|
|
امروز: دوشنبه ۲۴ ارديبهشت ۱۴۰۳ - ۰۵:۰۶
کد خبر: ۱۸۰۸۹
تاریخ انتشار: ۱۳ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۲:۴۵
وقایع و تحولات سال‏های ۱۳۴۰ الی ۱۳۴۳ نشان می‏دهد بر خلاف ‏برخی ‏نظرات که منزلت ‏۱۵ خرداد را تنها در حد ‏یک قیام مردمی و در ‏یک روز ‏خاص ‏کاهش ‏می‏دهند تمامی فاکتورهای اساسی برای شناخته شدن به عنوان یک جنبش الهی، مکتبی، اسلامی و مردمی که به رهبری روحانیت شکل گرفت را ‏دارا می ‏باشد.
از زمان نهضت تنباکو تا جنبش ۱۵ خرداد تحولاتی سیاسی و اجتماعی همچون؛ نهضت مشروطه، رفورم مشروعه، کودتای ۱۲۹۹ رضاخانی، اسلام ستیزی رضاخان، کشف حجاب، فضای سیاسی از شهریور ۱۳۲۰ الی مرداد ۱۳۳۲، ملی شدن نفت، کودتای ۲۸ مرداد پهلوی دوم نشان داد برای ظهور یک جنبش و نهضت انقلابی و سپس موفقیت نهایی آن، نیاز به اجتماع و اتحاد چهار پایه‏ی اصلی تحولات اجتماعی و سیاسی یعنی حضور آحاد مردم، ‏سازمان دهی نخبگان و رهبری آن، ‏بروز و ظهور ایدئولوژی جدید و بهره گیری از عنصر زمان و مکان می‏ باشد.

وقایع و تحولات سال‏های ۱۳۴۰ الی ۱۳۴۳ نشان می‏دهد بر خلاف ‏برخی ‏نظرات که منزلت ‏۱۵ خرداد را تنها در حد ‏یک قیام مردمی و در ‏یک روز ‏خاص ‏کاهش ‏می‏دهند تمامی فاکتورهای اساسی برای شناخته شدن به عنوان یک جنبش الهی، مکتبی، اسلامی و مردمی که به رهبری روحانیت شکل گرفت را ‏دارا می ‏باشد.

برای ‏بررسی این موضوع ‏نگاهی ‏اجمالی ‏به وقایع ‏و رویدادهای چهار ‏ساله ‏ابتدای ‏دهه ‏چهل می‏اندازیم ‏هر چند هر کدام از تحولات صدساله پیشین در ایران به نوبه خود در شکل‏گیری جنبش ۱۵ خرداد به صورت سلبی و ایجابی موثر بوده‏اند اما وقایع این مقطع در حقیقت نقطه اوج و تحول حرکتی است که به رهبری روحانیت شکل گرفت؛ روحانیتی که قرن‏ها حضور و تاثیرات خود را به عنوان جایگاهی انکارناپذیر به صورت مذهبی و حتی رسمی در جامعه ایرانی و بین مردم نشان داده است.

ابتدا باید اذعان داشت؛ علی رغم اینکه اسم جنبش به نام جنبش ۱۵ خرداد اعلام شده و اشاره به یک روز خاص دارد؛ ولی در حقیقت این اسم، یک نماد است نه اشاره. یعنی اینکه "جنبش ۱۵ خرداد" که بعضا به نام "قیام ۱۵ خرداد" هم خوانده می‏شود نماد اتفاقات و وقایع و تحولاتی است که اوج و فراز آن در ۱۵ خرداد نمود داشته است. بنابر این جنبش ۱۵ خرداد را نه باید در یک روز خلاصه کرد.

از سوی دیگر عاملان و موثران اصلی آنچه باعث ایجاد جنبش ۱۵ خرداد شد یعنی جامعه روحانیت دارای قدمتی به طول عمر اسلام است (توبه/۱۲۲). اما اوج گیری حضور رسمی و سیاسی روحانیت در ایران از زمانی شروع شد که در عهد صفویان شیعه به بعنوان دین رسمی شناخته شد. از ان دوره تاکنون حضور روحانیت در عرصه سیاسی و حکومتی ایران به سه دوره عمده تقسیم می ‏شود.

۱- در عهد صفوی پس از اینکه دین رسمی ایران شیعه اثنی عشری تعیین شد روحانیت شیعه (شامل روحانیون ایران و لبنان عراق و بحرین ) با کانون قدرت همراه و قرین بودند.

۲- دوره دوم پس از سرنگونی صفویان حضور روحانیون در قدرت سیاسی با فراز و نشیب همراه بود و یک دوره تقریبا طولانی از انزوای روحانیت در عرصه سیاست را تجربه شد و شاهد اشتغالات آنان به امور حسبیه مردم تا مقطع جنبش تنباکو هستیم.

۳- دوره سوم که حضور و احیای مجدد روحانیت در عرصه سیاسی است را باید از جنبش تنباکو دانست که در ادامه در مشروطه، ‏مشروعه فضل‏الله نوری، مبارزات آیت‏الله مدرس، و ملی شدن نفت و فعالیت‏های آیت‏الله کاشانی و جنبش ۱۵ خرداد به رهبری امام خمینی (ره) و در نهایت پیروزی انقلاب اسلامی نمود عینی داشته است.

تحولات و وقایع سیاسی معاصر در ایران را باید در چهار دوره و بازه زمانی مورد مطالعه و مورد تجزیه و تحلیل قرار داد:

دوره اول از زمان ملی شدن نفت تا کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ می‏باشد. در این دوره نخبگان کشور علی رغم داشتن برخی عوامل اصلی از جمله سازمان و تشکیلات و حتی رهبری به دلایلی از قبیل: الف - عدم رهبری واحد (کاشانی، مصدق، شاه) ب – عدم پیروی از یک اندیشه و مرام و تئوری و نظریه منسجم در بسیج مردم (ملی گرایی و اسلام )، تحولات در ایران منجر به دگرگونی اساسی و انقلاب نشد و عرصه بازی سیاسی با انجام کودتا به نفع یکی از جریانات خاتمه یافت.

دوره دوم جنبش روحانیت از فروردین ۱۳۴۰ که با رحلت آیت‏الله بروجردی شروع و تا آذر ۱۳۴۳ با تبعید امام خمینی خاتمه یافت؛

دوره سوم از ۱۳۴۳ الی ۱۳۵۲ رفورم رژیم شاه که همراه سرکوب روحانیون مبارز و انقلابی بود.

دوره چهارم حضور فعال و سازمان دهی شده روحانیت در صحنه سیاسی ایران به همراه حضور گسترده آحاد مردم و سایر گروه‏های سیاسی و اوج گیری آن در سال ۱۳۵۷ که منجر به انقلاب اسلامی ایران شد.

در اینجا نگاهی گذرا به دوره دوم یعنی علل و عوامل پیدایی جنبش ۱۵ خرداد می‏نماییم که به طور اخص و آنچه مورد بحث ما است وقایع جنبش ۱۵ خرداد است که به لحاظ پیشینه فعالیت‏های روحانیت در عرصه سیاسی ایران می‏توان آن را جنبش روحانیت نیز بنامیم.

دوره دوم نیز به سه مقطع زمانی تقسیم می‏ گردد اما به دلیل عدم انسجام کافی در مبارزات انقلابیون، طرح شعارهای اصلاحات ارضی در ایران و انشقاق در بین مردم، و سپس تداوم تسلط دستگاه استبدادی شاه بر فضای سیاسی کشور بعد از کودتای ۲۸ مرداد که به دستگیری‏های وسیع مبارزان منجر گردید عوامل چهار گانه برای شکل گیری انقلاب نهایی به طور کامل محقق نگردد و در حد یک جنبش باقی ماند.

وقایع قبل از ۱۵ خرداد

شاه پس از اینکه آیت ‏الله بروجردی در فروردین ۱۳۴۰ وفات یافت با ارسال تسلیت خود به نجف دشمنی کهنه خود علیه روحانیت و مرجعیت در ایران آشکار ساخت.

سپس بعد از وفات آیت‏الله کاشانی در اسفند ۱۳۴۰ شاه اقدام به پیاده سازی برنامه‏ های دیکته شده از سوی آمریکا در ایران نمود.

در مهر ۱۳۴۱ شاه بعد از اینکه لایحه انجمن‏های ایالتی و ولایتی را در دولت تصویب نمود و در ان قید مسلمان از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان حذف کرد و در مراسم سوگند انتخاب شوندگان، ذکر «کتاب آسمانی» به جاى «قرآن»، را کافى دانست، به زنان که تا ان زمان بر اساس قانون اساسی سابق حق رای نداشتند؛ بر خلاف قانون حق انتخاب شدن و انتخاب کردن را داد. این لایحه با مخالفت امام خمینی و سایر مراجع و علما مواجهه گردید و در نهایت باعث لغو آن شد.

شاه که تحت فشار آمریکا برای انجام رفورم اقتصادی در ایران بود در زمستان ۱۳۴۱ اعلام رفراندوم اصلاحات ارضی و شش اصل دیگر نمود. این رفراندوم به دلایل پیش‌بینى نشدن آن در قانون، روشن نبودن مقام صالحه اجرای آن در قانون، کم بودن مهلت بررسی، کافى نبود اطلاعات و معلومات رأى‌دهندگان براى بررسى و همچنین وجود جو اختناق – مورد تایید امام قرار نگرفت.

سفر ۴۵ روزه شاه به آمریکا و اجرای برنامه سپاه دانش و تصویب هئیت دولت برای انتخاب زنان در مجلس شورای ملی و سنا که بر خلاف قانون اساسی سابق بود، باعث گردید در نوروز ۱۳۴۲ امام و سایر مراجع عید را به عنوان اعتراض به عملکرد شاه تحریم کنند در حالی که قبل از آن علمای قم نماز جماعت در رمضان زمستان ۱۳۴۱ را نیز به دلیل انجام رفراندوم تحریم کرده بودند.

شاه در فروردین سال ۱۳۴۲ برای سرکوب روحانیون اقدام به حمله به مجالس عزاداری شهادت امام صادق (ع) در مدرسه فضیه قم و طالبیه تبریز نمود و دست به ضرب و شتم طلاب و روحانیون و شهادت برخی از طلبه‏ها نمود. اقدامی که شاه آن را به افراد تندرو و خودسر منتسب کرد اما روحانیون و علما ان را به کماندوهای شاه نسبت دادند.

وقایع حین ۱۵ خرداد

این مقطع را باید از ۱۱ خرداد تا ۱۷ خرداد دیده شود.

امام اقدام شاه در حمله به فضیه را در محرم همان سال که مصادف با خرداد ماه بود در سخنرانی‏های خود محکوم نمود و طی شش روز از ۱۱ خرداد تا ۱۷ خرداد تهران و بیش از ده شهر کشور شاهد اعتراضات مردمی و کشتار مردم و دستگیری روحانیون سرشناس شود که این موضوع به قیام یا جنبش ۱۵ خرداد شهرت یافت.

با انتشار وقایع فیضیه قم و طالبیه تبریز علما و مراجع با انتشار اعلامیه‏ها و سخنرانی‏هایی ضمن محکوم کردن آن خواستار مجازات مسببین آن شدند اما عملا با سکوت یا تایید ضمنی رژیم شاه مواجهه شده تا اینکه با شروع محرم سال ۱۳۴۲ فرصت مناسبی برای سخنرانی و اعلام مواضع روحانیون به صورت مستقیم با مردم ایجاد گردید. هرچند در این مقطع ساواک تلاش کرد با اخذ تعهد از وعاظ که ضمن سخنرانی روی سه محور شاه، ‏اسرائیل و مشکلات کشور و در خطر بودن اسلام سخن نگویند اما امام خمینی در ۱۳ خرداد با یک سخنرانی افشاگرانه، توطئه رژیم در سرکوب مردم و وابستگی کشور به امریکا و اسرائیل و محو مظاهر اسلامی در کشور، اقدام به اطلاع رسانی به مردم نمودند.

رویه‏ هایی که توسط سایر روحانیون انقلابی در بیشتر نقاط کشور ادامه یافت تا اینکه در شبانگاه ۱۳ خرداد موجب دستگیری امام گردید و سپس مردم به اعتراض به این دستگیری در ۱۵ خرداد به خیابان آمده و با نیروهای دولتی درگیر شدند که اوج آن در شهرهای تهران، قم، ‏ورامین، مشهد، شیراز، اصفهان، تبریز، اهواز، زنجان، خمین، همدان و کاشان بوده است. بعد از این وقایع رژیم ضمن سرکوب مردم اقدام به دستگیری گسترده مردم و برخی دیگر از مراجع و علما در اقصا نقاط کشور نمود و با این حرکت عملا موجب سرکوب حضور و تظاهرات علنی مردم شد. روندی که تا ۱۷ خرداد به طول کشید.

