|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۰۸:۴۷
کد خبر: ۱۷۱۵۰۱
تاریخ انتشار: ۰۸ مرداد ۱۳۹۶ - ۱۲:۳۹
از این منظر می‌توانیم بگوییم در دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ شاهد این نوع از پوپولیسم هستیم اما صرفا نمی‌توان از این منظر کلیت و تمامیت این رخداد را تحلیل کرد. زیرا در سال ۹۲ و چه در ۹۶ ما شاهد نوعی جنبش با سویه‌ی نفی‌کنندگی و سلبی نیز بودیم.
 تاجیک می‌گوید: جریان اصلاحات وارد یک برهه تاریخی شده که بدون شک خودش می تواند آینده این شرایط تاریخی را رقم بزند، در غیر این صورت و در نبود فعالیت‌های موثر اصلاح طلباندرجامعه این امکان وجود دارد که در ۱۴۰۰ آنها قدرت را به رقیب واگذار کنند.

 محمدرضا تاجیک، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل سیاسی از جمله فعالان سیاسی اصلاح‌طلبی است که سعی کرده فاصله انتقاداتش با قدرت را همواره حفظ کند و واقعیت‌های موجود را به بزرگان جریان اصلاح‌طلبی یادآوری کند. او پیش از انتخابات ریاست جمهوری 29 اردیبهشت امسال زمانی که شورای سیاستگذاری اصلاح‌طلبان روحانی را به عنوان گزینه اصلی خود برای رقابت‌های انتخاباتی معرفی کرد. او به صراحت اعلام کرد که این جریان سیاسی جز روحانی آلترناتیوی ندارد؛ در عین حال با توجه به گرایشات فکری و عملی دولت یازدهم عقیده داشت که روحانی در نبود آلترناتیو، ضعف رقبا و نزدیکی ‌اش به جریان اصلاحات می‌تواند پیروز انتخابات باشد.

اهم صحبت های تاجیک به شرح زیر است:

*جریان اصلاحات وارد یک برهه تاریخی شده که بدون شک خودش می تواند آینده این شرایط تاریخی را رقم بزند. او می گوید اصلاح‌طلبان با توجه به حضور در دولت، شوراهای شهر و روستا و فراکسیون امید مجلس شورای اسلامی باید بتوانند چنان عمل کند که فرصت چهارساله خود را به پیروزی ۱۲ ساله تبدیل کنند؛ در غیر این صورت تاجیک از هم اکنون هشدار داده که مردم در نبود فعالیت‌های موثر اصلاح طلبان در جامعه مجددا به تغییر دولت و جریان سیاسی حاکم تمایل پیدا کنند و این امر ممکن است در یک روند تاریخی باعث شود قدرت هماننند سال 1384 در 1400 به رقیب جریان اصلاح طلب واگذار شود .

* از این منظر می‌توانیم بگوییم در دو انتخابات ۹۲ و ۹۶ شاهد این نوع از پوپولیسم هستیم اما صرفا نمی‌توان از این منظر کلیت و تمامیت این رخداد را تحلیل کرد. زیرا در سال ۹۲ و چه در ۹۶ ما شاهد نوعی جنبش با سویه‌ی نفی‌کنندگی و سلبی نیز بودیم. چون مردم نمی‌خواستند رخداد از قبل تعریف و تدبیرشده‌ای در جامعه‌شان رخ دهد، رخداد دیگری را شکل دادند. آیا این رخدادی که شکل داده شد لزوما مطلوب آنها بود؟ خیر. یادمان نرود که با کارتی که در دست نیست نمی‌توان بازی کرد. باید با کارتی که روی میز است بازی کرد. بنابراین مردم با کارتی که در دست داشتند هوشیارانه بازی کردند.

*{ خطاب به اصلاح‌طلبان}: اکنون اراده مردم بر این بوده تا تمام بازیگران را از یک جنس انتخاب کنند. حالا زمان بازیگری آنان است. آنان یک راه و یک آلترناتیو بیشتر ندارند؛ باید موفق باشند. چه در شورای شهر، چه در مجلس و چه در دولت باید موفق باشند.با هر فاصله انتقادی که به دولت داریم باید تلاش کنیم تا دولت موفق شود. باید تلاش کنیم تا دولت کارآمد باشد و بتواند در عرصه زندگی روزمره مردم نقش‌آفرینی کند. باید تلاش کنیم تا دولت مردم را به آینده امیدوار کند. باید کمک کنیم تا دولت بتواند مشکلات را مرتفع کرده و جلوی ستیزهای داخلی را بگیرد. باید به دولت کمک کنیم تا بتواند فاصله‌های جنسی،‌ طبقاتی و قومی را کاهش دهد و بتواند تنش‌هایی را که هر روز افزون‌تر می‌شود را مرتفع کند.

*اگر آقای روحانی در دور دوم به وعده‌هایش عمل نکرد، اصلاح‌طلبان باید بروند به مسجد و خانقاه و خلوت و دعا کنند؛ چراکه روحانی به لحاظ رای دیگر احتیاجی به رای اصلاح‌طلبان ندارد. صلاح دولت کنونی در این است که از نیروهای خوش‌فکر و توانمند اصلاح‌طلبی بهره ببرد و تلاش نکند تا در عمل اصلاح‌طلبان را به حاشیه بکشد و جغرافیای حیاتی‌ و فعالیتی آنان را تا دم در پاستور تعریف کند.

* نباید فراموش کنیم که طرف مقابل اصلاحات ۱۶ میلیون رای دارد.اصلاح‌طلبان بلد نیستند در ساختار رای رقیب حضور پیدا کنند. اگر اصلاح‌طلبان می‌خواهند در چهار سال آینده دوباره موفق باشند باید از هم اکنون وارد فضایی شوند که در آن خلأ دارند.

* من قبلا از دولت تقاضا کردم و الان با دگر از مسئولین تقاضا می‌کنم؛ مردم یک امانت ۲۴ میلیونی را تحویل دولت دادند که یک سرمایه اجتماعی گرانسنگ است، بعد از ۴ سال سود و ارزش اضافی‌اش پیشکش، تلاش کنند اصل این سرمایه را به مردم برگردانند.

*هر گروه و فردی دیگری که بخواهد در جامعه هژمونیک شود به صورت یک آلتراناتیو جلوه کند لاجرم باید زیر سایه اصلاح‌طلبی بیاید. اصلاح‌طلبی جریانی نخبه‌پرور و نخبه‌طلبی است که از استعداد تولید و بازتولید گفتمان برخوردار است، و دقیقا از آن رو که گفتمان اصلاح‌طلبی گفتمانی زمان‌پرورده و نیازپروده است مانا و پویا است و برترین آلترناتیو جامعه ما در دهه آینده نیز خواهد بود.

* هیچ تردیدی نباید داشته باشیم که اگر تدبیر نکنیم چرخش و جایگزینی که در این چند دهه تجربه کردیم حادث خواهد شد. اگر دولت، شورای شهر، مجلس، شهردار و اصلاح‌طلبان نقش تاریخی خود را به خوبی و زیبایی انجام ندهند و باقدرت پیش نروند یا اسیر حاشیه‌ها شوند و متن را فراموش بکنند حتما در ۴ سال آینده چرخش رادیکال را خواهیم داشت. در آن زمان گناه به گردن کسانی است که می‌دانستند اما تمهیدی و تدبیری نکردند.

* چندان در برطرف کردن شکاف قومیتی هم موفق نبودیم تا میان قومیت‌های مختلف پلی بزنیم. این شکاف هم به اشکال گوناگون دارد تشدید می‌شود. فضای سیاسی جامعه ما متشنج است، و ساحت و سطحی دیگر، شاید در طول دوران پساانقلاب، ما چنین شرایط متحول و متشنج و ناسازگار منطقه‌ای را تجربه نکرده‌ایم. بعد از ۴ دهه روابط ما بیش از همیشه با کشورهای همسایه به ویژه عربستان خصمانه‌تر و بحرانی‌تر شده است.

* در شرایط کنونی طبیعتا دولت باید اقبال بیشتری به خانم‌ها نشان دهد. ما ناگزیر هستیم تا در این فرصت تاریخی به جوان‌ها و خانم‌ها مجال دهیم. بی‌تجربه بودن زنان و جوانان مانع از این نمی‌شود که ما فضا را به روی آنها بگشاییم. ما نباید حساسیت‌های مربوط به اقلیت‌های قومی و مذهبی را افزایش دهیم. باید تلاش کنیم همه با هم به عنوان شهروندان درجه یک جامعه که حق و حقوقی متوازن و برابر شامل حالشان می‌شود، از فرصت‌های موجود در جامعه به صورت برابر استفاده کنند نه اینکه فرصت تنها به یک عده‌ای خاص داده شود.

* "تصور من این است که دولت آینده،  تلاش دارد تا فضای بیشتری به جوان‌ها بدهد و همچنین تلاش دارد تا در فضای مدیریتی‌اش ضریب سنی را کمتر کند" بعضا از میانگین سن ۵ تا ۱۰ سال پایین‌تر نسبت به متوسط سنی دولت کنونی صحبت می‌شود که امیدواریم محقق شود.

*در حال حاضر در جریان های سیاسی چیزی به نام گفتمان وجود ندارد.

*با درخواست بزرگان تلاش‌هایی در جریان است تا شکل جدیدی از تشکیلات اصلاح‌طلبی فعال شود.

* به تعبیر دیگر قرار نیست بعد از هر انتخابات عده‌ای راهی پاستور و عده‌ای هم راهی اوین شوند. نمی‌شود عده‌ای تمام سود بازی را به سمت خودشان و هزینه‌ها را به سمت عده‌ای دیگر هل دهند. امیدواریم در جریان اصلاح‌طلبی اینگونه نباشد اما به هر حال تشکیک‌ها و تردیدهایی در این زمینه وجود دارد.

* مرحوم بازرگان در دفاعیات ۴۲ خود حرف قشنگی می‌زند، ‌می‌گوید در فرهنگ سیاسی و عامه مردم ایران شاه از یک منزلت رفیع برخوردار است؛ ما حتی وقتی می‌خواهیم به کلماتمان وزن دهیم یک شاه پسوند یا پیشوندش می‌آوریم، مثل شاه‌کلید یا شاه‌بیت. حتی به حضرت امیر می‌گوییم شاه عرب. بالاخره این موضوع در فرهنگ سیاسی ما وجود دارد که دموکرات‌های ما هم به دنبال شاه هستند و بالاخره هر طوری که میسر و میسور باشد تولید شاه می‌کنند و بعد به گردش حلقه می‌زنند و به دورش طواف می‌کنند.

* این موضوع در فضای اصلاح‌طلبی پسندیده نیست. من یادم هست دور دوم انتخابات آقای خاتمی با توجه به اینکه مشاور ایشان  و مسئول مرکز تحقیقات استراتژیک بودم، هماهنگ کردم تا افکار ایشان را به صورت کتاب‌های ساده با عناوینی مثل خاتمی و امنیت، خاتمی و گفت‌وگوی تمدن‌ها و...در ۱۵ جلد چاپ کنیم و در اختیار دانش‌آموزان قرار دهیم. می‌خواستیم با ۴۰ میلیون از خانواده‌های دانش‌آموزان رابطه برقرار شود. وقتی طرح به دست ایشان رسید دو نکته را مطرح کردند که سند این موضوع هم به ثبت کتابخانه ملی رسیده است. با اینکه ایشان از این اقدام تشکر کردند، اما گفتند چرا می‌خواهید یک شخص را بزرگ کنید؟ چرا مردم را متوجه بزرگی‌های خودشان نمی‌کنید؟ اگر می‌توانید ایده بدهید، چرا مردم را نسبت به قهرمانی‌های خودشان آگاه نمی‌کنید؟ چرا از خاتمی قهرمان می‌سازید؟ دومین نکته این بود که ایشان به من گفتند به چه حقی می‌خواهی چنین کار بکنی؟ حتی یک ریال یا یک دقیقه از بیت‌المال یا وقت اداری‌ات را نمی‌توانی صرف این موضوع کنی.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین