم از اسد خوششان نمی آمد، حالا او را یک ناجی می بینند.
گزارش های ˈبا سر بریده اسرا فوتبال بازی کردنˈ ، ˈخوردن جگر جنازه سرباز سوریˈ و ˈکشتار دسته جمعی و تجاوز و تعرض به زنانˈ، در طول 40 ماه گذشته بارها در رسانه ها منعکس شده و سوری ها بهتر از هر کس دیگری در جهان اینان را می شناسند.
بنابراین، اینها مساله کمی نیست که انگیزه سوری ها را برای شرکت در انتخابات و برگزیدن روند جاری درمسیر دمکراسی، تشویق کند تا در یک روز پر شلیک ، صف های طویل از رای دهندگان در مقابل حوزه های رای گیری ایجاد شود.
3- همان روز برای زیارت حرم مطهر حضرت زینب (س) در حومه جنوبی شهر دمشق رفتیم. دور آرامگاه این شیرزن کربلا دو یا سه لایه دیوار بتنی کشیده بودند و شواهد و آثار درگیری های شدید در اطراف حرم دیده می شد.
افراط گرایان آمده بودند تا حرم را ویران کنند. همانطور که از تعرض و نبش قبر صحابه پیامبر و حضرت علی (ع)، از جمله حجربن عدی و تعدی به مقابر و آرامگاه خیلی از مشاهیر دینی و علمی ابا نکردند.
بعد از زیارت ، حوالی اذان مغرب به سمت دمشق بر می گشتیم که خاموشی بسیاری از واحدهای آپارتمانی مناطق جنوبی و منطقه کفرسوسه، از مناطقی که در مقاطعی صحنه نبرد شبه نظامیان گروههای تروریستی با ارتش و مردم سوریه بود، نظرم را جلب کرد.
بیشتر واحدهای مسکونی در این منطقه، مجتمع های پر واحد هستند و آن شب شاید از هر 10 واحد فقط یک واحد روشن بود. ازراننده علت را جویا شدم. او گفت ساکنان خیلی از این واحدها از ترس گروههای تروریستی و تکفیری به خارج از کشور گریخته اند؛ لبنان، اردن، کشورهای عرب خلیج فارس و متمول ترها به اروپا رفتند!
آوارگان سوری به غیر از لبنان و اردن، به دلیل بایکوت و تحریم کشورهای مخالف اسد، نتوانستند در انتخابات اخیر شرکت کنند، اما در لبنان و اردن که امکان آن فراهم بود، مشارکت سوری ها همه را شوکه کرد، بطوری که در لبنان مجبور شدند یک روز دیگر رای گیری را تمدید کنند.
اکنون این سوال مطرح است که ˈراستی چرا کشورهای غربی و عرب منطقه اجازه ندادند آوارگان و پناهندگان سوری در این انتخابات شرکت کنند و حداقل برآوردی از میزان محبوبیت اسد و دولتش بدست بیاید؟ˈ
4- چهارشنبه شبی که اللحام رییس مجلس سوریه نتایج شمارش آرای انتخابات ریاست جمهوری را اعلام کرد، اهالی دمشق از پیر و جوان، خانوادگی و با کودکان خود به خیابان ها آمدند. اتوبان المزه ، مسیری که به جاده اصلی دمشق – بیروت منتهی است، کاملا قفل شده بود. خیابان ها و میادین مرکزی مملو از جمعیتی بود که پرچم های سوریه، تصاویر اسد را در دست داشتند و تا صبح پنجشنبه صدای تیراندازی به نشانه شادمانی، لحظه ای قطع نشد.
آن شب جوزف بیکر فعال صلح آمریکایی را در خیابان پشتی هتل ˈداما رزˈ دمشق دیدم که داشت از جشن مردم سوریه فیلم و عکس می گرفت. پرسیدم، به نظرت امشب آقای اوباما و یا سایر مقامات غربی، این صحنه ها را می بینند؟ او پاسخ داد ما در برگشت به آمریکا تلاش می کنیم واقعیت سوریه را ببینند.
به هرحال، شاید خیلی ها دوست داشته باشند، واقعیت سوریه چیزی غیر از آنچه وجود دارد، باشد، اما چه بخواهیم چه نخواهیم، حقیقت سوریه همین است؛ جنگ با تروریسم خطرناک خاورمیانه و مردمی که هزینه آن را می پردازند و دولت هایی که ناخواسته یا به اشتباه و یا عمدی طرف تروریست ها را گرفته اند.
منبع: ایرنا
ارسال نظر