فیلمساز ایرانی حاضر در جشنواره »کن»:
کد خبر: ۱۶۲۹۴۴
تاریخ انتشار: ۱۳ خرداد ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۸
وقتی در فرانسه زندگی می‌کردم، در زمینه گالری‌های هنر مدرن فعال بودم و حرفه‌ام ربطی به سینما نداشت. شنیده بودم در کن برای ورود به یک سالن باید ساعت‌ها صف کشید، کلی دوید و در طول جشنواره برای هتل و غذا کلی هزینه کرد.
 قصیده گلمکانی فیلمسازی است که بیشتر در حوزه فیلم کوتاه فعالیت می‌کند. «دعوت به چای»، «آگهی فروش» و «برزخ» نام برخی از فیلم‌های اوست که نام آخری در هفتادمین جشنواره کن در فهرست 1800 فیلم که توسط کمیته‌ای 5 نفره انتخاب می‌شوند، آمده که در واقع پیشنهادهای کن برای تماشای فیلم‌های کوتاه است.

 او پیشتر در سی و پنجمین جشنواره جهانی فیلم فجر هم موفق شده بود جایزه بهترین فیلم کوتاه بخش سینمای سعادت برای فیلم «آگهی فروش» را به دست آورد با گلمکانی که در روزهای برگزاری «کن 2017» در فرانسه حضور داشت درباره این جشنواره و بویژه با توجه به حوزه فیلم کوتاه گفت‌و‌گو کرده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.

به‌ عنوان یک فیلمساز که بیشتر در حوزه فیلم کوتاه فعال هستید، هفتادمین جشنواره فیلم کن را چطور ارزیابى کردید؟ فیلم‌ها و فضا...

کن بزرگ‌ترین و مهم‌ترین جشنواره دنیاست و می‌شود به یک هیولای چند سر تشبیه اش کرد که اگر درست با آن آشنا نباشی به‌ راحتی توسط آن بلعیده می‌شوی! آن قدر اتفاق‌های مختلف در اینجا می‌افتد که اگر بخواهی از هر کدام کمی انجام بدهی و به هر کدام سر بزنی، در نهایت به هیچ کدام درست نمی‌رسی. اگر کار حرفه‌ای و جدی قرار است انجام شود، اینجا باید روی یک هدف تمرکز کرد؛ مثلاً فقط در بازار ماند یا فقط فیلم بلند دید یا در آرشیو ویدئویی فقط فیلم کوتاه دید، یا در کارگاه‌ها شرکت کرد و... تمام این توضیحات برای این است که بگویم من فیلم‌های بخش‌های اصلی را کم‌تر دیدم و بیشتر در نمایش‌های بازار شرکت کردم که می‌توانم بگویم ازهمه نوع فیلمی درآنجا بود، چون می‌توان سالن نمایش کرایه کرد و فیلمی نمایش داد. گاهی در سالن نمایش بازار یک نفر هم نبود و گاه کاملاً پر بود که این بستگی به تبلیغات و اهمیت فیلم برای خریداران و برنامه ریزها دارد. آن قدر فیلم‌های مختلف و گاه بد پشت‌ سر هم می‌دیدم که به خاطر کمبود وقت فقط 10 دقیقه در هر سالن می‌ماندم و در نهایت بعد از یک ساعت تکه‌هایی از چهار فیلم کم‌کیفیت را دیده بودم. در مورد فیلم‌های بخش اصلی جشنواره، خیلی شنیدم که کلیت از نظر کیفی پایین‌تر از سال پیش بوده ولی به نظرم نمی‌شود خیلی در طول جشنواره قضاوت کرد چون این نوع نقدهای معترضانه مدام تکرار می‌شوند. حرفه‌ای‌ها آنقدر فیلم‌های مختلف دیده‌اند که شاید نظرشان در لحظه چندان درست و دقیق نباشد. شلوغی و شتاب روی دقت و احساس آدم تأثیر می‌گذارد ولی برای برخی جذابیت‌های خودش را دارد. «مجلل» بودن جشنواره برای کسانی مثل من شاید زیاد جالب نباشد ولی از نظر جامعه‌ شناسی قابل توجه است. اینکه افراد عادی جامعه از تمام دنیا می‌آیند و با لباس‌های پرزرق‌وبرق ارزان، خودشان را شبیه ستاره‌ها می‌کنند و صبح وقتی هیچ کس روی فرش قرمز نیست از خودشان سلفی می‌گیرند در چشمانم کمی غریب و غم‌انگیز است؛ این تشنگی برای شهرت و ثروت که باعث می‌شود ساعت‌ها منتظر بمانند تا یک ستاره رد شود و با او عکس بگیرند در کن به اوج خود می‌رسد.

با توجه به اینکه فیلم کوتاه شما «برزخ»، جزو ٣٤ فیلمی است که کمیته پنج نفره‌ای از بین ١٨٠٠ فیلم کاتالوگ فیلم‌های کوتاه پیشنهاد دیدنش را داده است، استقبال از فیلم‌تان چه طور بود؟

من در این مورد خیلی خوش‌شانس بودم چون به نوعی این کمیته، کیفیت این ٣٤ فیلم‌ را متمایز از بقیه فیلم‌های حاضر در شرت فیلم کرنر دانسته است. البته گروه‌های دیگری هم هستند که برخی از فیلم‌ها در آن قرار دارند ولی در کل کم هستند. تعداد فیلم‌ها در این گوشه از بازار آن قدر زیاد است که شبیه اقیانوسی است که براحتی در آن می‌شود غرق شد! از چند فیلمساز حاضر در این بخش شنیدم کارهای‌شان حتی یک بار هم دیده نشده و این را باید بدانیم که حضور در شرت فیلم کرنر (پاتوق فیلم کوتاه) افتخاری نیست؛ فقط اگر کارگردان یا تهیه‌ کننده در بازار حضور داشته باشد می‌تواند برای فیلم مفید باشد. آمار بازدیدها را هر روز برای‌مان ایمیل می‌کنند که «برزخ» با اینکه شخصاً تبلیغی برایش نکردم هر روز چند بازدید داشته و چند ایمیل هم از طرف حرفه‌ای‌ها که فیلم را در کتابخانه ویدئویی دیده بودند دریافت کردم و این را مدیون بودن در گروه پیشنهاد شده توسط کمیته هستم. باید واقع بین بود: کن واقعاً برای کار روی فیلم کوتاه مناسب نیست چون همه کارهای مهم‌تری دارند و اغلب دنبال فیلم‌های بلند هستند. برای فیلم کوتاه بهتر است به جشنواره‌هایی مانند تامپره، اوبرهاوزن و کلرمون فران رفت.

شما سال‌ها مقیم پاریس بودید ولی چرا نخستین سالی است که به جشنواره کن رفته‌اید؟

وقتی در فرانسه زندگی می‌کردم، در زمینه گالری‌های هنر مدرن فعال بودم و حرفه‌ام ربطی به سینما نداشت. شنیده بودم در کن برای ورود به یک سالن باید ساعت‌ها صف کشید، کلی دوید و در طول جشنواره برای هتل و غذا کلی هزینه کرد. بنابراین چون کاری نداشتم هیچ وقت دلیلی برای علاف شدن و پول هدر دادن نمی‌دیدم. بعضی‌ها هم به کن می‌آیند چون به این بهانه می‌توانند ویزا بگیرند و در نهایت سفرشان توریستی می‌شود. برخی از این افراد متأسفانه اعتبار باقی حرفه‌ای‌ها را هم زیر سؤال می‌برند چون فقط به ویزا و سفرشان فکر می‌کنند.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین