کد خبر: ۱۶۹۶۳۷
تاریخ انتشار: ۲۷ تير ۱۳۹۶ - ۱۴:۴۰
من به‌شدت طرفدار اين نكته هستم كه جريانات سياسي بايد در طول گذر زمان شرايط فكري و روابط اجتماعي خود را به‌روز كنند. سبك زندگي جوانان كاملا متفاوت با گذشته شده است. معتقد نيستم فرمايشات ۳۰ سال پيش آيت‌الله كني مورد نياز اين دوره است. اما اين تفاوت ماهوي كه در جريان جلسه خبرگزاري فارس ديده شد هم انكار هويت قبلي اصولگرايان است.
 رزونامه اعتماد در یادداشتی به قلم محمدعلي ابطحي فعال سياسي نوشت:

در مراسم سالگرد فارس‌پلاس كه من و تعدادي از دوستان اصلاح‌طلب را هم دعوت كرده بودند و توفيق شركت نداشتيم، به اعتقاد من نكات عبرت‌آموزي براي جريان اصولگرايان در آن نهفته بود. اين مراسم در سالگرد تاسيس يكي از شعبه‌هاي خبرگزاري فارس برگزار مي‌شد كه در طول فعاليتش از نظر حرفه‌اي گسترش خوبي داشته و البته بهترين و بيشترين پوشش را در طول سال‌هاي كار خود براي دفاع از اصولگرايي و مخالفت با مخالفان آن به كار بسته است. تصاوير منتشر شده از اين مراسم نشان‌دهنده افول جريان اصولگرايي بود. جرياني كه زماني صف اول آن مهدوي‌كني، ناطق‌نوري، عسگراولادي، احمد توكلي، علي لاريجاني، سيد احمد نبوي مي‌نشستند، درمراسمي كه از سوي قوي‌ترين پشتوانه سياسي اصولگرايي، يعني خبرگزاري فارس برگزار شده بود، چيدمان صف اول اين مراسم به گونه‌اي بود كه گويا آقايان ضرغامي و رييس خبرگزاري فارس و آقاي رسايي و يكي، دو نفر از اصولگرايان در خدمت آقاي تتلو نشسته‌اند. اصولگرايان البته بايد از اين سابقه تاريخي مهم مراقبت كنند. اين سراشيبي خوبي براي آنها نيست.

اينكه اصولگرايان با داشتن رسانه‌هاي فراوان و بسياري از مراكز قدرت رسمي و به ميدان آوردن همه نيروهاي خود در انتخابات نمي‌توانند پيروز انتخابات رياست‌جمهوري شوند، دلايل زيادي دارد. اما يكي از آنها عدم انسجام فكري و مبنايي آنان است. و اينكه توجهي به هويت تاريخي خود نمي‌كنند و تنها نزديكي‌هاي انتخابات با زور و قدرت تلاش دارند خود را تحميل كنند. شايد در شرايط عادي به خاطر قدرت، اين نوع رفتار مورد پرس و جو قرار نگيرد. اما وقتي مردم مي‌خواهند راي خود را آزادانه به صندوق بيندازند، ‌معادلات تغيير مي‌كند. ديگر آشتي‌هاي ديرهنگام و شب هنگام انتخاباتي نمي‌تواند تاثير‌گذار باشد و مهم‌تر اينكه رفتارهاي هنجارشكن از نظر مخاطبان مشخصي كه به دلايل عقيدتي طرفدار يك جريان سياسي هستند، دور نمي‌ماند. ملاقات با يكي از خوانندگان رپ‌خوان در شرايط عادي شايد كاري پسنديده باشد. حتي اگركار خوبي تلقي نشود، اتفاق مهمي هم تلقي نمي‌شود. اما در انتخابات اخير ديدار آقاي رييسي با آقاي تتلو معادلات زيادي را به هم زد. دليل اصلي‌اش اين بود كه اصولگرايان حامي رييسي چنان طرف مقابل را به بي‌ديني و بي‌مبالاتي متهم مي‌كردند كه توقع مخاطب‌هاي اصولگرايي اين نبود كه با اين خواننده ديداري صورت بگيرد. اين كارها به پاي كل جريان اصولگرا نوشته مي‌شود و بخش اعظمي از مخاطبان اصولگرايي ريزش مي‌كنند. نشستن تتلو در صف اول جريان اصولگرايي در جلسه خبرگزاري فارس و نيامدن چهره‌هاي شاخص و اصلي اصولگرا در اين مراسم نشان از اعتراض به اين رفتارها از داخل جريان اصولگرايي است. به خوبي به ياد دارم كه در سال‌هاي دهه ۶۰ كه من مدير راديو بودم، يك ظهر جمعه‌اي رفتم نماز جمعه. آن وقت‌ها نماز جمعه خيلي پرجمعيت بود. همه جناح‌هاي نظام در آن حضور داشتند. شب قبلش در تلويزيون فيلم خارجي نمايش داده شده بود كه اهالي يك خانواده سگ داشتند. تا چشم آيت‌الله مهدوي‌كني از آن بالا به من افتاد، ايشان آن روز امام جمعه تهران بود، بحث را با عصبانيت بردند به سمت انتقاد از تلويزيون و اينكه چرا بايد در تلويزيون به قول ايشان سگ‌بازي نشان دهند. صف اول نماز جمعه مي‌نشستيم. من به درست يا غلط بودن سخنان آيت‌الله كاري ندارم. اما مخاطبان اصولگرايي عمدتا مريد آيت‌الله كني‌ها بودند. آنها نمي‌توانند جاي خود را در رديف اول يك جلسه اصولگرايي با يك خواننده رپ عوض كنند.

من به‌شدت طرفدار اين نكته هستم كه جريانات سياسي بايد در طول گذر زمان شرايط فكري و روابط اجتماعي خود را به‌روز كنند. سبك زندگي جوانان كاملا متفاوت با گذشته شده است. معتقد نيستم فرمايشات ۳۰ سال پيش آيت‌الله كني مورد نياز اين دوره است. اما اين تفاوت ماهوي كه در جريان جلسه خبرگزاري فارس ديده شد هم انكار هويت قبلي اصولگرايان است. توجه به اين نكته نيز ضروري است كه اصولگرايان با حربه سكولار خواندن اصلاح‌طلبان هميشه به مقابله آنها آمده‌اند. اين دين‌گرايي جاذبه مهمي براي آنان بوده است. متدينان با باورهاي ديني براي نظرات سياسي آنها اهميت قايل مي‌شوند. البته بايد اين نكته را هم در مورد اصولگرايان توجه داشت كه اين بحران هويتي‌شان ميراث آقاي احمدي‌نژاد است كه هنوز نتوانسته‌اند آن را جبران كنند. وقتي در انتخابات ۸۴ خواسته يا نا خواسته يكپارچه پشت سر او ايستادند و او نماينده فكر اصولگرايي در قدرت شد، همه در كنار او قرار گرفتند. رفتارهاي احمدي‌نژاد كه صف خود را از اصولگرايي جدا مي‌كرد، باعث مي‌شد كه چنددستگي بدي در بين اصولگرايان اتفاق بيفتد. بعد از دوره اول احمدي‌نژاد خيلي تلاش كردند كه هويت خود را باز يابند. نشد.

در هر حال اصولگرايان بايد تجديد سازمان كنند و از انفعال بيرون بيايند تا بتوانند در آينده بال تواناي سياست ايران در كنار جريان اصلاح‌طلبي باشند. همه درگيري‌ها و حذف‌ها و هدر دادن نيروها ثابت كرد كه يكي از اين دوجناح اصلي سياسي قابل حذف نيستند، اصولگرايي به بازگشت به هويت خود نياز دارد.

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین