کد خبر: ۱۸۰۹۷۲
تاریخ انتشار: ۱۰ مهر ۱۳۹۶ - ۱۲:۴۰
احتمالا بارزاني به‌خوبي به اين نكته واقف است كه اتخاذ اقدامات سختگيرانه اقتصادي مشترك اين سه كشور، مي‌تواند كردستان عراق را با فاجعه‌اي بزرگ روبه‌رو كند كه در اين صورت نيازي به اقدام نظامي نيست.
روزنامه شرق در یادداشتی به قلم جاويد قربان‌اوغلي- مدیر کل وزارت‌خارجه دولت اصلاحات نوشت:

با وجود مخالفت‌هاي گسترده كشورهاي جهان و ازجمله سه كشور عراق، تركيه و ايران، مسعود بارزاني، رهبر حزب دموكرات كردستان عراق، همه‌پرسي جدايي اقليم كردستان از عراق را برگزار كرد و آينده‌اي پرابهام براي منطقه رقم زد. اين رويداد چنانچه انتظار مي‌رفت، با واكنش‌هاي تندي از سوي سه كشور پيرامون اقليم روبه‌رو شد. حيدر العبادي نخست‌وزير عراق در آستانه ازدست‌رفتن تماميت ارضي و تجزيه بخش مهمي از كشور در اولتيماتومي به اقليم، خواستار واگذاري تمامي گذرگاه‌هاي مرزي و فرودگاه‌هاي اربيل و سليمانيه به دولت مركزي شد؛اقدامي كه با مخالفت بارزاني روبه‌رو شد و اين كشور را كه در حال فتح آخرين سنگرهاي داعش است، در آستانه بحراني ديگر قرار داد كه احتمالا عميق‌تر و طولاني‌تر از رويارويي با داعش خواهد بود. بي‌ترديد حساسيت اين تحول و ابعاد سياسي و امنيتي آن براي كشورمان فراتر از آن است كه بتوان در اين مختصر به آن پرداخت و يقينا مسئولان كشور تدابير لازم را براي مواجهه و حل اين مشكل تدارك ديده‌اند.

 هدف اين يادداشت موجز بيان چند نكته پيرامون اين رويداد مهم در كنار مرزهاي غربي كشورمان است. ١- بين چهار كشور داراي اقليت كُرد عراق، تركيه و سوريه به دليل افتراقات قومي بيشترين مشكل و ايران به لحاظ تاريخي و نژادي عميق‌ترين پيوندها را با كردها دارد. از نظر بافت جمعيتي نيز تركيه، بيش از ٢٠ ميليون و عراق با بيش از پنج ميليون اقليت كُرد در مقايسه با ايران در مقام اول و دوم قرار گرفته‌اند. از اين منظر بحراني كه عراق و تركيه در رابطه با اقليت كرد با آن روبه‌رو هستند، با ايران قابل مقايسه نيست و كشورمان در واقع در بين كشورهاي چهارگانه داراي اقليت كرد، از جايگاه منحصربه‌فردي برخوردار است. ٢- با وجود برگزاري همه‌پرسي و بلندپروازي‌هاي حزب دموكرات و رهبر آن، شرايط جهاني و منطقه‌اي براي زايش مورد انتظار مسعود بارزاني مساعد نيست. شكل‌گيري چنين تحولي در وهله اول نيازمند توافق قدرت‌هاي بزرگ فرامنطقه‌اي (آمريكا، روسيه و اتحاديه اروپا) و در مرحله بعد ضعف و ناتواني دولت‌هاي منطقه (تركيه، عراق و ايران) در مواجهه با اين بحران است. در سطح بين‌المللي، آنچه تاكنون مشاهده كرده‌ايم، آمريكا (هرچند به‌ظاهر) بارها با همه‌‌پرسي مخالفت كرد؛ اما به نوشته بعضي از تحليلگران از همه توان و نفوذ خود براي جلوگيري از آن استفاده نكرد. روسيه در موضعي كه برخي آن را مبهم ذكر كرده‌اند، بدون ورود به جزئيات همه‌پرسي تنها به حمايت از تماميت ارضي عراق بسنده كرد. بيشتر كشورهاي اتحاديه اروپا و خصوصا كشورهاي تأثيرگذار، مخالفت صريح خود را با همه‌پرسي اعلام كردند. در سطح منطقه‌اي در كنار عزم قاطع و موضع مشترك سه كشور پيرامون كردستان عراق، موقعيت جغرافيايي اقليم و محصوربودن آن بين ايران و عراق و تركيه، قدرت مانور رهبري بلندپروازانه اقليم را به شدت محدود مي‌كند.

احتمالا بارزاني به‌خوبي به اين نكته واقف است كه اتخاذ اقدامات سختگيرانه اقتصادي مشترك اين سه كشور، مي‌تواند كردستان عراق را با فاجعه‌اي بزرگ روبه‌رو كند كه در اين صورت نيازي به اقدام نظامي نيست. تاکنون تنها حامی پروپاقرص و محکم همه‌پرسی، رژیم صهیونیستی است. نتانیاهو و دیگر احزاب اسرائیل، حمایت جدی خود را از تشکیل دولت مستقل کردی اعلام کرده‌اند. ناگفته پیداست که برای رژیم صهیونیستی برخورداری از یک متحد در بین دو کشور عراق و ایران، ایده‌آل و آرزویی بزرگ است. از این منظر موضع این رژیم در بحران اخیر و حمایت از همه‌پرسی کاملا قابل درک است ولی بعید است که رهبران کردهای عراق از این نکته غافل باشند که تکیه بر حمایت اسرائیل در فقدان حمایت جهانی از «ایده استقلال» و عزم جدی دولت‌های سه‌گانه همسایه در جلوگیری از تحقق این ایده برای آرمانی که مسعود بارزانی در پی آن است، فاجعه‌بار خواهد بود.برای رژیم صهیونیستی تغییر صورت‌مسئله و تبدیل بحران سیاسی پس از همه‌پرسی به رویارویی نظامی امری است ایده‌آل؛ چه آنکه در صورت چنین تحولی عراق و ایران وارد درگیری نظامی احتمالا طولانی‌مدتي خواهند شد که حتی در صورت پیروزی، تبعات آن، جلب حمایت جهانی از «اقلیت کرد» از یک سو و تحریک احساسات اکراد ایران و کشاندن آنها به مقابله با دولت مرکزی از سوی دیگر خواهد بود. چنین تحولی فرصت‌های بازیگری را برای اسرائیل که درحال‌حاضر در اقليت محض قرار دارد، فراهم خواهد کرد. اگر بپذیریم که تبدیل بحران سیاسی اخیر به فاز نظامی، فاجعه‌ای برای کل منطقه است، بنابراین باید از هر اقدامی که می‌تواند دولت‌های عراق و ترکیه را به سمت این گزینه سوق دهد، پرهیز کرد. درحال‌حاضر جهان از «تمامیت ارضی» عراق حمایت می‌کند. این یک اصل پذیرفته‌شده، بین‌المللی و از اصول سازمان ملل متحد است. فقط در شرایط تحریک افکار عمومی و تبدیل یک مناقشه سیاسی به بحرانی نظامی که به یقین ابعاد فاجعه‌بار انسانی آن موجب حمایت‌ جهانی از ایده بارزانی خواهد شد، می‌تواند اصل دیگر «حق تعیین سرنوشت» را رودرروی تمامیت‌ ارضی عراق قرار داده و طرفداران قدرتمندی را در عرصه بین‌المللی پیدا کند. با توجه به موارد فوق‌الذکر بر این باورم که باید موضع ایران در بحران کردستان عراق به تلاش دیپلماتیک برای میانجیگری بین دولت مرکزی عراق و اقلیم متمرکز شود. روشن است که در هیچ مرحله‌ای نمی‌توان از تمامیت ارضی عراق عدول و از ایده تجزیه حمایت کرد. نکته آخر اینکه سیاسیون کشور در اعلام نظر باید جانب احتیاط را نگه ‌دارند. اهانت به رهبران کُردی حتی در عراق و گذاشتن آنان در کنار رهبران رژیم صهیونیستی و مزدور قلمدادکردنشان و تکرار ایجاد اسرائیل دوم، از قبح مسئله می‌کاهد و موجب تحریک کردهای خودمان می‌شود و از این رهگذر پشتوانه و پیوندهای اقلیتی که بیشترین و قوی‌ترین همسانی نژادی و زبانی را با ایران و قوم آریایی دارند، تخریب می‌کند.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین