از ادعای معلمی آقازاده تا ملک چند میلیاردی و قراردادهای شبهه برانگیز
کد خبر: ۱۷۱۶۲
تاریخ انتشار: ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۳ - ۱۲:۲۲
مبلغ اجاره ماهانه با توجه به قیمت‌های روز و نحوه کاربری و موقعیت ملک و درآمدهای حاصله نه تنها به یک شوخی می‌ماند بلکه شائبه‌ای از یک قرارداد صوری برای فرار مالیاتی را در اذهان زنده کرده و از طرف دیگر این نکته را به ذهن متبادر می سازد که این اسامی و عناوین تنها پوششی برای به انحراف کشاندن مراجع قانونی و مخفی‌کاری در راستای عدم آشکار شدن دست‌های اصلی پشت پرده است. مبلغ اجاره این ملک به میزان شهریه یکی از دانش‌آموزان در مقطع ابتدایی بوده(شهریه مقطع ابتدایی 5/5 میلیون تومان می باشد) و چگونه می‌توان چنین قراردادی را واقعی دانست و دیگر ادعاهای جناب قالیباف و دوستان را باور کرد؟
"معلمی شغل انبیاست" این جمله خود به تنهایی جایگاه و پایگاه این گرانمایگان عرصه دانش و آموزش کشور را هویدا می‌کند. جایگاه و مرتبه‌ای که اگر نام و نان ندارد عزت و افتخار و کرامت دارد. از دیرباز تا کنون معلم و معلمی از سوی هر مسلکی در گستره ایران مورد عزت و احترام تمامی سطوح بوده و کسی جرات دست‌اندازی و هتک حرمت این قشر را نداشته اما این روزها گویا این عنوان سترگ دستمایه فرافکنی و قلب واقعیت و وارونه‌نمایی سیاسیونی شده که در لفافه عناوین پرطمطراق و مورد وثوق اجتماع پناه گرفته و مطامع خود را پی می‌گیرند.

زندگی برخی آقازاده‌ها در ایران همواره جنجالی بوده واگرچه سعی‌شان بر این است که فعالیت‌های خود را از دید رسانه‌ها و مردم پنهان کنند تا در تیررس نقدها نباشند اما دانستن درباره زندگی آن‌ها همیشه برای رسانه‌ها و مردم جذاب بوده و شایعه‌ها و گمانه‌زنی‌‌هایی نیز پیرامون آن‌ها در جامعه منتشر می‌شود.

به تازگی نیز آقازاده شهردار تهران، جناب آقای محمدباقر قالیباف سوژه رسانه‌ها شده است. ماجرا از آنجا آغاز شد که خبر بازداشت فرزند شهردار تهران توسط محافل نزدیک به وی در برخی رسانه‌‌ها منتشر شد. براساس این خبر؛ الیاس قالیباف، پسر بزرگ شهردار و مشاور وی به مدت دو ساعت بازداشت شد. خبری که البته از خروجی این رسانه‌ها حذف و اما کمی بعد در رسانه‌های دیگر منتشر شد.

بعد از این خبر بود که آقای قالیباف در مقام دفاع از فرزندش برآمد و با بیان اینکه «شایعات درباره پسر بنده مبنی بر اینکه به زندان رفته است، صحت ندارد»، گفت: هر روز یک حرف می‌زنند، روزی می‌گویند پسر قالیباف را به زندان برده‌اند در حالیکه فرزند من معلم است و وقتی می‌بینند چاره‌ای نیست می‌گویند قالیباف امروز و فردا از شهرداری می‌رود.» وی در جایی دیگر نیز عنوان کرده است: «با وجود این که برخی‌‌ها خواهان خروج من از متن کار هستند، همچنان به وظایف محوله خود عمل می‌کنم.»

