کد خبر: ۱۶۴۳۱۵
تاریخ انتشار: ۲۲ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۲:۳۵
اين سياست را مي‌توان نوعي قماربازي سياسي دانست. به اين معنا كه قماربازها هرچه مي‌بازند، حرص و ولع بيشتري براي ادامه قمار پيدا مي‌كنند به اين اميد كه در دست بعدي برنده شوند و هزينه‌هاي از دست رفته را به دست آورند.
 منطقه خاورميانه در حال يك زايمان جدي است. بايد اميدوار باشيم كه نوزاد آن حلال‌زاده و سالم به دنيا بيايد در غير اين صورت آينده تيره و تاري در انتظار منطقه است. به جز دخالت‌هاي خارجي دو عامل درونزاي اصلي در بروز اين وضعيت بحراني بيش از عوامل ديگر نقش داشته‌اند. عامل اول ناموزوني توسعه در جوامع عربي و تاخير فاز توسعه سياسي آنها نسبت به توسعه اقتصادي و اجتماعي است. اين تاخير فاز و عقب‌ماندگي با آمدن ماهواره و اينترنت به صورت انفجاري خود را نشان داد و بهار عربي كه به سرعت به خزان گراييد، بازتاب اين عامل بود. اين عامل اثرات خود را در سطوح داخلي كشورهاي عربي نشان داد. عامل دوم ورود عربستان سعودي به عنوان اصلي‌ترين بازيگر جهان عرب به جاي مصر، عراق و سوريه است. در واقع هر چهار كشور فوق دچار بحران‌هاي ساختاري و سياسي شدند، ولي عربستان با كمك منابع مالي خود توانست از بحران سياسي بهار عربي به طور موقت هم كه شده جان سالم در ببرد، در حالي كه مصر و سوريه غرق در مشكل شدند، عراق نيز پيش از آن به اشغال در آمده بود. ولي عربستان فرار كرده از بحران، كوشيد نقش رهبري جهان عرب را عهده‌دار شود و در نتيجه فرآيند جانشيني مصر را آغاز كرد. و اين كار نه به اتكاي جمعيت يا قدرت سياسي و نظامي و فناوري يا نفوذ و قدرت سياسي، بلكه به مدد درآمدهاي نفتي بود كه وارد اين ماجراجويي شد. اين روند با فوت ملك عبدالله و جانشين شدن سلمان بن عبدالعزيز آغاز شد و فرزند او به همراه چند جوان ديگر اين خانواده مصدر امور قرار گرفتند و خود را در مقام رهبري جهان عرب و حتي اسلام معرفي كردند و با تاسيس انواع اتحادهاي نمايشي و پرداخت هزينه‌هاي كلان سعي كردند در همه جا دخالت كنند. ابتدا در سوريه وارد عمل شدند، سپس به يمن حمله كردند، آنگاه به اسراييل نزديك شدند و سياست توسعه‌طلبانه‌اي را در پيش گرفتند.

اين سياست را مي‌توان نوعي قماربازي سياسي دانست. به اين معنا كه قماربازها هرچه مي‌بازند، حرص و ولع بيشتري براي ادامه قمار پيدا مي‌كنند به اين اميد كه در دست بعدي برنده شوند و هزينه‌هاي از دست رفته را به دست آورند. اين نوع سياست را سياست ريسك مي‌نامند. راهي را مي‌روند كه بازگشت از آن پرهزينه است لذا به اميد كسب منفعت و سود و جبران هزينه‌هاي از دست رفته با ريسك بيشتري همان سياست را ادامه مي‌دهند. اينها در حالي است كه عربستان به جز پول، توان كافي براي ايفاي اين نقش را ندارد. پول آن نيز منبعث از توليد صنعتي و كشاورزي نيست، بلكه ناشي از درآمدهاي نفتي است كه تجربه نشان داده به‌شدت ناپايدار است. پاشنه آشيل عربستان سعودي نيز همين درآمدهاي نفتي است. به طوري كه با وجود دشمني بي‌حد و حصر با ايران در اجلاس اوپك پذيرفت كه پيشنهادهاي ايران عملي شود زيرا مي‌ترسيد كه كاهش قيمت نفت عربستان را بيش از هميشه تضعيف كند.
عربستان فاقد جمعيت، صنعت و ارتش كارآمد براي حضور قدرتمند در منطقه است. حتي در جنگ يمن، خلبانان داوطلب پاكستاني هستند كه براي هر پرواز دستمزد مي‌گيرند و مردم يمن را به خاك و خون مي‌كشند. عربستان كه گمان مي‌كرد در كمتر از يك ماه، يمن را به تصرف در مي‌آورد، الان نزديك به ٣٠ ماه است كه در باتلاق آن گرفتار شده و نه راه پيش دارد و نه راه پس. اكنون با پرداخت چند صد ميليارد دلاري مي‌كوشد كه ايالات متحده را همسو و همراه خود كند. ترامپ هم با خيال راحت عربستان را مي‌دوشد و عربستان با اتكا به اين رفتار امريكا، زورش را به قطر به عنوان يك همسايه كوچك مي‌رساند و آن را تهديد و محاصره مي‌كند. اينجا نوبت تركيه مي‌شود كه با حمايت از قطر، منافع كلاني به دست آورد.

جامعه عرب بيش از هر زمان ديگري متشتت و پراكنده و حتي در ستيز با يكديگر است. از ليبي و تونس و مصر گرفته تا سوريه و عراق و شبه‌جزيره يمن و عربستان و... اين وضع به طور قطع ناپايدار است. عربستان سعودي نيز قادر نيست لنگرگاه اين كشتي در امواج متلاطم سياسي باشد، ولي چاره‌اي هم ندارد كه اين قمار سياسي را تا پايان راه برود و همه سرمايه خود را ببازد. كافي است كه برنامه اقتصادي موسسه مكنزي را براي عربستان مطالعه كنيم كه چه چشم‌انداز بلندپروازانه‌اي براي ٢٠٣٠ اين كشور ترسيم شده است. چشم‌اندازي كه در تعارض آشكار با سياست‌هاي توسعه‌طلبانه و مداخله‌جويانه اين كشور در منطقه است. خاورميانه آبستن حوادث مهمي است. اين زايمان از عربستان سعودي آغاز خواهد شد. دير و زود دارد، سوخت و سوز ندارد. پايان اين قمار باخت است؛ بدون ترديد.

منبع:اعتماد
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین