|
|
امروز: سه‌شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۱۰:۳۴
کد خبر: ۱۶۵۳۰۱
تاریخ انتشار: ۲۹ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۱:۵۲
و الا كيست كه نداند طرح اينكه مردم واجد هيچ حقي نيستند، آن هم پس از گذشت چهار دهه از شكل‌گيري جمهوري اسلامي ايران، سخن لغوي است. حتي الان هم مي‌توان به آنان گفت كه ما اصولا در اين چارچوب بحثي نداريم.
روزنامه اعتماد در یادداشتی به قلم عباس‌عبدي روزنامه نگار و تحليلگر نوشت:

هنگامي كه به عنوان يك ناظر و از بيرون به جامعه ايران نگاه مي‌كنيم دچار تعجب و حيرت مي‌شويم. مي‌پرسيد چرا؟ عرض مي‌كنم. جامعه‌اي كه يك انتخابات مهم و با ٧٥ درصد مشاركت را برگزار كرده، انتخاباتي كه آرام و رقابتي برگزار شد، و به‌طور قطع در سطح بالاي استانداردهاي انتخابات در جوامع مشابه است؛ انتخاباتي كه به شكل‌گيري سپري فولادي در برابر بيگانگان بر فراز كشور انجاميد، انتخاباتي كه مردم و جامعه را نسبت به عبور از وضع موجود اميدوار كرد؛ اين واقعيت اول. واقعيت دوم اينكه جامعه ايران با چالش‌هاي بسيار مهمي در زمينه‌هاي اقتصادي ، اجتماعي و زيست‌محيطي مواجه است كه مردم به اميد حل يا حداقل تعديل اين چالش‌ها به ميدان آمدند و با انتخاب خود راه را از بيراه متمايز كردند. واقعيت سوم نيز اوضاع نابسامان منطقه و تشديد تنش و نيز توطئه‌هاي بيگانگان از جمله ايالات متحده در منطقه و ايران است كه اخبار ريز و درشت آن هر روز در رسانه‌ها درج و منتشر مي‌شود. واقعيت تاسف‌بار چهارم؛ تنش كلامي در سطح سياست درباره موضوعاتي است كه حداقل به ظاهر ارتباط چنداني با مسائل و واقعيت‌هاي عاجل جامعه ندارد. اگر يك كشور با هيچ‌كدام از دو واقعيت دوم و سوم مواجه نبود و در شرايط عادي و امن هم قرار داشت اين حد از تنش‌هاي كلامي توجيه‌پذير نبود، به ويژه پس از انجام يك انتخابات خوب و آرامش‌بخش، بايد تنش‌هاي كلامي دوران انتخابات فرو بنشيند، نه آنكه روند فزاينده‌اي پيدا كند. يكي از شاخص‌هاي انتخابات اين است كه پيش از روز راي‌گيري نقدها و نظرات موافق و مخالف اوج مي‌گيرد ولي پس از انتخابات، همه آنها فروكش مي‌كند و راي‌گيري چون ريختن آب روي آتش اختلافات كلامي عمل مي‌كند. ولي به نظر مي‌رسد كه در ايران هنوز ياد نگرفته‌ايم يا نپذيرفته‌ايم كه صندوق راي بنزين نيست كه بر آتش اختلافات ريخته شود، بلكه آب است كه بايد آن را خاموش كند.


اين پديده دوسويه است و چنان نيست كه فقط يك سوي ماجرا در دميدن به اين آتش نقش دارد، هرچند مي‌توان براي هركدام سهمي قايل شد، ولي مساله اين است كه ما در مقام تعيين سهم و داوري بي‌طرفانه نيستيم. اكنون بايد توجه را به درون و بخشي معطوف كرد كه انتظار بروز رفتار مسوولانه‌تر از آن داريم. به همين دليل بايد خطاب را متوجه آقاي رييس‌جمهور كرد كه هيچ منطق سياسي و عقلي ايجاب نمي‌كند كه برخي مسائل اختلافي طرح شود يا حتي به برخي از تهاجمات كه به‌ناحق هم هست پاسخ داده شود. به ويژه هنگامي كه اين كار در سخنراني‌ها انجام شود خطرناك است. زيرا برخلاف متن مكتوب، هنگام سخنراني، گوينده تحت تاثير عوامل گوناگوني قرار مي‌گيرد كه ممكن است كوچك‌ترين بي‌دقتي در بيان يك جمله، موجب سوءتعبير و آغاز يك مجادله بي‌فايده شود. در سخنراني ممكن است سخنران تحت تاثير احساسات و نيز فضاي شنوندگان سخناني را بگويد كه در بيان مكتوب از آن پرهيز مي‌كند. در چنين شرايطي وارد يك دور باطل از نقد و نقد متقابل مي‌شويم. فراموش نشود كه بخشي از بازندگان انتخابات مترصد آن هستند كه به بحث‌هاي حاشيه‌اي دامن بزنند و دولت و رييس‌جمهور را به اين بازي بيهوده وارد كنند. ظاهرا ايشان هم بدش نمي‌آيد وارد اين حاشيه‌ها شود. ‌

نمونه آن بحث ولايت و حكومت و رابطه آن با راي مردم است. بحثي كه با توضيحات و عملكرد مرحوم امام و نيز مواضع و رفتار سياسي رهبري پرونده‌اش بسته شده است و برخي از افراد هرازگاهي مي‌كوشند كه آن را باز كنند تا ثابت كنند كه برخلاف مواضع رسمي حكومت و رهبري، مردم نقش و اعتباري در شكل‌گيري حكومت ندارند. هرچند از سخنان آقاي روحاني سوءتعبير شده و اين كاملا واضح است كه منظورشان از ولايت مفهوم آن در كلام شيعي نبود، ولي پرداختن به اين موضوع آن هم با وجود انتخابات اخير چه جايگاهي دارد؟ با اين انتخابات چنين مفهومي تحصيل حاصل شده است. به‌طور كلي اختلاف مردم با اين جماعت مخالف راي مردم را نبايد به چارچوب‌هاي فكري كشاند.

و الا كيست كه نداند طرح اينكه مردم واجد هيچ حقي نيستند، آن هم پس از گذشت چهار دهه از شكل‌گيري جمهوري اسلامي ايران، سخن لغوي است. حتي الان هم مي‌توان به آنان گفت كه ما اصولا در اين چارچوب بحثي نداريم. ما ملتزم به قانون اساسي هستيم. قانوني كه مردم آن را تصويب و تاييد كرده‌اند. شما هم اگر زورتان مي‌رسد، مردم را از حكومت حذف كنيد، همچنان كه اگر مي‌رسيد تاكنون اين كار را انجام داده بوديد. بنابراين وارد شدن در مباحثي كه خارج از متن مسائل جامعه و بسيار انتزاعي است چه فايده‌اي دارد؟ آنان اگر زورشان برسد يك لحظه هم براي مردم جايگاهي قايل نخواهند شد و در اجراي اين هدف نيازي هم به تاييد آيه و حديث نخواهند داشت. در مقابل، زور هم كه نداشته باشند به راي مردم تمكين خواهند كرد و مباحث نظري و فكري را كنار مي‌گذارند.

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین