کد خبر: ۱۸۳۲۷۴
تاریخ انتشار: ۲۴ مهر ۱۳۹۶ - ۱۶:۵۰
بیست و سوم مهر ماه امسال کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ اطلاع پیدا کردند که شخصی با مشخصات ظاهری "قربان" اما به نام "علی تیموری" در اردوگاه فشافویه به عنوان یکی از افراد بلامکان نگهداری می‌شود.
 پیرمرد معتاد 60 ساله‌ای که فکر می‌کرد مواد مخدرش را یکی از جوانان معتاد دزدیده‌است، با تقلید از فیلم‌هایی که دیده بود، جوان را آویزان و به شدت مورد شکنجه قرار داد و در نهایت او را به قتل رساند.

 ساعت 19:20 سی ام آبان ماه سال 95 از طریق مرکز فوریت‌های پلیسی 110 کشف جسد متعلق به مردی حدودا 30 ساله در داخل کانکس نگهبانی متعلق به کارگاه عمرانی در محدوده اتوبان چمران – بعد از پل ملاصدرا به کلانتری 134 شهرک قدس اعلام شد.

با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "قتل عمـد" و به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای ناحیه 27 تهران، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.

با حضور کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ در محل جنایت، کارآگاهان با جسد مقتولی روبه‌رو شدند که دست و پایش بسته شده و آثار ضرب و جرح روی قسمت‌های مختلف بدنش کاملا مشخص بود که نشان از آزار و اذیت بدنی وی داشت.

با حضور تیم تشخیص هویت و پزشکی قانونی در محل و انجام معاینات اولیه مشخص شد که مقتول به علت اصابت جسم سخت به ناحیه سر به قتل رسیده است.



در ادامه تحقیقات میدانی، کارآگاهان ضمن شناسایی مقتول به نام کیوان ( 29 ساله ) اطلاع پیدا کردند که وی از افراد بلامکان و کارتن خوابی بوده که به همراه سایر معتادان بلامکان، در نزدیکی محل جنایت و در فضای سبز کناره بزرگراه زندگی می‌کنند.

در تحقیقات میدانی، کارآگاهان موفق به شناسایی قاتل متواری شده از صحنه جنایت به نام "قربان" (60 ساله) شدند؛ کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که خانواده قربان در شهرستان زندگی کرده و خود وی، به تنهایی در شهر تهران به عنوان پیمانکار در زمینه ترمیم خیابان‌های شهر تهران ( آسفالت ریزی ) حضور داشته و در واقع کانکس نگهبانیِ کارگاه عمرانی به نوعی محل زندگی او نیز محسوب می شود.

با شناسایی قربان بعنوان عامل جنایت، تعدادی از معتادان بلامکان که در آن محدوده زندگی کرده و "قربان" و "کیوان" را به صورت کامل می‌شناسند، در اظهارات خود صراحتا عنوان کردند: "قربان و کیوان ( مقتول ) هر دو اعتیاد به مصرف موادمخدر دارند؛ قربان از صبح روز سی‌ام آبان به دنبال کیوان می‌گشت تا او را پیدا کند و پس از آن دیگر از او و کیوان خبری نشد تا نهایتا جسد کیوان در داخل کانکسِ پیدا شد.

دو تن از معتادان نیز در اظهاراتی مشابه عنوان کردند: قربان به ما مراجعه و عنوان کرد که کیوان به او گفته است که موادمخدر متعلق به وی را پس از سرقت از داخل کانکس، پیش ما مخفی کرده اما ما توضیح دادیم که کیوان هیچگونه موادی را به ما تحویل نداده است.

با شناسایی قربان به عنوان عامل جنایت، تحقیقات جهت دستگیری وی در دستور کار کارآگاهان اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت؛ کارآگاهان اطلاع پیدا کردند که متهم پرونده پس از ارتکاب جنایت، با خودرو نیسان شخصی‌اش از محل متواری شده و پس از آن از شهر تهران خارج شده است.

اقدامات پلیسی جهت دستگیری "قربان" در دستور کار قرار داشت و کارآگاهان با انجام اقدامات پلیسی اطمینان پیدا کردند که خانواده متهم نیز اطلاعی از مخفیگاه وی در اختیار ندارند.

بیست و سوم مهر ماه امسال کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ اطلاع پیدا کردند که شخصی با مشخصات ظاهری "قربان" اما به نام "علی تیموری" در اردوگاه فشافویه به عنوان یکی از افراد بلامکان نگهداری می‌شود.

کارآگاهان اداره دهم آگاهی ساعت 19:00 بیست و سوم مهر ماه امسال با مراجعه به کمپ فشافویه، ضمن شناسایی قربان او را جهت انجام تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی تهران بزرگ منتقل کردند.

"قربان" که در تحقیقات مقدماتی همچنان اصرار به معرفی خود به نام علی تیموری داشت، سرانجام در ساعت 20:30 دقیقه همان روز لب به اعتراف گشود و صراحتا به ارتکاب جنایت و قتل کیوان اعتراف کرد.

متهم در اعترافاتش، در خصوص انگیزه و نحوه ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت: کانکس کارگاه محل زندگی من بود و مقتول نیز برای مصرف مشترک موادمخدر به آنجا مراجعه می‌کرد. صبح روز حادثه من داخل کانکس نبودم؛ زمانیکه به کانکس برگشتم، سراغ مواد مخدر داخل کانکس رفتم تا مقداری مواد مصرف کنم اما موادی پیدا نکردم.

وی ادامه داد: به سراغ معتادین نزدیک کانکس رفتم؛ عنوان کردند که کیوان را امروز صبح در نزدیکی کانکس دیدند. کیوان را به به بهانه مصرف موادمخدر به داخل کانکس بردم؛ داخل کانکس با وی درگیر شده و اقدام به بستن دست و پایش کردم. بارها در فیلم‌های مختلف دیده بودم که چگونه افراد را برای گرفتن اعتراف آویزان می‌کنند؛ به همین علت در حالیکه دست و پای کیوان را از پشت سر بسته بودم ، او را از سقف کانکس آویزان کردم تا بگوید مواد مرا کجا پنهان کرده است.

قربان اضافه کرد: کیوان همچنان مقاومت می‌کرد؛ من نیز با چوی دستی اقدام به زدن او کردم؛ کیوان دو بار، دو نفر از دوستانش را معرفی کرد و مدعی شد که مواد را نزد آنها مخفی کرده است. به سراغ آنها رفتم اما هر دو نفر عنوان کردند که اطلاعی از موضوع ندارند.

متهم افزود: دیگر عصبانی شده بودم و بار سوم زمانی‌که به سراغ کیوان رفتم، این بار ضربات چوب دستی را به سر و صورتش زدم تا نهایتا ساکت شد؛ او را پائین آوردم و متوجه شدم که نفس نمی‌کشد؛ فهمیدم که او را کشته‌ام؛ به سرعت از کانکس خارج شده و با ماشین شخصی‌ام از کارگاه خارج شدم؛ طی این مدت نیز در شهرهای جنوب کشور، بدون اینکه خانواده‌ام از مکانم اطلاع داشته باشند زندگی می‌کردم تا نهایتا چند روز پیش، پس از مراجعه به تهران در حالی‌که بلامکان بودم به اردوگاه فشافویه منتقل شدم؛ آنجا خودم را [به نام جعلی] علی تیموری معرفی کردم تا شاید شناسایی نشوم اما در کمتر از چند روز شناسایی و دستگیر شدم.

سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی بازپرس پرونده صادر و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.


منبع: آنا
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین