کد خبر: ۱۷۰۸۳۶
تاریخ انتشار: ۰۳ مرداد ۱۳۹۶ - ۲۳:۰۴
«الستر سولان» در یادداشتی در وبسایت میدل ایست آی به تحرکات سعودی برای سرمایه‌گذاری در آمریکا و پیامدهای آن برای فضای سیاسی داخلی آمریکا و منطقه‌ی خلیج فارس پرداخته است.
 «الستر سولان» در یادداشتی در وبسایت میدل ایست آی به تحرکات سعودی برای سرمایه‌گذاری در آمریکا و پیامدهای آن برای فضای سیاسی داخلی آمریکا و منطقه‌ی خلیج فارس پرداخته است.

ساعت ۲:۵۵ بعد از نیمه‌شب در یکی از شب‌های سرد ماه نوامبر در نیویورک بود و درست ساعاتی قبل دانلد ترامپ رییس‌جمهور منتخب بزرگترین اقتصاد روی کره‌ی زمین شده بود. بیرون از هتل «هیلتون» در منطقه‌ی منهتن، در حالی که معترضان در همان حوالی با هم درگیر بودند، سخنانی ایراد کرد.

ترامپ بی‌درنگ وعده داد که آمریکا را از نو بسازد؛ نه فقط با دیوار ضد مکزیکی شرم‌آورش، بلکه با بزرگراه‌ها، فرودگاه‌ها، پل‌ها و تونل‌ها. او قول داد که: «زیرساخت‌هایمان را بازسازی می‌کنیم. و در حین بازسازی آمریکا برای میلیون‌ها نفر از مردم کشورمان شغل ایجاد می‌کنیم».

سوالی که در ذهن هر جمهوری‌خواه ریگان-مسلک و هر مقام مسئول نگرانی در وزارت خزانه‌داری جولان می‌داد، این بود که رییس‌جهور جدیدشان از کدام گوری قرار بود خرج این کارها را بپردازد.

و اگر از پسش بر نمی‌آمد؛ آن میلیون‌ها هوادار ترامپ که به او رای داده بودند و وعده‌ی این همه شغل را باور کرده بودند، در انتخابات بعدی چطور واکنش نشان می‌دادند؟

پاسخ، یا بخش مهمی از پاسخ به این سوال، حدود ۱۰ هفته پیش معلوم شد. ایالات متحده قصد بازسازی خود را دارد؛ و عربستان سعودی قرار است خرجش را بپردازد.

ساخت پل
در ماه مه، شرکت سرمایه‌گذاری «بلک‌استون» در وال‌استریت که متعلق به «استفن شوارتزمن» غول بازرگانی و متحد نزدیک ترامپ است، تایید کرد که ۲۰ میلیارد دلار از صندوق سرمایه‌گذاری دولتی «پابلیک اینوستمنت فاند» متعلق به حکومت سعودی دریافت کرده است تا خرج طرح‌های زیرساختی ترامپ کند، و مقداری مشابه این مبلغ هم از سوی دیگر سرمایه‌گذاران و به تشویق عوامل سعودی وارد این طرح شده است.

بلک‌استون مدعی است با استفاده از این بودجه‌ی ۴۰ میلیارد دلاری و با کمک سعودی‌ها، آنها می‌توانند معادل ۱۰۰ میلیارد دلار را صرف ساخت و ساز بزرگراه‌ها، فرودگاه‌ها، پل‌ها، و تونل‌ها کنند. با توجه به علاقه‌ی شدید شوارتزمن به مسائل سیاسی و رییس‌جمهور جدید آمریکا، نامعقول نیست اگر تصور کنیم که این پول‌ها در ایالت‌های مرکزی و شمالی آمریکا خرج خواهد شد که از نظر اقتصادی عقب‌مانده و نظر جهت‌گیری انتخاباتی در نوسان هستند، و ترامپ برای حفظ جایگاه خود در کاخ سفید دقیقا به آنها نیاز خواهد داشت.

شوارتزمن و ترامپ از سوداگران صاحب صنف و قدیمی نیویورک هستند و دوست و متحد سیاسی یکدیگر به شمار می‌روند.

اگرچه ترامپ خودش نتوانست در جشن تولد پر بریز و بپاش شوارتزمن که در ماه فوریه به مناسبت ۷۰ سالگی‌اش برگزار شد حضور یابد، دخترش «ایوانکا» را به همراه شوهرش «جرد کوشنر» و نیز چندین تن از اعضای برجسته‌ی کابینه‌اش به نیابت از خود به این مراسم فرستاد.

این جشن حتی با استانداردهای میلیاردرهای نیویورک هم گزاف‌کارانه به حساب می‌آمد؛ «گوئن استفنی» آواز جشن تولد را خواند، و مهمان‌ها با یک کیک تولد غول پیکر به شکل یک معبد چینی پذیرایی شدند.

اینکه بسیاری از اعضای قبیله‌ی ترامپ از حاضران در این جشن بودند نکته‌ی قابل توجهی بود. خود ترامپ حدود ۱۰ سال پیش در جشن تولد ۶۰ سالگی شوارتزمن حضور یافته بود.

شوارتزمن، که از حامیان مالی قدیمی جمهوری‌خواهان است، در دوران رقابت‌های درون حزبی علنا از ترامپ در مقابل «تد کروز» حمایت کرد.

شوارتزمن و ترامپ هنوز هم خیلی با یکدیگر سروکار دارند. شوارتزمن هم‌اکنون رییس «انجمن راهبردی و سیاست‌گذاری رییس‌جمهور» است، که شبکه‌ای شدیدا قدرتمند متشکل از کاسب‌کاران متحد با رییس‌جمهور است و چند هفته پس از انتخابات از سوی ترامپ پایه‌گذاری شد.

ضمن اینکه شواترزمن در ماه ژوئن به همراه ترامپ برای دیداربا سعودی‌ها سفر کرد، و در نشست آغازین انجمن مدیران عامل سعودی-آمریکایی شرکت کرد. در این نشست قراردادهایی به ارزش میلیاردها دلار امضا شد.

تنها پس از آنکه دارودسته‌ی اجرایی کله‌گنده‌های تجاری-سیاسی آمریکا پایشان را از فرودگاه بین‌المللی «ملک خالد» بیرون گذاشتند بود که ذات واقعی قرارداد شوارتزمن آشکار شد.

سروصدای زیادی درباره‌ی قرارداد تسلیحاتی «۱۱۰ میلیارد دلاری» به راه افتاد، و همانطور که بسیار قابل پیش‌بینی بود، چیزی جز یک مشت لاف و گزاف از آب درنیامد. «بروس ریدل» از اعضای ارشد انستیتو «بروکینگز» و مدیر پروژه‌ی اطلاعاتی این موسسه می‌نویسد: «هیچ قرارداد ۱۱۰ میلیارد دلاری در کار نیست. در عوض، یک مشت تمایل‌نامه نوشته شده است، و نه هیچگونه قراردادی.»

وعده‌ی سعودی‌ها برای اهدای ۱۰۰ میلیون دلار به طرحی «که از سوی ایوانکا ترامپ پیشنهاد شده بود»، نمونه‌ای از دورویی‌های رایج ترامپ بود، همان مردی که به هیلاری کلینتون گفته بود «تمام پول‌هایی که از چنین کشورهایی دریافت کرده است بازگرداند!» اینکه سعودی‌ها مشغول بازسازی آمریکا بودند و اینکه ترامپ درست معادلش را می‌پرداخت، و البته یک معادل فاحش و بی‌ثبات‌ساز، عمدتا از توجه افکار عمومی دور ماند.

انگیزه‌های بزرگ؟
هنوز چند روز از پایان سفر به ریاض نگذشته بود که، ترامپ علنا به حمایت از تحریم شورای همکاری خلیج [فارس] بر ضد قطر پرداخت؛ تحریمی که از آن موقع تاکنون به یک حصر تمام عیار تبدیل شده است. واکنش او به این حصر آنقدر خارق‌العاده بود که وزارت امور خارجه آمریکا بر ضد او موضع گرفت.

چه چیزی باعث می‌شود یک رییس‌جمهور چنین نامتعارف عمل کند؟ آیا این پول «بلک‌استون» بود که تاثیر خود را نشان می‌داد؟

بعد، ترامپ دست روی دست گذاشت تا کودتای کوچک جانشین ولی‌عهد سابق و ولی‌عهد فعلی سعودی، محمد بن سلمان – که کاملا اتفاقی، رییس صندوق سرمایه‌گذاری سعودی «پابلیک اینوستمنت فاند» است – به ثمر نشست.

ابر-معامله‌ای که ترامپ در خلیج [فارس] جوش داده است، انگ پیشینه‌ی او در بازار ساخت و ساز املاک را بر پیشانی خود دارد. این معامله مرزهای بین ملاحظات خانوادگی، سیاسی، و تجاری را بر هم زده است؛ و در نتیجه ابعاد ژئو-استراتژیک ماجرا بسی نادیده گرفته شده است، چه برسد به منافع ملی دخیل در آن.

شایان ذکر است که «جرد کوشنر» هم نارضایتی‌های خودش را دارد: او و پدرش نتوانسته بوند با شیره‌مالی بر سر شیخ حمد بن جاسم آل ثانی (نخست‌وزیر سابق قطر) ۵۰۰ میلیون دلار برای راه‌اندازی مجدد یک پروژه‌ی سرمایه‌گذاری مشکوک در املاک «خیابان پنجم‌» نیویورک تیغ بزنند. گفتگوها بین شرکت‌ کوشنر و آل ثانی ظاهرا تا اواخر بهار سال جاری به طول انجامیده بود.

به نوشته‌ی سایت «اینترسپت» که این ماجرا را افشا کرد، «چنانچه این معامله هنوز از دستور کار خارج نشده باشد، معنای این رفتارها این است که جرد کوشنر از یک سو فشار می‌آورد تا از قدرت دیپلماسی آمریکا برای کوبیدن یک کشور کوچک استفاده کند، و از سوی دیگر شرکتش امیدوار است حجم عظیمی از پول را از همین کشور کوچک برای یک پروژه‌ی شکست‌خورده بدوشد. با این وجود، چنانچه این معامله کلا از دستور کار خارج شده باشد، کوبیدن قطر را شاید بتوان زهر چشمی دانست برای دیگر سرمایه‌گذارانی که سروکارشان با یکی از شرکت‌های کوشنر است».

هزینه‌ها – و هزینه‌ها
سوء تفاهم پیش نیاید؛ حکومت قطر پر از عیب و ایراد است. اما سطح پرخاشگری این دو ولی‌عهد بدقلق – یعنی محمد بن زاید آل نهیان در ابوظبی، و حالا بن سلمان مایه‌دار – و پای‌فشاری لجبازانه بر خواسته‌هایشان، هولناک است. چنانچه ترامپ به این دو نفر قوت قلب نداده بود، بسیار احتمال کمتری داشت که با کله‌شقی خطرناک خود چنین مایه‌ی بی‌ثبات‌سازی منطقه بشوند.

شکی نیست که ایالت‌های عقب‌مانده‌ی مرکز آمریکا نیازمند ایجاد شغل هستند و قطعا نیاز به سرمایه‌گذاری دارند، فارغ از اینکه در زمان انتخابات دچار نوسان باشند یا نه. وضع زیرساخت‌های آمریکا به طرز شرم‌آوری خراب است. اما روی آوردن به سعودی‌ها هزینه‌های خاص خود را دارد.

اینطور که ترامپ استراتژی ژئوپلیتیک آمریکا را اهرم فشاری برای اهداف سیاسی خود کرده است، بسیار قابل پیش‌بینی بود؛ حالا شدیدا محتمل به نظر می‌رسد که شاید ترامپ وعده‌هایش برای لغو تحریم‌های اوکراین را در ازای کسب حمایت روسیه در دوران انتخابات معامله کرده باشد.

با این حال، سوال‌های بیشتر را دموکرات‌ها باید بپرسند که معامله‌ی خود ترامپ «در بیابان» چقدر اخلاقی است.

لازم نیست منتظر جواب بمانید؛ بنیاد کلینتون مبلغی بین ۱۰ تا ۲۵ میلیون دلار از پول سعودی‌ها دریافت کرده است.

باز کردن جاده شاید طولانی‌تر از چیزی بشود که وعده‌اش را به ما داده بودند.

منبع : شفقنا
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین