این خبر به همان اندازه عجیب و غیرقابل باور است که گفته شود کیفیت لباسهای تیم ملی به مانند برترین تیمهای دنیاست؛ عجیب از این جهت که چرا این نماینده باید به برزیل برود؟ اگر برای پاسخ این سوال به گفتههای پورمختار استناد کنیم، اوضاع عجیبتر هم میشود.
به راستی آیا فساد در فوتبال ایران آنقدر زیاد است که برای پیگیری آن و پیشگیری از آن، باید رئیس کمیته بررسی فساد فوتبال در مجلس شورای اسلامی به برزیل برود؟ آیا مجلس تا این اندازه پیگیر بحث فساد در فوتبال است؟ و مهمتر این که چه گزارشهایی – آن طور که پورمختار گفته – از جام جهانی به مجلس رسیده است؟
پس از آن که به بهانه وجود فساد کلان در فوتبال، جو سنگینی علیه این رشته ورزشی در کشور شکل گرفت و همهگونه تخریبی درباره فوتبال صورت گرفت، اینک به نظر میرسد که دامنه دلواپسیها به تیم ملی هم رسیده و گویا تصور میکنند که بخشی از فساد فوتبال را باید در اردوی تیم ملی در برزیل جستوجو کنند.
جو تخریب فوتبال و تشکیک در باب پاکی آن، به اندازه کافی چهره پرطرفدارترین رشته ورزشی ایران را در اذهان مردم خراب کرده است و حالا فوتبال ایرانی به لطف "دوستان" دیگر نیازی به دشمن ندارد؛ با این حال، رفتار و گفتاری از این دست که یک نماینده مجلس شورای اسلامی باید به برزیل برود تا دنباله فساد را کشف کند، دیگر از آن دست قصههایی است که در هیچ کتابی یافت نمیشود.
امیر عابدینی که خود سابقه ای بسیار طولانی در مدیریت فوتبال در ایران دارد و اتفاقا در بحث فساد فوتبال هم اظهارنظرهای زیادی داشته، سفر نماینده مجلس به برزیل برای پیگیری فساد فوتبال را یک "بهانه" میداند. او می گوید: "اینها بهانه است. دوستان همه جا میروند. همراه تمام گروههای اجرایی و سیاسی که به خارج از کشور میروند، برخی نمایندگان مجلس شورای اسلامی هم تشریف میبرند؛ این کار قانونمند هم نیست، بلکه سلیقهای است! خدا کند که آقایان مقداری درستتر با فوتبال و ورزش برخورد کنند."
او همچنین در پاسخ به این سوال که اساسا اعزام یک نماینده مجلس به برزیل کار مناسبی است یا خیر می گوید: "اصلا معنا و مفهوم ندارد که وقتی تیم ملی یک کشور که به سفر جهانی میرود تا در یک آوردگاه بینالمللی شرکت کند، یک نماینده برای جلوگیری از فساد به آنجا برود! فکر نمیکنم که کار شایستهای باشد. آقایان اگر میخواهند میتوانند مهمان فوتبال باشند و تشریف بیاورند، اما نه به صورت این مطلب که "میرویم تا از فساد جلوگیری کنیم! مساله این است که آن که مسئول پیشگیری از فساد است، مجلس شورای اسلامی نیست."
به گزارش ایسنا، چندین ماه است که مجلس شورای اسلامی به بحث فساد در فوتبال ورود کرده و کمیسیون اصل نود مجلس هم با تشکیل کمیته ای تخصصی به صورت جدی این امر را در دستور کار قرار داده است. اینک باید پرسید که در مدت چندماهه فعالیت این کمیته تخصصی بررسیهای کمیته چه خروجی یا ماحصلی داشته که رئیس آن تشخیص داده باید برای ادامه بررسیها به همراه تیم ملی به برزیل برود؟
عابدینی در این باره هم اظهار میکند: "نمیدانم مجلس شورای اسلامی به بازرسی کل کشور گزارش داده است یا نه، اما این که مستقیما کاری کرده باشد، ندیدهایم. خوشبختانه فوتبال فضای درونزایی دارد که خودش را اصلاح میکند. آقایان اگر خیلی هوشمند بودند، امسال میفهمیدند که در لیگهای ما چه میگذرد. نمیشود از مجلس شورای اسلامی انتظار داشت که بر همه پیچ و خم فوتبال نظارت کند. فوتبالیها باید خودشان، خودشان را اصلاح کنند. ضمن این که در فصل 92-93 جو سنگینی علیه فوتبال درست شد."
وی در ادامه درباره جو سنگینی که علیه فوتبال ایجاد شد اشاره و خاطرنشان میکند: "جوی درست کردند که فوتبالیها مبالغ بالایی میگیرند، در حالی که برای فوتبال جایگاه ارزشمندی قائل نبودند و باور نداشتند که فوتبال همین است. مثلا اگر تنیس ما بینالمللی شود کسی میتواند بگوید که یک بازیکن چرا 12 میلیون دلار درآمد دارد؟ سال گذشته درآمد لیگهای اروپایی هفت میلیون پوند بود که سه میلیون و 100 هزار پوندش متعلق به انگلیس بود. این مبلغ سود لیگهای اروپایی بود، اما کسی در فوتبال اروپا گفت که چرا بازیکن 100 میلیون یورو میگیرد؟ در اروپا بازیکن تواناییاش را با مبلغ خاصی عرضه میکند و باشگاهها او را میخرند. بازیکن حقوق میگیرد و از حقوق شهروندی برخوردار میشود و در عوض، مالیاتش را هم میپردازد. ما میگوییم بازیکن پول زیاد نگیرد و این طور میشود که نخبههای ما به کشورهای حاشیه خلیج فارس سرازیر و نابود میشوند."
عابدینی در ادامه به نکته خاصی اشاره میکند: "درباره سفر آقایان به برزیل هم مساله این است که ایراداتی وجود دارد. اگر کار اصلاح فضای فوتبال به دیگرانی سپرده شود که با فضای فوتبال آشنایی ندارند این تصور پیش میآید که با غرض وارد کار شدهاند!"
سخن پایانی این که آیا این افراد "دلواپس" فوتبال ایرانی شدهاند؟ عابدینی پاسخ میدهد: "اینها دلواپس چه نیستند؟ متاسفانه برخی هنوز باورشان نمیشود که در قرن بیست و یکم و هزاره سوم زندگی میکنند. باور ندارند که نمیشود جلوی ابزار زندگی امروز را گرفت، همان طور که نشد جلوی رادیو و تلویزیون و ویدئو را گرفت. ما در جنگ الکترونیک از دنیا عقب نماندهایم و میجنگیم اما قرار نیست که مردم را از ابزار روز محروم کنیم."