وقایع بعد از ۱۵ خرداد


وسعت وقایع و سرکوب وحشیانه باعث موضع گیری علما در نجف و حتی صدور اعلامیه محکومیت سرکوب توسط شیخ شلتوت مفتی اعظم در مصر گردید. این اقدامات پس از دو ماه باعث آزادی امام از زندان شد و در قیطریه تحت نظر قرار گرفتند تا اینکه در فروردین ۱۳۴۳ امام به قم بازگشتند.

امام در سالگرد ۱۵ خرداد در محکومیت رژیم شاه اعلامیه‏ ای صادر کردند.

در مهر ماه همان سال رژیم تصمیم به احیای قانون کاپیتولاسیون گرفت که با واکنش سریع امام خمینی روبرو شد. اما در این مقطع شاه با تجربه‏ای که از وقایع سال‏های ۱۳۴۱و ۱۳۴۲ داشت منتظر گسترده شدن مخالفت امام و مردم نشده و با هدف جدایی بین مردم و رهبری در ۱۳ آبان بدون جنجال تبلیغاتی امام خمینی را از کشور تبعید نموده و پس از آن نیز فرزندشان را تبعید نمود.

دلایل اسلامی بودن جنبش ۱۵ خرداد

دلایل عمده‏ای چون حضور روحانیت به رهبری امام خمینی (ره) با طرح ایدئولوژی اسلام انقلابی، ‏مخالفت روحانیت با اقدامات ضد اسلامی شاه در حذف قرآن، ‏ترویج بی بندوباری، حمایت از رژیم غاصب صهیونیستی و کوشش شاه در حذف مرجعیت از ایران و دور نمودن طلاب از میان مردم با فرستادن آنان به سربازی نشان از برجسته بودن عنصر اسلام در جنبش ۱۵ خرداد می‏باشد.

بازتاب و نتایج

جنبش ۱۵ خرداد باعث گردید:

۱- نحله‏ ای جدید در فعالیت‏های انقلابیون برای براندازی رژیم شاه از مبارزات پارلمانی و سیاسی به سمت مبارزات مسلحانه‏ی کشیده شود.

۲- روحانیت توانست به طور مستقل توان موثر خود در مبارزه با رژیم طاغوت را اثبات نماید.

۳- خارج نمودن محوریت تهران (عنصر مکان) در مبارزه علیه شاه به سمت سایر شهرهای ایران.

۴- اثبات توان و قدرت مرجعیت شیعه در بسیج و اداره مردم در حکومت داری آینده نهضت.

۵- ضرورت ایجاد ساختاری منسجم‏تر و پیچیده‏تر از گذشته در سازمان روحانیت برای مبارزه با شاه که این موضوع در انقلاب اسلامی سال ۵۷ بخوبی خود را نشان داد.

۶- مبارزه توامان با استبداد شاهانه و استعمار آمریکایی.

۷- توسعه اسلام خواهی فراتر از مرزهای ایران از طریق مقابله و مبارزه و مخالفت با اسرائیل. امام خمینی در سخنرانی چهارشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۴۳ فرمودند: «اى مردم! اى عالَم! بدانید ملت ما مخالف است با پیمان با اسرائیل. این ملت ما نیست؛ این روحانیت ما نیست؛ دین ما اقتضا مى کند که با دشمن اسلام موافقت نکنیم؛ قرآن ما اقتضا مى کند که با دشمن اسلام هم پیوند نشویم در مقابل صف مسلمین.»

۸- اعلام جهان نگری امام خمینی (ره) در بیان ایدئولوژی اسلام انقلابی جنبش ۱۵ خرداد که در سخنرانی چهارشنبه ۲۶ فروردین ۱۳۴۳ بیان داشتند.« من دست برادرى دراز مى کنم به تمام ملت‏هاى اسلام، به تمام مسلمین دنیا؛ در شرق و غرب عالم هر چه مسلم هستند، من از اینجا دست برادرى دراز مى کنم و دست آنها را مى فشارم. »

بنابراین ‏وقایع سال‏های ۱۳۴۰ ‏الی ۱۳۴۳ ‏که منتهی ‏به "جنبش پانزده خرداد” یا همان "جنبش ‏روحانیت” ‏و سپس تبعید امام گردید؛ تمامی ‏عناصر ‏‏اصلی ‏به عنوان یک جنبش الهی، مکتبی، اسلامی و مردمی به رهبری روحانیت را دارا می‏ باشد.

منبع: الف
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین