پسر خاله 39 ساله قربانی سوء ظن مرگبار شد

از حدود یک سال قبل موریانه سوء ظن همه وجودم را تخریب کرده بود. مدام رشته افکارم به سوی پسر خاله 39 ساله ام کشیده می شد به همین خاطر کینه عمیقی از او به دل داشتم تا این که سلاح شکاری را به دست گرفتم و ...

 این ها بخشی از اظهارات مرد 45 ساله ای است که در پی بروز برخی مسائل خاص و سوء ظن های خانوادگی دست به جنایتی هولناک زد. این مرد پس از اعترافات تکان دهنده اش در پلیس آگاهی به محل ارتکاب جرم واقع در زمین های کشاورزی اطراف روستای «دوله» هدایت شد تا در حضور قاضی ویژه قتل عمد، زوایای تاریک این پرونده جنایی را روشن کند. متهم 45 ساله در حالی که از تصمیم گیری وحشتناک به خاطر سوءظن پشیمان شده بود و آثار ندامت در چهره اش موج می زد، قبل از آغاز رسمی بازسازی صحنه قتل گفت: در آن روزها آن قدر خشم وغرور بر من غلبه کرده بود که درحالت عصبانیت نمی توانستم تصمیم درستی بگیرم اما حالا که زندگی خود و خانواده ام را به نابودی کشاندم و یکی از بستگان نزدیکم را به قتل رساندم تازه می فهمم که چقدر به بیراهه رفته ام و ...

قایقی بعد قاضی «کاظم میرزایی» با تفهیم موادی از قانون آیین دادرسی کیفری به متهم این پرونده جنایی از وی خواست تا ضمن تشریح چگونگی ماجرای قتل مسلحانه، مواظب اظهارات خود باشد و حقیقت موضوع را بیان کند چرا که اعترافات او در صحنه بازسازی قتل مورد استنادهای قضایی در روند رسیدگی به پرونده قرار می گیرد. پس از آن متهم به قتل، مقابل دوربین قوه قضاییه ایستاد و ضمن معرفی کامل خود گفت: «سوءظن» چون موریانه ای وجودم را تخریب می کرد. نمی توانستم برخی اختلافات و مسائل خاص خانوادگی را نادیده بگیرم. این ماجرا از حدود یک سال قبل و در پی رفتار نامناسب پسر خاله ام آغاز شده بود و من از این موضوع به شدت ناراحت بودم. در همان حالت عصبانیت تصمیم به اقدامی وحشتناک گرفتم، اما به هیچ کس در این باره چیزی نگفتم تنها مترصد بودم که پسر خاله ام را به قتل برسانم ولی هیچ گاه این شرایط برایم فراهم نشد. البته او نیز در جریان موضوع قرار گرفته بود و احساس می کرد که من قصد کشتن او را دارم به همین خاطر هم هیچ گاه تنهایی به جایی نمی رفت. روزها به همین ترتیب سپری می شد تا این که شب حادثه (هفتم خرداد) متوجه شدم که پسر خاله ام با تراکتور به زمین های کشاورزی اطراف روستا رفته است. دیگر چیزی نفهمیدم، بلافاصله کمربند سلاح شکاری ام را روی کتفم انداختم و سوار بر موتورسیکلت به طرف زمین های کشاورزی حرکت کردم. آن قدر خشم سراپای وجودم را فراگرفته بود که فقط گاز موتورسیکلت را می فشردم. هوا تاریک بود که به محل رسیدم و در حدود 10 تا 15 متری پسرخاله ام قرار گرفتم ابتدا به خاطر آن رفتار نامناسبش از او گلایه کردم. او ابتدا مکث کرد اما وقتی گفت: «خوب کاری کردم!» دیگر اسلحه را به سویش نشانه رفتم، او تا آن لحظه از وجود سلاح خبر نداشت و تلاش کرد با بیل به من حمله کند ولی ناگهان با دیدن لوله سلاح شکاری در جا میخکوب شد. من هم فقط یک گلوله به شکمش شلیک کردم و سوار بر موتورسیکلت به روستا رفتم. کاپشنم را روی دیوار انداختم ولی سگی آن را به داخل لجن های اصطبل برده بود. متهم این پرونده جنایی ادامه داد: برای آن که آثاری از شلیک گلوله باقی نماند اسلحه را هم با نفت تمیز شستم و در زیر خاک پنهان کردم تا این که دستگیر شدم و همه چیز لو رفت.

این گزارش حاکی است: پس از اعترافات صریح متهم درباره چگونگی وقوع این جنایت، قاضی میرزایی دستور پایان بازسازی صحنه قتل را صادر کرد و بدین ترتیب مرد 45 ساله ای که فقط به خاطر یک سوء ظن دست به آدم کشی زده بود، روانه زندان شد تا پرونده او دیگر مراحل قانونی را طی کند.

سابقه خبر

ساعت 2 بامداد هفتم خرداد، مرگ مرد 39 ساله ای که بر اثر اصابت گلوله در بیمارستان طالقانی مشهد جان باخته بود، قاضی ویژه قتل عمد را به مرکز درمانی کشاند. بررسی های میدانی قاضی «کاظم میرزایی» نشان داد که مرد مذکور در زمین های کشاورزی اطراف روستای «دوله»، با استفاده از سلاح شکاری به قتل رسیده است. بنابراین تحقیقات شبانه قاضی شعبه 211 دادسرای عمومی و انقلاب مشهد به روستای مذکور کشیده شد و تا صبح روز بعد به طول انجامید. کارآگاه نجفی (افسر پرونده) که با دستورات ویژه مقام قضایی بررسی های خود را ادامه می داد به سرنخ هایی از موتورسواری رسید که شب حادثه در محل جنایت حضور داشت. این گونه بود که ماموران انتظامی و کارآگاهان اداره جنایی موفق شدند با پیدا کردن کاپشن لجن آلود، موتورسوار مذکور را دستگیر کنند. این متهم که سپیده دم روز حادثه توسط قاضی میرزایی بازجویی شده بود راز این جنایت هولناک را فاش کرد و قتل پسر خاله اش را به گردن گرفت.