اين موضعگيري مربوط ميشد به چند ماه قبل از روي كار آمدن حسن روحاني. به عبارت ديگر آمريكا با تغيير در مواضع خود در قبال ايران توانست راه مذاكرات را باز كند.
روزنامه قانون در یادداشتی به قلم داوودحشمتی / روزنامه نگار نوشت:
در بخشی از گفت و گوي ظريف با فريد زكريا که در تارنمای سی ان ان منتشر شده است، زکریا از وزیر امور خارجه کشورمان پرسید، پیام شما به دونالد ترامپ چیست؟ ظریف در پاسخ گفت: به گمان من، به نفع ایالات متحده است که به واقعیت ها توجه کند؛ واقعیت ها هیچ جایگزینی ندارند. وی با تاکید بر اینکه «واقعیت های منطقه ما روشن و شفاف است و در 40 سال گذشته اینگونه بوده است»، افزود: «اما متاسفانه ایالات متحده تصمیم گرفته است که از این واقعیت ها، غفلت کند و به همین علت موفق نشده است».
واقعيتهاي 40 ساله منطقه چيست؟ و چرا ظريف از ميان تمام پيامهايي كه در مورد برجام و مناقشات موجود ميتوانست به ترامپ برساند، اين پيام را انتخاب كرد؟ پيامي كه براي عموم چندان شفاف نيست؟
پاسخ را در رفتار آمريكا بايد جستوجو كرد. آمريكا در تمام اين سالها به دنبال براندازي جمهوري اسلامي بود. برجام يك روح مهم در درون خود مستتر داشت كه بيشتر محل نگراني و ناراحتي جنگطلبان در آمريكا و بهخصوص اسراييل را ايجاد كرده است. از طرف ديگر در داخل نيز همين موضوع، مخالفان مبارزه با آمريكا را نگران ميكرد. براين اساس ايران و غرب به نقطهاي رسيدند كه با يكديگر قرارداد بلند مدت (15 ساله) امضاكردند. اين به معناي آن است كه مهمترين نيروي مخالف ايران در غرب (آمريكا) دست از سياست فروپاشي و تخاصم با نظام برداشته و مشروعيت آن را (هرچند برايش ناخوشايند باشد)، پذيرفته است.
اپوزيسيون برانداز، اسراييل و در اين سال ها عربستان سعودي، نيروهايي را تشكيل دادند كه خواهان مخالفت با ايران هستند. اما ميدانند بدون كمك آمريكا قدرت انجام كاري را ندارند. اوباما با امضاي توافق، در واقع دست رد به سينه آنها زد و با ايران قراردادي را امضا كرد كه جمهوري اسلامي را براي ساليان متمادي پذيرفته است.
پيامي كه ظريف براي ترامپ داشت اين بود: «بعد از چهل سال بپذيريد كه ايران از بين رفتني نيست و دست از سياستهاي براندازانه برداريد».
اين پيام اهميت زيادي دارد. اوباما زماني توانست با ايران بر سر يك ميز بنشيند كه از اين موضع كوتاه آمده بود. مسالهاي كه او در يكي از نامهها براي رهبري به آن اشاره كرد و واكنش رهبر انقلاب نيز اين بود: «یک مطلب این است که آمریکايیها مرتب پیغام میدهند ــ گاهی مینویسند، گاهی پیغام میدهند ــ که ما قصد تغییر نظام اسلامی را نداریم؛ به ما اینجور میگویند. جواب این است که ما نگران این نیستیم که شما قصد تغییر نظام اسلامی را داشته باشید یا نداشته باشید، که حالا هی اصرار میکنید که ما این قصد را نداریم. آن روزی هم که شما قصد تغییر نظام اسلامی را داشتید و این را بهصراحت اعلام کردید، هیچ کاری نتوانستید انجام دهید، بعد از این هم نخواهید توانست انجام دهید.» (اول فروردين 92)
اين موضعگيري مربوط ميشد به چند ماه قبل از روي كار آمدن حسن روحاني. به عبارت ديگر آمريكا با تغيير در مواضع خود در قبال ايران توانست راه مذاكرات را باز كند. ادامه اين مسير در عمان و در پشت درهاي بسته انجام شد. بعدها مشخص شد كه پيشنويس اصلي توافق ژنو در همان عمان بسته شده و جان كري و هيات آمريكايي تلاش كردند تا كشورهاي ديگر را براي حمايت از آن توافق راضي كنند. اين همان مسالهاي بود كه نتانياهو با شنيدن آن به شدت عصباني شد و در فرودگاه تلآويو در ميان خبرنگاران (و درحالي كه جان كري در اتاقي ديگر اين خبر را به او داده بود) گفت: «اين بدترين توافق قرن است». حالا ظريف تلاش ميكند تا راه درست را به ترامپ نشان دهد و به او بفهماند راه حل مساله در ترك كردن نگاه براندازانه نسبت به ايران است. دست برداشتن از سياستهاي غلطي كه لابيهاي اسراييلي و جنگ طلبان براي او مينويسند، ميتواند اولين قدم باشد.
در بخشی از گفت و گوي ظريف با فريد زكريا که در تارنمای سی ان ان منتشر شده است، زکریا از وزیر امور خارجه کشورمان پرسید، پیام شما به دونالد ترامپ چیست؟ ظریف در پاسخ گفت: به گمان من، به نفع ایالات متحده است که به واقعیت ها توجه کند؛ واقعیت ها هیچ جایگزینی ندارند. وی با تاکید بر اینکه «واقعیت های منطقه ما روشن و شفاف است و در 40 سال گذشته اینگونه بوده است»، افزود: «اما متاسفانه ایالات متحده تصمیم گرفته است که از این واقعیت ها، غفلت کند و به همین علت موفق نشده است».
واقعيتهاي 40 ساله منطقه چيست؟ و چرا ظريف از ميان تمام پيامهايي كه در مورد برجام و مناقشات موجود ميتوانست به ترامپ برساند، اين پيام را انتخاب كرد؟ پيامي كه براي عموم چندان شفاف نيست؟
پاسخ را در رفتار آمريكا بايد جستوجو كرد. آمريكا در تمام اين سالها به دنبال براندازي جمهوري اسلامي بود. برجام يك روح مهم در درون خود مستتر داشت كه بيشتر محل نگراني و ناراحتي جنگطلبان در آمريكا و بهخصوص اسراييل را ايجاد كرده است. از طرف ديگر در داخل نيز همين موضوع، مخالفان مبارزه با آمريكا را نگران ميكرد. براين اساس ايران و غرب به نقطهاي رسيدند كه با يكديگر قرارداد بلند مدت (15 ساله) امضاكردند. اين به معناي آن است كه مهمترين نيروي مخالف ايران در غرب (آمريكا) دست از سياست فروپاشي و تخاصم با نظام برداشته و مشروعيت آن را (هرچند برايش ناخوشايند باشد)، پذيرفته است.
اپوزيسيون برانداز، اسراييل و در اين سال ها عربستان سعودي، نيروهايي را تشكيل دادند كه خواهان مخالفت با ايران هستند. اما ميدانند بدون كمك آمريكا قدرت انجام كاري را ندارند. اوباما با امضاي توافق، در واقع دست رد به سينه آنها زد و با ايران قراردادي را امضا كرد كه جمهوري اسلامي را براي ساليان متمادي پذيرفته است.
پيامي كه ظريف براي ترامپ داشت اين بود: «بعد از چهل سال بپذيريد كه ايران از بين رفتني نيست و دست از سياستهاي براندازانه برداريد».
اين پيام اهميت زيادي دارد. اوباما زماني توانست با ايران بر سر يك ميز بنشيند كه از اين موضع كوتاه آمده بود. مسالهاي كه او در يكي از نامهها براي رهبري به آن اشاره كرد و واكنش رهبر انقلاب نيز اين بود: «یک مطلب این است که آمریکايیها مرتب پیغام میدهند ــ گاهی مینویسند، گاهی پیغام میدهند ــ که ما قصد تغییر نظام اسلامی را نداریم؛ به ما اینجور میگویند. جواب این است که ما نگران این نیستیم که شما قصد تغییر نظام اسلامی را داشته باشید یا نداشته باشید، که حالا هی اصرار میکنید که ما این قصد را نداریم. آن روزی هم که شما قصد تغییر نظام اسلامی را داشتید و این را بهصراحت اعلام کردید، هیچ کاری نتوانستید انجام دهید، بعد از این هم نخواهید توانست انجام دهید.» (اول فروردين 92)
اين موضعگيري مربوط ميشد به چند ماه قبل از روي كار آمدن حسن روحاني. به عبارت ديگر آمريكا با تغيير در مواضع خود در قبال ايران توانست راه مذاكرات را باز كند. ادامه اين مسير در عمان و در پشت درهاي بسته انجام شد. بعدها مشخص شد كه پيشنويس اصلي توافق ژنو در همان عمان بسته شده و جان كري و هيات آمريكايي تلاش كردند تا كشورهاي ديگر را براي حمايت از آن توافق راضي كنند. اين همان مسالهاي بود كه نتانياهو با شنيدن آن به شدت عصباني شد و در فرودگاه تلآويو در ميان خبرنگاران (و درحالي كه جان كري در اتاقي ديگر اين خبر را به او داده بود) گفت: «اين بدترين توافق قرن است». حالا ظريف تلاش ميكند تا راه درست را به ترامپ نشان دهد و به او بفهماند راه حل مساله در ترك كردن نگاه براندازانه نسبت به ايران است. دست برداشتن از سياستهاي غلطي كه لابيهاي اسراييلي و جنگ طلبان براي او مينويسند، ميتواند اولين قدم باشد.
ارسال نظر