در واقع جناب شهردار تمام گمانه‌زنی‌ها و ادعاهای مطرح شده درباره آقازاده‌‌اش را به مخالفان خود نسبت داده که به گمان وی در تلاش‌اند تا او را از  میدان و عرصه مدیریتی و سیاسی کشور حذف کنند. چه‌آنکه این رفتار و برخورد از وی در برابر اتهامات و ادعاها مطرح شده علیه‌اش مسبوق به سابق است و ایشان دربرابر انتقادها در جریان حوادث کوی دانشگاه نیز  گفته بود: «راست و چپ یاد گرفته‌اند رقیب را به نیت نابودی تخریب کنند». اما این تصویر مبهم و شطرنجی‌ای که از عملکرد وی در افکار عمومی و رسانه‌ها وجود دارد آیا واقعاً ناشی از اختلاف سیاسی وی با رقیبانش است؟ شواهد و قرائن خلاف این را نشان می‌دهند و محتمل آن است که سردار سابق و شهردار فعلی با فرافکنی سعی بر تبرئه خود از انتقادات و اتهامات دارد.

دفاعیات مطرح شده توسط شهردار درباره فرزندش مبنی بر اینکه «فرزند من معلم است» با واقعیت‌های موجود منافات دارد و بررسی‌ها در مورد الیاس قالیباف، حقایق دیگری را آشکار می‌کند.

بررسی‌ها حاکی از این است که الیاس آن‌گونه که جناب شهردار می‌گویند نبوده و  فعالیت‌ها و همچنین زندگی وی نیز با شرایط و زندگی یک معلم ساده همخوانی‌ ندارد.

در این رابطه خرداد با ذکر اسناد و مدارکی مستند تنها چند سئوال ساده را از آقای شهردار پیرامون ادعای معلمی فرزندش مطرح ساخته و قضاوت را بر عهده مخاطبین عام و بی‌طرف خواهد گذاشت.


1- معلمین شاغل در اقصی نقاط  کشور تحت شمول چارت سازمانی وزارت آموزش و پرورش به ایفای وظیفه می‌پردازند؛ خواه در قالب پست رسمی و یا قراردادی، بررسی‌های خرداد نشان می‌دهد که جناب الیاس قالیباف تابع هیچ یک از موارد پیش‌گفته نیست و شاید منظور جناب شهردار از معلمی فرزند، معطوف به عضویت وی در هیئت مدیره موسسه‌ای آموزشی به نام "نوآوران شمس الشموس" که سرمایه‌ی اولیه آن «صد هزار تومان» اعلام شده و این موسسه صاحب‌امتیاز مدرسه‌ای غیرانتفاعی به نام  "مهر هشتم" است و احتمالا آقازاده جناب قالیباف در مدرسه خصوصی متعلق به خود، ساعاتی را در مقطع ابتدایی تدریس می نماید! موسسه‌ای که از حسن اتفاق ریز شدن در آن نکات جالب توجهی را در برابر اذهان هویدا می‌کند.

2- اینکه چگونه عضویت در هیئت مدیره یک موسسه آموزشی حکم معلمی برای الیاس قالیباف به ارمغان می‌آورد تا ایشان را شأنیتی فرهنگی بخشیده و در برابر اتهامات بیمه کند نکته‌ای است که خود آقای قالیباف شهردار باید در قبال آن پاسخگو باشد اما نکته جالب توجه در این میان آن است که موسسه آموزشی فوق -که بواسطه آن نام الیاس از سوی پدر در زمره معلمین گنجانده می‌شود- در ملکی با ساختمان 497 متری و 350 متر حیاط در یکی از مرغوب‌ترین مناطق تهران (سعادت‌آباد) بنا شده و از امکانات بالاتر از استاندارد متعارف برخوردار بوده و درآمدهای میلیاردی برای صاحبان آن به همراه دارد. جالب‌آنکه الیاس قالیباف که در ابتدا با عنوان مدیرعامل، در این مجموعه آغاز به‌کار کرده و پس از مدتی رئیس هیئت مدیره می‌شود و اکنون با بالارفتن انتقادات در سمت عضو هیئت مدیره است، همواره سعی کرده خود را نه ذینفع اصلی که عضوی از این مجموعه بخواند، مجموعه‌ای که مرور اجمالی پرونده آن نشان از شائبه تخلفات عدیده و آشکاری می‌دهد.

3- موسسه آموزشی نوآوران شمس الشموس" که با سرمایه 100 هزار تومانی ثبت گردیده اکنون ملکی را در تصرف خود دارد که ارزش  آن در کمترین حالت ممکن بالغ بر20  میلیارد تومان است. این ملک که یکبار در موقع ثبت به عنوان محل اصلی فعالیت موسسه اعلام گردیده بود، متعلق به یکی از اعضای هیئت مدیره با نام محمدرضا میرزایی فرد است که در اقدامی جالب یکسال پس از ثبت موسسه و اعلام روزنامه رسمی، آن را به دیگر عضو هیئت مدیره به نام عباس فوم با قیمت نازل و به مبلغ ماهانه 4میلیون تومان با ودیعه 50 میلیون تومان (جمعا 5/5 میلیون تومان اجاره ماهانه) طی اجاره نامه ای به شماره 602601 در تاریخ 20/12/91 واگذار گردیده است.(سند مربوطه در اختیار خرداد می باشد)

مبلغ اجاره ماهانه با توجه به قیمت‌های روز و نحوه کاربری و موقعیت ملک و درآمدهای حاصله نه تنها به یک شوخی می‌ماند بلکه شائبه‌ای از یک قرارداد صوری برای فرار مالیاتی را در اذهان زنده کرده و از طرف دیگر این نکته را به ذهن متبادر می سازد که این اسامی و عناوین تنها پوششی برای به انحراف کشاندن مراجع قانونی و مخفی‌کاری در راستای عدم آشکار شدن دست‌های اصلی پشت پرده است. مبلغ اجاره این ملک  به میزان شهریه یکی از دانش‌آموزان در مقطع ابتدایی بوده(شهریه مقطع ابتدایی 5/5 میلیون تومان می باشد) و چگونه می‌توان چنین قراردادی را واقعی دانست و دیگر ادعاهای جناب قالیباف و دوستان را باور کرد؟


آن مرد به زعم خود در بیانی ساده فرزندش را معلم خطاب کرد تا ترکش انتقادات را به سمت و سوی دیگر روانه کرده و فرزندش را در لفافه این نام بیمه کند اما لحظه‌ای نیاندیشید که چرا باید در وارونه‌نمایی محض از این عنوان مقدس در راستای مطامع سیاسی و خانوادگی خود مایه بگذارد و از این قشر بی‌ادعا برای توجیه عملکردهای آقازاده معززش استفاده کند. لمحه‌ای طمانینه نکرد که چگونه خانه  و ماشین و مجتمع آموزشی پرو پیمان چندمیلیاردی با حقوق معلمی و عرق جبین این فرهیختگان بی‌ادعا قابل جمع‌آوری است. او تنها و تنها خودش و شأن سیاسی‌اش را دید که باید محفوظ بماند خواه در این میانه هر شأن و جایگاهی هم مورد خدشه و تمسخر قرار گیرد. گویا باید به جناب شهردار مدعی مدیریت جهادی نیز یادآور شد که امسال سال فرهنگ و مدیریت جهادی است و نمی‌توان افکارعمومی را با کتمان حقیقت و توهین به قشر فرهیخته معلمان فریب داد.

در نهایت باید پرسید آیا شأن معلمی با این وارونه‌نمایی‌ها و قلب واقعیات همخوانی دارد؟ باید از جناب قالیباف پرسید که فرزند ایشان با این درآمد ها و سرمایه گذاری کلان چگونه یک معلم ساده معرفی شده و اعطای این لقب بر اساس کدام معیار و فاکتور منطبق به سبک زندگی معلمان خدوم کشور است؟!




نظرات بینندگان
غیر قابل انتشار: ۰
|
در حال بررسی: ۰
|
انتشار یافته: ۱
علی مطلق
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۴:۲۱ - ۱۳۹۳/۰۳/۱۷
1
1
اولا سایت تون مبارک ، ثانیا همه میدانند که برای مالیات باید سندرسمی نوشت واین شماره 600و خرده ای هزار در هیچ دفترخانه ای تا 50سال دیگه هم نمیرسد!! دفترخانه های با شماره 2رقمی، یعنی از1تا99،بعد80سال بزحمت به 200هزار رسیده!! این از کذب سند!! بعد هم،داداش گلم مگر داشتن مدرسه جرمه؟! اینه معنی سایت "امیدبخشی"؟! _ امیدکه بدون سانسور صداقت و حرفه ای بودن تان رو نشان دهید!
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین