دستگاه خارجی کشور برای خنثیسازی این استراتژی جدید سیاست تازهای درپیش گرفته است و ترافیک دیپلماتیک وزیر خارجه نیز در همین راستا قابل تحلیل است. کشورهای اروپایی نیز به هیچ عنوان از سیاست رادیکال علیه ایران استقبال نخواهند کرد.
روزنامه آرمان در یادداشتی به قلم سید جلال سادایتان نوشت:
در همه کشورها حفظ و ارتقای منافع ملی مورد اتفاق و اجماع کلیه گروهها و جریانات سیاسی قرار دارد و منافع ملی خط قرمز کشور محسوب میشود که گذار و عبور از آن به هیچ عنوان قابل قبول نیست. اگر در جایی گروهی برای منافع گروهی و مسائل حزبی و جناحی خود، علیه دستاوردهای منافع ملی اقدامی انجام دهد، معمولا به عنوان یک امر امنیتی از سوی مراجع ذیربط با آن برخورد میشود. در چهار سال گذشته و با شروع مذاکرات هستهای و سپس عقد توافقنامه برجام هجمههای غیرواقعی به وزیر خارجه و تخریب منافع ملی کشور در دستورکار تعدادی از گروههای و جریانات سیاسی کشور قرار گرفته است، اما در این میان همسویی عجیب و غریب دلواپسان داخلی با بازیگران خارجی مخالف منافع ایران که تاکنون نیز ادامه دارد، قابل توجه و تامل است. از همان ابتدا لابیهای رژیم صهیونیستی و همچنین لابی برخی از کشورهای عربی به رهبری عربستان سعودی برای شکست تلاشهای ایران و کشورهای پنج به علاوه یک به کار افتادند. اما در داخل نیز دلواپسان با عبور از مرزهای انتقاد، سیاست خارجی کشور را مورد هجمههای ناروا قرار دادند. اگرچه بعدها دستاوردهای برجام از جمله رفع تحریمهای سازمان ملل، برداشته شدن قطعنامههای شورای حکام، بازگشت تدریجی سرمایهگذاران خارجی به کشور و همچنین بهبود جایگاه دیپلماتیک کشور، دلواپسان را مجبور به سکوت در مقابل این دستاوردها کرد، اما پس از مدتی دوباره هجمههای این جریانات شروع شد. مدتی پیش موضوع تحویل سردارسلیمانی را به آمریکاییها را مطرح کردند و اکنون درصدد تخریب وزیرخارجه با انتشار ویدئوهای تقطیعشده هستند. اما چرا دلواپسان به جای پذیرش دستاوردها به تخریب وزیر خارجه میپردازند؟ دلواپسان پس از 29 اردیبهشت درصدد هستند مانع از آن شوند که ظریف دوباره پست وزارت خارجه را برعهده گیرد و با تحمیل یک وزیر فشل و شکستخورده به دولت در عرصه خارجی یکی از مهمترین عرصههای مانور دولت را از آن بگیرند. بخشی از این هجمههای ناروا با مساله چینش کابینه جدید در عرصه خارجی مرتبط است. از طرفی دیگر با روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا و فراهم شدن فضا برای جنگطلبان در منطقه خاورمیانه از جمله عربستان سعودی، اکنون تلاشهای جدیدی برای محاصره ایران و بازبینی و حتی لغو برجام توسط این کشورها وجود دارد.
دستگاه خارجی کشور برای خنثیسازی این استراتژی جدید سیاست تازهای درپیش گرفته است و ترافیک دیپلماتیک وزیر خارجه نیز در همین راستا قابل تحلیل است. کشورهای اروپایی نیز به هیچ عنوان از سیاست رادیکال علیه ایران استقبال نخواهند کرد. گفتههای مقامات اروپایی نیز در این زمینه روشن و گویای همه چیز است. اکنون اروپا و ایران دارای منافع مشترکی برای تداوم برجام و همچنین حضور همهجانبه ایران در عرصه بینالمللی هستند، اما دلواپسان ضمن نادیده انگاشتن وضعیت خطرناک منطقه، منافع مشترک ایران و اروپا تنها از دریچهای جناحی و فروملی مسائل مرتبط با منافع ملی را مورد توجه قرار میدهند. آنان بارها نشان دادهاند ابایی از ضدیت با منافع ملی و بهبود وضعیت کشور ندارند. اما تداوم فعالیتهای دکتر ظریف به عنوان معمار جدید سیاست خارجی ایران، بهترین پاسخ به اینگونه اقدامات و هجمهها خواهد بود. ظریف تنها نیست؛ ملت ایران حامی اوست.
در همه کشورها حفظ و ارتقای منافع ملی مورد اتفاق و اجماع کلیه گروهها و جریانات سیاسی قرار دارد و منافع ملی خط قرمز کشور محسوب میشود که گذار و عبور از آن به هیچ عنوان قابل قبول نیست. اگر در جایی گروهی برای منافع گروهی و مسائل حزبی و جناحی خود، علیه دستاوردهای منافع ملی اقدامی انجام دهد، معمولا به عنوان یک امر امنیتی از سوی مراجع ذیربط با آن برخورد میشود. در چهار سال گذشته و با شروع مذاکرات هستهای و سپس عقد توافقنامه برجام هجمههای غیرواقعی به وزیر خارجه و تخریب منافع ملی کشور در دستورکار تعدادی از گروههای و جریانات سیاسی کشور قرار گرفته است، اما در این میان همسویی عجیب و غریب دلواپسان داخلی با بازیگران خارجی مخالف منافع ایران که تاکنون نیز ادامه دارد، قابل توجه و تامل است. از همان ابتدا لابیهای رژیم صهیونیستی و همچنین لابی برخی از کشورهای عربی به رهبری عربستان سعودی برای شکست تلاشهای ایران و کشورهای پنج به علاوه یک به کار افتادند. اما در داخل نیز دلواپسان با عبور از مرزهای انتقاد، سیاست خارجی کشور را مورد هجمههای ناروا قرار دادند. اگرچه بعدها دستاوردهای برجام از جمله رفع تحریمهای سازمان ملل، برداشته شدن قطعنامههای شورای حکام، بازگشت تدریجی سرمایهگذاران خارجی به کشور و همچنین بهبود جایگاه دیپلماتیک کشور، دلواپسان را مجبور به سکوت در مقابل این دستاوردها کرد، اما پس از مدتی دوباره هجمههای این جریانات شروع شد. مدتی پیش موضوع تحویل سردارسلیمانی را به آمریکاییها را مطرح کردند و اکنون درصدد تخریب وزیرخارجه با انتشار ویدئوهای تقطیعشده هستند. اما چرا دلواپسان به جای پذیرش دستاوردها به تخریب وزیر خارجه میپردازند؟ دلواپسان پس از 29 اردیبهشت درصدد هستند مانع از آن شوند که ظریف دوباره پست وزارت خارجه را برعهده گیرد و با تحمیل یک وزیر فشل و شکستخورده به دولت در عرصه خارجی یکی از مهمترین عرصههای مانور دولت را از آن بگیرند. بخشی از این هجمههای ناروا با مساله چینش کابینه جدید در عرصه خارجی مرتبط است. از طرفی دیگر با روی کار آمدن دونالد ترامپ در آمریکا و فراهم شدن فضا برای جنگطلبان در منطقه خاورمیانه از جمله عربستان سعودی، اکنون تلاشهای جدیدی برای محاصره ایران و بازبینی و حتی لغو برجام توسط این کشورها وجود دارد.
دستگاه خارجی کشور برای خنثیسازی این استراتژی جدید سیاست تازهای درپیش گرفته است و ترافیک دیپلماتیک وزیر خارجه نیز در همین راستا قابل تحلیل است. کشورهای اروپایی نیز به هیچ عنوان از سیاست رادیکال علیه ایران استقبال نخواهند کرد. گفتههای مقامات اروپایی نیز در این زمینه روشن و گویای همه چیز است. اکنون اروپا و ایران دارای منافع مشترکی برای تداوم برجام و همچنین حضور همهجانبه ایران در عرصه بینالمللی هستند، اما دلواپسان ضمن نادیده انگاشتن وضعیت خطرناک منطقه، منافع مشترک ایران و اروپا تنها از دریچهای جناحی و فروملی مسائل مرتبط با منافع ملی را مورد توجه قرار میدهند. آنان بارها نشان دادهاند ابایی از ضدیت با منافع ملی و بهبود وضعیت کشور ندارند. اما تداوم فعالیتهای دکتر ظریف به عنوان معمار جدید سیاست خارجی ایران، بهترین پاسخ به اینگونه اقدامات و هجمهها خواهد بود. ظریف تنها نیست؛ ملت ایران حامی اوست.
ارسال نظر