اينكه يك اثر با استقبال مخاطبان مواجه مي‌شود، قطعا براي توليدكنندگان و خواننده‌اش اتفاقات مثبتي است كه نتيجه آن ايجاد حس همدلي و همراهي در بين افرادي است كه همفكر هستند.
مارش حماسه نواخته مي‌شود وجادوي نغمه مي‌پيچد در روح حب به وطن:« در اين بهاران كه گل شكفته كه لاله خفته به زير باران...» كلمات رديف مي‌شوند،تشويش قلب نگران وطن مي‌ريزد در جان كلام :«ز شب چه خواهي؟ طرب چه جويي؟ به دل چه گويي ... » و آنجا كه خون در رگ مي‌جوشد و عرق به وطن چون پيچكي مي‌پيچد در روح و بالا مي‌رود ،صداي خواننده اوج مي‌گيرد كه :«دوباره لبخند،دوباره پيوند،دوباره پيمان دوباره ايران،دوباره ايران،دوباره ايران » اين سرود انتخاباتي حسن روحاني، رييس جمهور يازدهم و كانديداي دوازدهمين دوره رياست جمهوري است كه با استقبال بي‌نظيري مواجه شده است.خواننده كار كسي نيست جز «حجت اشرف زاده». حجت اشرف زاده خواننده قطعه معروف و محبوب «ماه و ماهي» .شايد بزرگ‌ترين شاهد استقبال بي‌نظير از اين قطعه، همايش حاميان حسن روحاني در استاديوم 12هزار نفري آزادي بود،آنجا كه هربار با پخش شدن اين سرود جمعيت شوري دوباره مي‌گرفتندو با همراهي بي‌نظيري آن را با صداي بلند فرياد مي‌زدند.با حجت اشرف زاده به گفت‌وگو نشستيم و از او در خصوص نحوه شكل‌گيري اين اثر،دلايلش براي خواندن نغمه‌اي در حمايت از حسن روحاني و در نهايت از انگيزه و دلايل شخصي‌اش از مشاركت در انتخابات پرسيديم. آقاي اشرف زاده چطور شد كه سرود انتخاباتي آقاي روحاني را خوانديد؟هنرمندان همواره در طول تاريخ در كنار مردم بوده‌اند و در برهه‌هاي حساس تاريخي، مردم كشورشان را همراهي كرده‌اند. در تمام دنيا هنگامي كه حوادث مهم تاريخي رقم خورده است هنرمندان هم مردم كشورشان را تنها نگذاشته‌اند. من هم از اين قاعده مستثنا نبوده و نيستم و نگاهم به هنر هميشه اين‌گونه بوده است ،چرا كه از استادانم آموخته‌ام كه در مواقع حساس، در كنار مردم بودن و براي آن‌ها كار كردن افتخاربزرگي براي هر هنرمند است.در حال حاضر نيز مهم‌ترين اتفاق كشورمان انتخابات است و طبيعي است كه من به عنوان هنرمند اين كشور، دوشا‌دوش مردم سرزمينم در اين موضوع مشاركت داشته باشم.درخصوص اجراي اين كار نيز بايد بگويم كه خواندن اين نغمه از طرف تيم آقاي روحاني به من پيشنهاد شد و من نيز با توجه به علايق شخصي‌ام اجراي آن را پذيرفتم. بسياري از خوانندگان از ورود به كارهاي سياسي دوري مي‌كنند ولي من با افتخاراجراي اين كار راپذيرفتم چون آينده كشورم برايم مهم است . دوست داشتم به‌عنوان هنرمندي كه همراه مردمش دغدغه‌مند آينده كشور است، اين نگراني و دغدغه‌مندي را از زبان هنر بيان كنم و درپايان به كاري كه انجام داده‌ام، افتخار مي كنم و از اجراي آن سربلند هستم.
چقدر براي ساخت و تنظيم نهايي اين اثر زمان داشتيد؟
براي ساخت اين كار مدت زمان بسيار كمي در اختيار داشتيم. آقاي حبيب خزايي‌فرد، آهنگ ساز جوان و خوش‌آتيه كشور در مدت زمان بسيار كوتاهي روي اين شعر ملودي گذاشتند و همزمان با ضبط بخش خواننده ،بخش سازهاي اين اثر نيز ضبط شد.
در پايان فكر مي‌كنم در زماني كمتر از 72 ساعت كل اين كار ضبط و اجرا شد.
چگونه به لحن حماسي اين اثر رسيديد ؟
موسيقي خراسان پر از اتفاقات و المان‌هاي حماسي است.نمونه آن نغمه «ا... مزار» است كه هفتصد سال پيش و به زمان حمله مغول‌ها به ايران باز مي‌گردد.من نيز اهل خراسانم، موسيقي خراسان را بلدم و آن را خوب مي‌فهمم.
موسيقي خراسان، يك غم پر از حماسه در دل خودش نهفته دارد و بهره‌گيري از اين نكته ،كليد كار من در اجراي برخي آثار حماسي است. حتي اين موضوع را چاشني بعضي از كارهاي عاشقانه‌اي كه خوانده‌ام نيز مي كنم.
اجراي تاثيرگذار يك اثر موسيقي، مولفه‌هاي زيادي را مي‌خواهد و فنون زيادي را مي‌طلبد؛ من براي اجرايم از موسيقي كهن خراسان وام گرفتم و اين‌گونه به لحن حماسي مدنظرم رسيده‌ام.
وقتي مي شنويد كه جمعيت زيادي در همايش‌ها اين اثر را همخواني مي‌كنند، چه حسي در شما ايجاد مي شود؟
اينكه يك اثر با استقبال مخاطبان مواجه مي‌شود، قطعا براي توليدكنندگان و خواننده‌اش اتفاقات مثبتي است كه نتيجه آن ايجاد حس همدلي و همراهي در بين افرادي است كه همفكر هستند.
در كشور ما فرقي بين اقوام مختلف نيست. ديدن اين موضوع كه اقوام مختلف، سرودمشتركي را به يك زبان واحد با يكديگر اجرا مي‌كنند براي هنرمند، خوشحالي بزرگي است .براي ما نيز اين موضوع كه بخشي از اين سرود در دل مردم جاي گرفته و موجب همدلي بيشتر شده است، شعف‌برانگيز است. اميدوارم كه اين اثر نيز در كنار آثار استاداني كه براي مردم خوانده‌اند، در ذهن تاريخ اين كشور ثبت و ماندگار شود.
موسيقي در تاريخ سياسي كشور از گذشته تا امروز نقش موثري داشته است. به طور كلي تاثير موسيقي و هنر را در ايجاد حس همدلي كردن براي مشاركت بيشتر مردم در رقم زدن سرنوشت‌شان چه اندازه مي‌دانيد؟
موسيقي از قرن‌ها قبل همواره در كنار مردم بوده است.به عنوان مثال هنرمندان موسيقي خراسان در رويدادهاي بزرگ كشور همواره با مردم بوده‌اند ،شعر گفته‌اند و از زخمه‌هاي قلب‌شان موسيقي تابيده شده است.
اين همراهي موسيقي با مردم تا به امروز نيز همچنان جريان دارد. براي مردمي كه لالايي شب كودكان‌شان را از موسيقي كهن ايراني انتخاب كرده‌اند،براي اين خاك شهيد داده‌اند و فرزندان‌شان را تقديم كشورشان كرده‌اند، اين موسيقي همواره همراه بوده است.
از طرفي براي كشوري كه سال‌ها تلاش كرده تا ذره‌اي از خاك خودش را به دشمنان ندهد، موسيقي يك بهانه بزرگ براي انتقال حال خودش به مردمانش است. تصور اينكه گفته شود چون مردم مشكلات اقتصادي دارند موسيقي براي‌شان مهم نيست تصور درستي نيست.ورود موسيقي به زندگي مردم سبب مي‌شود حال افراد، خوب و دل‌شان خوش شود. به عقيده من به جاي حذف موسيقي، لغو كنسرت‌ها و جنگيدن با هنري كه نمي‌توان آن را فراموش كرد بهتر است كه شأن موسيقي و هنرمند حفظ شود،همان كاري كه آقاي روحاني در اين چهارسال كرد. آقاي روحاني دربرنامه‌هاي گذشته و آينده خود اين موضوع را اعلام و به آن عمل كرده است.سوال اينجاست كه چرا هنرمندان تا اين اندازه از آقاي روحاني حمايت مي‌كنند؟ چرا بيشتر انديشمندان و متفكران حامي آقاي روحاني هستند؟ واقعا نمي توان علت تمام اين حمايت‌ها را برخورد احساسي و دم دستي دانست.نقش هنر در كشور ما بسيار مهم است و تفكر و عملكرد آقاي روحاني بيش‌ترين همدلي را با هنرمندان داشته وشأن آنان را حفظ كرده است. شما به‌عنوان هنرمند عرصه موسيقي، فضاي كار در دولت آقاي روحاني را چطور ديديد؟ يكي از شعارهايي كه در مورد انتخاب ايشان داده مي‌شود«تغييرات ملموس» است آيا شما در حيطه موسيقي اين تغييرات را حس كرديد؟
بهتر شدن اوضاع زندگي ومعيشت جامعه هنرمندان، اقدامات موثر در جهت بيمه هنرمندان و كوشيدن درجهت بهبود وضعيت جايگاه اجتماعي هنرمندان از نمونه اقدامات آقاي روحاني در اين چهار سال است، پس طبيعي است كه هنرمندان نسبت به دوران قبل احساس بهتري داشته باشندو از او حمايت كنند.
اگرچه در دولت يازدهم همچنان بعضي از كنسرت‌ها لغو شد ولي شاهد آن بوديم كه دولت تمام تلاش خودش را براي جلوگيري از اين وضعيت انجام داد و اين موضوع مهمي است. امروز قشر بزرگي از اهالي فرهنگ و هنر در كنار آقاي روحاني هستند. اين هنرمندان نه هزينه‌اي بابت اين حمايت‌ها دريافت كرده‌اند و نه قولي مبني بر اتفاق بزرگي به آن‌ها داده شده است بلكه تنها اتفاقي كه در اين چهار سال براي آن‌ها افتاده اين بوده كه حقوق اوليه آن‌ها به رسميت شناخته شده است و همين موضوع سبب شده تا از صميم قلب تلاش كنند كه تيم آقاي روحاني دوباره به كار ادامه دهند. آقاي اشرف زاده! هر فردي بر اي شركت در انتخابات انگيزه‌اي دارد. شما چرا راي مي‌دهيد؟
افرادي كه من را مي‌شناسند مي‌دانند كه من اهل هيچ جناح و زدوبند سياسي نيستم و از تمامي گروه‌بندي‌هاي اينچنيني بركنار هستم. اما وقتي موضوع، آينده كشورم است من هم خود را ملزم به اين مي‌بينم تا با دعوت از مردم براي راي به فرد شايسته، از انتخاب افراد ناشايست جلوگيري شود.بنابراين من هم با عشق به وطنم فارغ از هر نگاه جناحي راي مي‌دهم و اميدوارم وطنم ايران بزرگ به گواه تاريخ سربلند و مانا باشد . اميدوارم مردم عزيز سرزمينم نيز براي آينده سرزمين خود يك بار ديگر به پا خيزند و سرنوشت كشورشان را به سمتي سوق دهند كه هم آسايش آن‌ها و فرزندان‌شان وهم سربلندي ايران در مجامع جهاني توسط راي درست ودقيق آن‌ها به فرد اصلح تامين شود.
ارسال نظر
