کد خبر: ۱۶۴۷۸۱
تاریخ انتشار: ۲۵ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۲:۴۸
اگرچه رهبران داعش، هيچ عقيده و آرماني جز قدرت ندارند، اما بسياري از سربازان اين ارتش خونخوار، انسان‌هايي عقيده‌پرست‌اند كه بهشت و خشنودي خدا را در كشتن انسان‌ها و ويراني شهرها مي‌بينند. اگر غير از اين بود، لباس‌هاي انتحاري نمي‌پوشيدند و به استقبال مرگ نمي‌رفتند. داعش را بايد فهميد.
روزنامه اطلاعات در یادداشتی به قلم رضا بابایی نوشت:چهار سال پيش که وحشي‌گري‌هاي داعش آغاز شد و بر صدر اخبار نشست، من جزء کساني بودم که مي‌پنداشتيم عمر اين آدم‌خواران شقي، به يک سال نمي‌رسد؛ اما اشتباه مي‌کرديم. چهار سال گذشت و در اين سال‌هاي خونين، آنان از هيچ تباهي و قساوتي دريغ نکردند. ميليون‌ها انسان را آواره کردند؛ هزاران بي‌گناه را کشتند؛ آثار باستاني هفت‌هزار ساله را زباله كردند و چه آشيانه‌هايي را که به خاکستر گرم نشاندند. برتري نظامي داعش نه در سلاح است و نه در شمار و نه در زمين و نه حتي در زمان.

دست بالاي داعش در برخورداري‌اش از نيروي انساني قسي‌القلب و آماده انتحار و انفجار است. هر گروهي که چنين سربازاني در اختيار داشته باشد، همه جهان را نا‌امن مي‌کند؛ به‌ويژه تا آنگاه که استقرار سياسي نيافته باشد و ديپلماسي را هم حرام بشمارد.

آنچه ما تروريسم و توحش مي‌خوانيم، نزد داعشيان «جهاد مقدس» است. «انتحار» تعبير ما است؛ آنها خود مي‌گويند «استشهاد». ما از ارزشمندي جان و مال انسان‌ها مي‌گوييم؛ آنان از توهمات بي‌مرزشان دم مي‌زنند و جان انسان‌ها را به هيچ مي‌گيرند.

اگرچه رهبران داعش، هيچ عقيده و آرماني جز قدرت ندارند، اما بسياري از سربازان اين ارتش خونخوار، انسان‌هايي عقيده‌پرست‌اند كه بهشت و خشنودي خدا را در كشتن انسان‌ها و ويراني شهرها مي‌بينند. اگر غير از اين بود، لباس‌هاي انتحاري نمي‌پوشيدند و به استقبال مرگ نمي‌رفتند. داعش را بايد فهميد.

داعش، ارتش کلاسيک نيست که به پيروزي آبرومند بينديشد. داعش در پي انتقام از جهاني است که به گمان او در زير سلطه شيطان است.

هنوز اعتقاد دارم که داعش، دير يا زود، از خبرهاي جهان حذف مي‌شود؛ اما جاي خالي او را گروهي ديگر و با نامي ديگر مي‌گيرد؛ چنانکه داعش نيز خود جانشين «القاعده» و «جماعت توحيد و جهاد»(به رهبري ابومصعب زرقاوي) است. داعش را با سلاح گرم نمي‌توان از پاي درآورد. سلاح گرم اگر توفيق يابد، يکي از سرهاي اين اژدهاي هفت‌سر را از تن جدا مي‌کند. با سرهاي ديگر چه بايد کرد؟

منطقه ما داعش‌خيز است؛ چون در اين بخش از جهان، گفتمان صلح و آشتي مغلوب آتش‌افروزي شده است. در اينجا انسان‌هايي زندگي مي‌كنند كه پيگيري مطالبات را از راه قانون مسخره مي‌کنند و به راهکارهاي خشونت‌بار دل بسته‌اند. ما هيچ‌گاه نمي‌توانيم داعشيون را از پاي درآوريم؛ مگر آنگاه که «قانون» را در شمار مقدسات ساكنان منطقه درآوريم. بايد در پي روزي بود که مردم خاورميانه، اصل قانون را مقدس بشمارند؛ فارغ از محتواي آن. نخستين جنايت داعش، کشتن قانون و زخمي کردن پرنسيب‌هاي جهاني بود. مقدس بودن قانون‌، به دليل محتواي آن نيست که هر کس خطايي در قانوني ديد، به مقابله با آن برخيزد. قداست و حرمت قانون در اصل و جايگاه آن است. محتوا را مي‌توان به‌مرور زمان و با روش‌هاي مسالمت‌آميز تغيير داد؛ اما اگر جايگاه قانون فرو ريزد، جاي آن را داعش يا چيزي مانند آن مي‌گيرد.

اگر در چنين روزهايي، سازمان ملل و منشورهاي جهاني و آراي عمومي، فصل‌الخطاب نيست، چون ما پيشتر اين شاخه را از بُن بريده‌ايم. در داخل و خارج، هر توصيه‌ و گفتمان و ادبياتي که سرکشي را در برابر قانون داخلي يا نظم جهاني بر نقد آن برگزيند، آبستن داعش‌هاي آينده است؛ اگرچه امروز خود قرباني آن باشد. اگر رويارويي با سربازان داعش، بدون جنگ با فرهنگ داعش‌پرور راه به جايي مي‌برد، اكنون هيچ اثري از اين جرثومه‌هاي قساوت و شقاوت نبود.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین