|
|
امروز: شنبه ۱۶ تير ۱۴۰۳ - ۰۳:۵۷
کد خبر: ۱۷۲۳۶
تاریخ انتشار: ۲۶ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۲۰:۲۷
به یاد همه عروسانی که به حجله خون قدم گذاشتند...
یکی از دوستان به شدت نگران بود وقتی علتش را پرسیدم گفت حقیقتش چند وقت پیش به خواستگاری دختری رفتم اما به دلیل مخالفت والدینش قسمت نشد بهم برسیم. تا اینکه مدتی بعد شنیدم همان دختر بایک تبعه افغانی ازدواج کرده حالا با اخبار این روزها می ترسم او هم به سرنوشت زنانی دچار شود که به دست شوهران افغان شان به قتل می رسند!

کمی که به ماجرا فکر کردم دیدم پربیراه هم نمی‌گوید معلوم نیست چگونه دیو خشم بر این آقایان غالب می‌شود که آخرین گزینه روی میز را انتخاب کرده و زنشان را به قتل می‌رسانند انگار که هیچ‌وقت بینشان الفت ومحبتی نبوده حتی به فرزند مشترکشان هم رحم نمی کنند! آخر نفرت تا این حد که حتی یادگاری طرف مقابل را هم محو کنی!!

اصلا اگر اختلافشان اینقدر عمیق است چرا گزینه‌های دیگر مثل گفتگو و مراجعه به یک بزرگتر یا لااقل طلاق را انتخاب نمی‌کنند و یک راست به سراغ محو کردن طرف مقابل از هستی می‌روند! به دوستم گفتم واقعاً تکلیف ما با این افغان‌ها چیست؟

گفت اول اینکه باور کنیم مرغ همسایه غاز نیست آنهم چنین همسایه‌ای! چرا وقتی برای یک جوان ایرانی این همه شرط و شروط گذاشته و با هزار بهانه جواب رد به او می‌دهند راضی می‌شوند دسته گل‌هایشان را به اتباعی بدهند که مجوز قانونی برای اقامت هم ندارند! و دوم اینکه برای انان که درگذشته اند جز نثار فاتحه کاری نمی توانیم انجام دهیم اما باید فکری به حال انها که هنوز مانده اند بکنیم!

گفتم خوب مسئله همین جاست که برای آن‌ها چه کنیم؟

گفت آن‌ها امنیت می‌خواهند شک ندارم اکنون امنیت روانی از آن زنان گرفته شده و هرلحظه منتظرند اتفاق بدی برایشان بیفتد! این وظیفه مسئولین است که از جان شهروندانش در برابر هر تهدید بالقوه و بالفعلی دفاع کند شاید زندگی‌شان مختل شود اما چاره‌ای نیست.

با خودم گفتم خدایا عاقبت ما را در این روزگار وانفسا و عجیب و غریب ختم به خیر کن و از تمام بلایای آسمانی و زمینی محافظت بفرما از همسایه بد هم به تو پناه می‌بریم!
منبع: فرارو
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین