کد خبر: ۱۶۷۱۳۱
تاریخ انتشار: ۱۱ تير ۱۳۹۶ - ۱۲:۵۸
دختر مورد علاقه‌ام به من می‌گفت راضی به این ازدواج نیست. من و دوستانم قصد آدم‌ربایی نداشتیم، فقط می‌خواستیم با مرد میانسال حرف بزنیم که از ازدواج با دختر مورد علاقه‌ام منصرف شود.
پسر عاشق‌ پیشه وقتی متوجه شد دختر مورد علاقه‌اش با مردی میانسال نامزد کرده است، دست به اقدام عجیبی زد. او با ربودن مرد میانسال او را داخل قبری حلق‌ آویز کرد.

زمستان سال گذشته مردی میانسال در شعبه 9 بازپرسی دادسرای جنایی تهران حاضر شد و از افرادی به اتهام آدم‌ ربایی و ناکامی در سوءقصد شکایت کرد.

همزمان با تشکیل پرونده قضایی با دستور بازپرس سهرابی، پرونده در اختیار ماموران اداره 11 پلیس آگاهی تهران قرار گرفت.

در این مرحله ماموران به تحقیق از شاکی که مردی پولدار بود، پرداختند که معلوم شد او در زمینه خرید و فروش خودرو فعالیت دارد. شاکی زمانی که به ملاقات نامزدش رفته بود، توسط افرادی ربوده و به شهری در غرب کشور منتقل شد.



آدم‌ربایان از شاکی 200 میلیون تومان خواسته بودند، اما زمانی که نتوانستند به هدف خود برسند، گروگان را با چاقو مجروح کردند. بعد او را در داخل قبری حلق‌آویز کرده و گریخته بودند. مرد مجروح بسختی طناب دور گردنش را باز و خود را از عمق قبر نجات داده بود.

در ادامه تحقیقات پلیسی خودروی سرقتی به دلیل سرعت بالا در یکی از آزادراه‌های اطراف تهران متوقف شد، اما دو سرنشین آن با جا گذاشتن خودرو فرارکردند که بعد از چند روز بازداشت و مدعی شدند خودرو را دوست دیگرشان به آنها امانت داده و نمی‌دانستند سرقتی است.

در مرحله بعدی تحقیقات دوست این دو نفر به نام سعید نیز اردیبهشت امسال بازداشت و در جریان تحقیقات مدعی شد در روز آدم‌ربایی با دیگر اعضای باند همراه بوده، اما بعد از ساعاتی بازگشته و دو همدستش که اکنون فراری هستند مرد میانسال را به خارج از تهران منتقل و به جانش سوء قصد کرده‌اند.

جست‌وجوها برای دستگیری دو عضو اصلی باند آدم‌ربایی ادامه داشت تا این که با گذشت شش ماه از این ماجرا، دیروز ماموران وحید، یکی از دو متهم فراری را در حالی که در خیابان با چند نفر درگیر شده و در حال کتک‌کاری بود، بازداشت کردند. با انتقال او به کلانتری معلوم شد وی به اتهام آدم‌ربایی تحت تعقیب است. بنابراین متهم برای ادامه تحقیقات به شعبه نهم بازپرسی دادسرای جنایی تهران منتقل شد.

مرد آدم‌ربا به قاضی پرونده گفت: من با دختر جوانی در خیابان آشنا شدم و دوستی‌مان ادامه پیدا کرد. قرار بود شرایطم که بهتر شد، با هم ازدواج کنیم. چندی پیش متوجه شدم او با مرد پولداری نامزد کرده و قرار است با هم ازدواج کنند. دختر مورد علاقه‌ام به من می‌گفت راضی به این ازدواج نیست. من و دوستانم قصد آدم‌ربایی نداشتیم، فقط می‌خواستیم با مرد میانسال حرف بزنیم که از ازدواج با دختر مورد علاقه‌ام منصرف شود.

وی ادامه داد: آن روز من و دوستانم بعد از تماس دختر مورد علاقه‌ام به مقابل خانه‌اش رفتیم. نامزد او را به بهانه این که خودرویش را بد جایی پارک کرده به خیابان کشاندیم. او زمانی که سوار خودرویش شد، ما نیز سوار شدیم. به او گفتیم مشکلی برایش پیش نمی‌آید و می‌خواهیم حرف بزنیم. در میانه راه با هم دعوا کردیم. خودروی او را به دو نفر از دوستانم تحویل داده و همراه آن مرد سوار خودروی خودمان شدیم. وانمود کردیم باغی در روستا داریم و بهتر است در آنجا با هم حرف بزنیم. او را به همان جا بردیم. مرد میانسال می‌خواست فرار کند که با ما درگیر شد. من هم از ترس این که ماجرا لو برود، او را با ضربه‌های چاقو زدم. با دوستم دست و پایش را با طناب بستیم و طنابی هم دور گردنش انداخته و به داخل گودالی انداختیم و فرار کردیم. نمی‌خواستیم آدم‌ربایی کنیم. فقط می‌خواستیم او را بترسانیم که دختر مورد علاقه‌ام را فراموش کند.

متهم با قرار قانونی برای ادامه تحقیقات تحویل اداره آگاهی شد و دیگر همدست فراری او تحت تعقیب پلیس قرار گرفت.

 منبع: جام جم


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین