کد خبر: ۱۷۲۱۹۶
تاریخ انتشار: ۱۲ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۴:۰۸
پايين بودن سطح بهداشت عمومي و سلامتي در اين مناطق، مساله‌ كم اهميتي نيست. نبود شبكه فاضلاب و جريان فاضلاب منازل در كوچه‌ها و عدم دفع بهداشتي آن، موضوع مهمي است كه سلامتي ساكنان اين مناطق را تهديد مي‌كند.
 دياري فراموش‌شده با كوچه‌هاي تنگ و خاكي كه هرگز رنگ آسفالت را به خود نديده‌است و آلونك‌هايي كه فقط نام خانه را يدك مي‌كشند و تنهاسرپناهي براي ساكنان آن‌ها هستند.كودكاني فارغ از تمام مشكلات، در كوچه پس‌كوچه‌هاي اين ديار گمشده مشغول بازي هستند. اكثر ساكنان اين مناطق به اميد زندگي بهتر و يافتن شغل، شهر و روستاي خود را ترك كرده و راهي ديار غربت شده‌‌اند اما حال، هم از ابتدايي‌ترين ملزومات زندگي محرومند و هم مجبورند با فقر و بيكاري دست و پنجه نرم ‌كنند. اينجا از بهداشت و امكانات رفاهي خبري نيست و ساكنان آن سال‌هاست كه با امكانات بهداشتي غريبه‌اند. كودكان و نوجوانان با لباس‌هاي مندرس و آلوده در كوچه‌ها در تردد هستند و با خاك و آلودگي عجين شده‌اند.

حاشيه‌نشيني در ایران را بايد از پیامدهای مهاجرت روستاییان به شهرهای در حال توسعه دانست هرچند كه تمام جمعیت حاشیه نشین را مهاجران روستایی تشکیل نمی‌دهند و بخشی از آن‌ها افرادی هستند كه در شهرها سكونت داشته‌اند اما به علت فقر اقتصادی، بيكاري و نيافتن خانه‌ به اجبار راهي حاشيه شهرها شده‌اند. بخش قابل توجهي از ساكنان نيز اتباع بيگانه‌اي هستند كه به دليل ورود غيرمجاز به كشور، به صورت پنهاني در اين مناطق سكني گزيده‌اند.حاشيه‌نشيني تبديل به معضل بزرگ شهري شده و به گفته ريیس شورای عالی استان‌ها،برخی از شهرها بیش از یک میلیون نفر حاشیه نشین دارند که با معضلات متعددی روبه‌رو هستند. عمده‌ترين نماد زندگي در حاشيه شهرها، خانه‌هاي فرسوده يا ويرانه است. اكثر افراد زاغه‌نشين در آلونك‌هايي زندگي مي‌كنند كه خود بنا كرده‌اند و ديدن مناظر زندگي اين افراد هر بيننده‌اي را مي‌آزارد.

پايين بودن سطح بهداشت عمومي و سلامتي در اين مناطق، مساله‌ كم اهميتي نيست. نبود شبكه فاضلاب و جريان فاضلاب منازل در كوچه‌ها و عدم دفع بهداشتي آن، موضوع مهمي است كه سلامتي ساكنان اين مناطق را تهديد مي‌كند.

در جامعه ما به دنبال پدیده حاشینه‌نشینی علاوه بر کمبود امکانات بهداشتی و رفاهی، موضوعات دیگری مانند فقر، نبود آب آشامیدنی سالم، محروم شدن کودکان از حمایت‌های لازم در خانواده، ترک خانواده در سنين پایين و همچنین بزهکاری از مهم‌ترین دلایل مهمی است که جامعه را با خطر رو‌به‌رو می‌کند. با توجه به مشكلات و معضلاتي كه پديده حاشيه‌نشيني براي جامعه به همراه دارد، در مورد علل و راهكارهاي رفع آن با حيدر فتاحي، دادستان عمومی و انقلاب شهرستان پردیس به گفت‌و‌گو نشستيم.

آقاي فتاحي، حاشيه‌نشيني به چه معناست؟ و علل پيدايش پديده حاشيه‌نشيني در كشور چيست؟

واژه حاشيه‌نشيني اولين بار در ونيز ايتاليا به كار برده شد.به طور كلي حاشيه‌نشين به افرادي گفته مي‌شود كه به‌واسطه فقر، بدون دريافت‌ مجوزهاي قانوني، در حاشيه شهرهاي بزرگ زندگي مي‌كنند كه معمولا اين مناطق، فاقد امكانات رفاهي، بهداشتي و امنيتي هستند. اما در مورد علل پيدايش اين پديده بايد گفت در اين زمينه عواملي مانند سياست‌هاي نادرست توسعه، ضعف در برنامه‌ريزي دولت، گراني غيرمتعارف مسكن و زمين شهري و همچنين گسترش شكاف طبقاتي نقش دارند. به عبارت ديگر هرچه فاصله طبقات اجتماعي در جامعه بيشتر شود، زاغه نشيني و حاشينه نشيني نيز افزايش خواهد يافت.

علت ديگر نيز دافعه ماهيت روستايي است. در حال حاضر به دليل اينكه روستاهاي كشور بافت اشتغالي خود را از دست داده‌اند و ديگر كشاورزي براي افراد سودي ندارد، اين افراد براي يافتن شغل به شهرهاي بزرگ مهاجرت مي‌كنند. اما به دليل نداشتن پول و امكانات اقصادي كافي، مجبورند در حاشيه شهرها زندگي كنند.

از سوي ديگر نگاه تمركزگرايي سيستم دولتي و همچنين افزايش امكانات اقتصادي مادي در شهرهاي بزرگ، از دلايل ديگر حاشينه‌نشيني هستند. به عبارت بهتر امكانات رفاهي، بهداشتي، خدماتي و ... به برخي از شهرهاي بزرگ مانند تهران، اصفهان و... اختصاص يافته در حالي كه به دليل اينكه روستاها فاقد اين‌گونه امكانات هستند، افراد براي يافتن شغل مناسب و امكانات بهتر راهي شهرهاي بزرگ مي‌شوند. دليل آخر نيز روند اقتصادي كشور است؛ به عبارت ديگر هرچه اقتصاد كشور پوياتر باشد، حاشيه‌نشيني كمتر است.

مهم‌ترين مشكلات و معضلاتي كه افراد را در حاشيه‌شهرها تهديد مي‌كند، كدامند؟

مهم‌ترين معضل در حاشیه شهر ها نبود امنيت به دليل فقدان مراكز انتظامي است. به نحوی که نا امنی در این مناطق بیداد می کند و رشد جرايمي مانند سرقت، ايراد ضرب و جرح عموما با چاقو و جرايم مواد مخدري را به دنبال داشته است .در حاشيه شهرها، نبود امكانات بهداشتي مي‌تواند تهديدي براي بهداشت عمومي باشد و سلامت اين افراد را به مخاطره بيندازد. براي مثال نبود سيستم فاضلاب در اين مناطق مي‌تواند موجب مشكلات عديده بهداشتي براي ساكنان اين مناطق شود.

اين افراد چگونه و با چه مجوزي در اين مناطق منزل اختيار مي‌كنند؟

همان‌گونه كه پيشتر نيز گفته شد، اكثر زاغه‌نشينان افرادي هستند كه به دليل دافعه روستا و نبود شغل و درآمد كافي به شهرهاي بزرگ مهاجرت مي‌كنند. اما تعدادي زيادي از اين افراد را نيز اتباع خارجي (مانند اتباع افغانستان و پاكستان) تشكيل مي‌دهند كه بدون مجوز وارد خاك كشور مي‌شوند و در اين مناطق زندگي مي‌كنند. براي مثال در حاشيه شهر پاكدشت ورامين، تعداد زيادي اتباع غيرمجاز به علت نداشتن مجوز و عدم توانايي مالي مجبور به زندگي در اين مناطق هستند.

اما به هرحال اين افراد پس از ورود به حاشيه شهرهاي بزرگ زمين‌هاي شهري و اموال بيت‌المال را تصاحب مي‌كنند كه بايد گفت اين عمل يكي از جرايم عليه اموال دولتي است. براي مثال فردي در حاشيه شهر 1500 متر از اراضي دولتي را تصرف كرده‌است كه واقعا نگران‌كننده است.

با توجه به مشكلات فراواني كه در اين مناطق وجود دارد، راهكارها براي كاهش حاشيه‌نشيني چيست؟

كاهش حاشیه‌نشینی و به‌ویژه معضلات ناشی از آن نیازمند تدوین راهبرد و برنامه فرابخشی مبتنی بر آمایش سرزمین است. به اعتقاد بنده براي جلوگيري از حاشيه‌نشيني و زاغه‌نشيني بايد چند اقدام مورد توجه مسئولان قرار بگيرد. نخست بايد از ورود افراد به حاشيه شهرها جلوگيري كنيم‌كه اين اقدام، از طريق راهكارهاي قانوني و وضع مقررات امكان‌پذير خواهد بود. براي مثال ساخت‌وساز و زندگي در مناطق اطراف شهرها ممنوع شود و مسئولان مربوطه با نظارت مستمر خود مانع سكونت افراد در حاشيه شهرها شوند. دوم اينكه با ايجاد نوار سبز دور تا دور شهرها، حريم شهر مشخص شود. به عبارت ديگر حريم دامنه ارتفاعات و رودخانه‌ها مشخص شود تا افراد نتوانند به صورت غيرقانوني در اين مناطق ساخت‌وساز كنند.نكته بعد نيز اينكه لازم است تحولات ساختاري در برنامه‌هاي كلان ملي داشته باشيم به طوري كه امكانات خدماتي را به تمام شهرها بسط دهيم. براي مثال وقتي در يك شهر بزرگ، سه هزاربيمارستان وجود دارد و در شهر همجوار يك بيمارستان وجود دارد، اين باعث مي‌شود افراد به سمت حاشيه شهري كه در آن امكانات درماني بهتري وجود دارد، هجوم ببرند. اين درحالي است كه اگر امكانات خدمات رفاهي بهداشتي در تمام شهرها به خصوص در روستاهاي كل كشور به صورت يكسان توزيع شود، مي‌تواند مانع مهاجرت اين افراد به شهرهاي بزرگ و حاشيه‌نشيني شود.

در حال حاضر نكته مهم اين است كه به هر دليلي، اين افراد در مناطق حاشيه‌اي ساكن شده‌اند و در بسياري از موارد نيز روي بازگشت به شهر يا روستاي خود را ندارند. آيا بايد اين افراد را به حال خود رها كرد يا اينكه ضرورت دارد براي حمايت از آن‌ها اقداماتي انجام شود؟

البته نمي‌توان اين افراد را كه تعدادشان نيز كم نيست، رها كرد زيرا اين مشكل ناشي از برنامه‌ريزي‌هاي نادرست پديد آمده و ما نتوانسيم مانع مهاجرت افراد به شهرها شويم. اين افراد به هرحال در حريم شهرها ساكن شده‌اند پس نيازاست مورد حمايت قرار بگيرند. آن‌ها نيز حق زندگي كردن دارند و بايد اقداماتي در جهت ورود اين افراد به شهرها صورت بگيرد تا از توسعه حاشيه‌نشيني جلوگيري كنيم. در اين زمينه لازم است از راهبرد توانمندسازي و ترميم همراه با عدالت ساختاري بهره بگيريم. به عبارت ديگر ابتدا برطرف كردن مشكلات بهداشتي و رفاهي اين افراد بايد در اولويت قرار بگيرد و امكانات بهداشتي نظير ايجاد شبكه فاضلاب و ساخت بيمارستان يا مراكز بهداشتي آب سالم و... را در اين مناطق فراهم آوريم. سپس بايد سعي شود امنيت در اين مناطق برقرار شود تا اين افراد به عنوان شهروندان جامعه كه به دليل فقر اقتصادي و سياست‌هاي اشتباه ما مجبور به اسكان در اين مناطق شده‌اند، زندگي بهتري داشته باشندتا شاهد قتل، سرقت، ضرب و جرح‌هاي شديد و ... نباشيم. ضمن اينكه بايد بدانيم بدون‌شك خود اين افراد نيز تمايل دارند در شهر و در بهترين مكان زندگي كنند.

آخرين سوال، بحث طرح تفصيلي شهرهاست كه مدت‌هاست مطرح مي‌شود. به نظر شما اين طرح تفصيلي مانع از اسكان افراد در حاشيه شهرها نخواهد شد؟

البته اين بحث نظارتي است. به عبارت ديگر بايد گفت مراجعي كه متولي امر نظارت بر ساخت‌وساز هستند، به درستي به وظايف قانوني خود عمل نمي‌كنند و متاسفانه در برخي از موارد دست‌هاي آلوده‌اي نيز ميان آن‌ها وجود دارد كه به دليل منافع خود، ساخت ‌وساز در حريم شهرها را ناديده مي‌گيرند.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین