محاکمه زن در ماجرای قتل شوهرش

زنی که مدعی است شوهرش او را مجبور می‌کرد در ازای پول با دوستش ارتباط پنهانی داشته باشد، برای دومین‌بار به اتهام معاونت در قتل شوهرش محاکمه شد. حکم قصاص عامل اصلی قتل پیش از این در دیوان عالی کشور تائید شده بود.

10 مرداد 93 پلیس پایتخت از وقوع یک فقره تصادف منجر به مرگ در جاده ملارد با خبر شد.

ماموران در بررسی صحنه تصادف درحالی با جسد متلاشی شده مردی جوان به نام هوشنگ روبه‌رو شدند که اثری از خودروهای تصادفی نبود.

این شرایط فرضیه صحنه‌سازی برای فرار از قتل را پیش‌روی کارآگاهان قرار داد. فردای روز حادثه، همسر مقتول که برای گزارش مفقودی هوشنگ به کلانتری رفته بود، مورد بازجویی قرار گرفت و گفت: «از مدتی قبل با شوهرم اختلاف داشتم. او معتاد بود و مرا مجبور می‌کرد با یکی از دوستانش به نام کامران ارتباط داشته باشم. کامران دیروز به خانه‌ام آمد و گفت هوشنگ را کشته است.»

مدتی بعد کامران نیز دستگیر شد و با اعتراف به قتل گفت: «نقشه قتل را سمیه همسر مقتول کشید. روز حادثه، سوار نیسان هوشنگ شدم و با او به شمال رفتم. سمیه هم با ماشین دیگری پشت ما ‌آمد. در راه بازگشت، هوشنگ تصمیم گرفت جایش را با من عوض کند. لحظه‌ای از ماشین پیاده شد که همان ‌موقع سمیه با ماشین به او زد. سپس من، در حالی که هوشنگ هنوز زنده بود، چند بار دیگر از رویش رد شدم.» با ثبت اعترافات هر دو متهم، پرونده برای رسیدگی در اختیار شعبه 74 وقت دادگاه کیفری استان تهران قرار گرفت.

کامران که با درخواست قصاص اولیای دم روبه‌رو شده بود، بار دیگر به قتل اعتراف کرد، اما سمیه، اتهام معاونت در قتل را نپذیرفت و گفت: «کامران دروغ می‌گوید. من اصلا از قتل خبر نداشتم.»

در پایان این جلسه، کامران به قصاص و سمیه با تبرئه از اتهام معاونت در قتل به شلاق محکوم شد. قضات دیوان عالی کشور، حکم قصاص کامران را تائید کردند، اما خواستار بررسی دوباره اتهام معاونت در قتل سمیه شدند.

صبح دیروز، جلسه دادگاه با حضور هر دو متهم برگزار شد.

سمیه گفت: «آن روز کامران و شوهرم به میدان تره بار رفته بودند. شب که شد، کامران به خانه‌ام آمد و گفت شوهرم را کشته و باید با هم فرار کنیم. من مخالفت کردم و کامران تهدیدم کرد اگر به کسی حرفی بزنم، مرا هم خواهد کشت. شوهرم معتاد بود و در ازای پولی که از کامران می‌گرفت مرا مجبور می‌کرد با او ارتباط داشته باشم، اما من هیچ‌وقت راضی به این کار نبودم.»

سپس کامران اظهارات سمیه را تائید کرد و گفت: «سمیه از قتل خبر نداشت. من پای او را به پرونده کشاندم تا تلافی کنم، اما حالا که خودم در آستانه اعدام هستم، نمی‌خواهم فرد بی‌گناه دیگری مجازات شود.» در پایان دادگاه قضات وارد شور شدند تا رای نهایی را صادر کنند.

 منبع: جام جم