کد خبر: ۱۵۸۸۲۹
تاریخ انتشار: ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۷:۲۶
مناظره‌ای با موضوع انتخابات ریاست جمهوری، امروز با حضور مرتضی الویری، شهردار سابق تهران و فعال سیاسی اصلاح طلب و اسدالله بادامچیان قائم مقام حزب موتلفه اسلامی برگزار شد.
 الویری و بادامچیان هر دو نگران نتیجه انتخابات هستند. اولی هشدار می‌دهد که نگذارید قطار کشور دوباره به ته دره برود و دومی این حرف را قبول ندارد اما معتقد است که حلال مشکلات کشور تنها و تنها میرسلیم است.

 مناظره‌ای با موضوع انتخابات ریاست جمهوری، امروز با حضور مرتضی الویری، شهردار سابق تهران و فعال سیاسی اصلاح طلب و اسدالله بادامچیان قائم مقام حزب موتلفه اسلامی برگزار شد.

این مناظره امروز به صورت آنلاین از سایت و ایسنتاگرام خبرآنلاین پخش شد و متن کامل آن به شرح زیر است:

رهبر معظم انقلاب به یکی از شخصیت ها توصیه کردند که وارد انتخابات نشوند تا فضا دوقطبی نشود اما در عمل می بینیم که برخی از کاندیداها تمام تلاش خود برای دوقطبی شدن فضا را به کار بسته‌اند. آیا شما فضا را دوقطبی می‌بینید؟

بادامچیان: الف بر ب مقدم است، ابتدا شما سخن بگویید آقای الویری.

الویری: از شش نامزد این انتخابات، پنج نفر به سوی عدم دو قطبی شدن پیش رفتند. آقایان هاشمی طبا و میرسلیم مباحث آکادمیک و منطقی مطرح کردند. البته بنده برخی مطالب میرسلیم از نظر کارشناسی حائز ایراداتی می دانم اما او و هاشمی طبا صادقانه مطالب را مطرح کردند.

آقای رئیسی بر مبنای اطلاعات خاصی که در مورد مطالب غیر قضایی دارد، مطالبی را گفتند که ناشی از عدم حضورشان در حوزه های فعالیت اجرایی و تقنینی بود. اطلاعاتش ناقص و نارسا بود. اما جهانگیری و روحانی با توجه به تجربیات اجراییشان سخنان منطقی و مناسبی را مطرح کردند و جهات گیری هایشان در جهت دو قطبی نبود.

من از اصولگرایان می‎خواهم تا اظهارات نامزدهایشان را نقد کنند. عباراتی همچون زالو صفت که عبارات مارکسیستی و تندروانه چپی است. تعجب می‌کنم که قالیباف چطور این تعابیر را به کار می برد و تعابیر 4 و 96 درصد هم الگو برداری ناقصی از حرکتی در آمریکا است که منجر به دو قطبی ای می شود که به صلاح نیست. عملا مردم را به دو گروه و دو دسته تقسیم می کنند که خودش منجر به انشقاق می شود.

بادامچیان: من با روش صحبت الویری موافق نیستم. به نظر من اصلا فضا دو قطبی نیست. یک قطب با سه نفر و قطب دیگر با سه نامزد دیگر که به صحنه نیامده اند. شش نفری آمده اند که خودشان را عرضه کنند. نزدیکی دیدگاهای برخی به یکدیگر هم منطقی است. اینکه یکی اطلاعات دارد یا ندارد هم یک بحث انحرافی و منفی است. این یک روش تخریبی است که بنده به صلاح نمی دانم. بهتر است تخریب نکنید. ملت که صاحب اصلی رای است، خودشان از میان این شش نفر انتخاب می کنند.

این که طبیعی است؛ ما دو جریان در کشور داریم. یک جریان متعهد به اسلام هستند و اسلام را بهترین روش اداره نظام می دانند. اما عده دیگری تفکر دیگری دارند. در جامعه ما آزادی افکار وجود دارد و محدود کردن آنها و جلوی هم قرار دادنشان درست نیست.

الویری: در پاسخ به آقای بادامچیان باید یادآور شوم که مقام معظم رهبری در دیدار با احمدی نژاد به او متذکر شدند که نامزدی او منجر به دو قطبی شدن فضا می شود و از این رو بهتر است که حضور نداشته باشد. به نظرم آن دو قطبی مد نظر رهبری غیر از دو قطبی مد نظر آقای بادامچیان است. چون ممکن است افرادی به خون هم تشنه شوند و یکدیگر را غرب گرا یا زالو صفت بنامند و یا اینکه طرف مقابل را متحجر و دلواپس بنامند. نگرانی رهبری هم این بود. اگر دو قطبی خوب بود که ایشان ابراز نگرانی نمی کردند. کار قالیباف دقیقا کار احمدی نژاد است. متاسفانه آمار دروغ و خلاف واقع می دهند و جامعه را به سمت دو قطبی ای پیش می برند که باعث نگرانی رهبری بود.

اتفاقی که در مناظره ها می‌‌افتد این است که برخی کاندیداها و به طور مشخص آقای روحانی و آقای جهانگیری، با انتقاد از دولت قبل برنامه ها و سخنان خود را پیش می‌‌برند و منتقدان می‌‌گویند شما باید براساس عملکرد این چهار سال کار خود را پیش ببرید. شما این روش را درست می‌‌دانید؟

الویری: مثال ساده بزنم ‌فرض کنید فردی می‌‌خواهد برجی را که همه زیربناهای آن آماده است بسازد ولی فرد دیگری می‌‌خواهد در زمین سراشیب و در جایی که امکانات نیست برجی بسازد، اگر بعد از صرف زمان مشخصی از آنها بازخواست کنیم که ساخت برج تو دو برابر طول کشیده است، می‌‌گوید من در شرایط سختی کار را تحویل گرفتم. عین این شریط برای آقای روحانی وجود دارد و او اگر نگوید در چه شرایطی تحویل گرفته، عملکرد خود را ناقص ارائه داده است. رشد اقتصادی منهای 6.8درصد، تورم بالای چهل درصد، منشور فصل هفتم سازمان ملل و... را در نظر بگیرید، با وجود اینها کارنامه آقای روحانی موفق است.

بادامچیان: من کلا با تخریب مخالفم، آقای الویری با تخریب شروع کرد. از آقای میرسلیم تا قالیباف و... را تخریب کرد. مثال های آقای الویری هم برج و هتل است...

الویری: از این پس از حجره مثال می‌‌زنم!

بادامچیان: من چهل و خورده ای سال است که کسب نمی کنم! قبلش هم بابام پولدار نبود. اما برای تخریب من از بازار می‌‌گویند.

شما هم گفتید برج ساز...

بادامچیان: می‌‌گویم هر دولتی با شرایطی آمده است. هیچ دولتی نمی خواهد کارش بد باشد. نقد عملکرد با تخریب فرق می‌‌کند. معتقدم در این مناظره ها دو نفر از طرف دولت حضور دارند آنها در خوب و بد با هم شریک هستند. من می‌‌توانم نقد داشته باشم چرا معاون اول نامزد شده است. این نقد است و غیر تخریب است. اگر معاون اول نامزدی جدی برابر با نامزدی رئیس جمهور آمده است؛ حقش است که کاندیدا شود. انتخابات را با کار نمایشی شروع نکنیم. اما اگر آقای جهانگیری برای کمک به رئیس جمهور آمده است. این مساله بیانگر آن است که دولت آقای روحانی قابل دفاع نیست و کسی را برای کمک به آن آورده است. این اجحاف به چهار نفر دیگر است. آنها 50 دقیقه و بقیه 25 دقیقه فرصت دارند.

خبرآنلاین: شما تصور کنید که آقای جهانگیری نمی آمد؛ آنوقت 5 نامزد به تخریب آقای روحانی می پرداختند....

الویری: دقیقا من هم همین را می خواستم بگویم. وقتی حق شماست که با 3 نامزد بیایید، حق ما هم هست که چند نامزد داشته باشیم.

بادامچیان: آقایان بیایند عملکردشان را بگویند. این ها صحیح نیست که همدیگر را دروغگو بدانند. اگر حزب موتلفه نامزد معرفی کرده برای انتخابات آرام است و در هر دو مناظره در نهایت اخلاق حرف هایش را زده و تخریب نکرده است. حتی زمانی که به آقای روحانی گفت شما این عبارات را خطاب به مخالفتان به کار برده‎اید؛ نقد بود. پیشنهادم این است که آقای الویری به صورت متعصب از کاندیدایی که نزدیک به جریان او است سخن نگوید.

الویری: من نقطه اشتراکم را با آقای بادامچیان پیدا کردم که مواضع آقای میرسلیم است!

شعارهای انتخاباتی کاندیداهای ریاست جمهوری را تا چه حد اجرایی می‌دانید؟

الویری: نقد و انتقاد با تخریب فرق دارد. برخی از کاندیداها با ارائه آمار غلط و سیگنال های اشتباه مسیر را وارونه جلوه می‌‌دهند اما در مقابل یک کاندیدایی می‌‌آید با عدد و رقم اطلاعات دقیق می‌‌دهد.

اگر انتقادها گفته نشود مناظره مفهومی ندارد. شما یک اقتصاددان اصولگرا و اصلاح طلب پیدا کنید که حرف های آقای قالیباف را که می‌‌گوید 5 میلیون شغل ایجاد می‌‌کند، تایید کند. او می‌‌گوید یارانه را دو برابر می‌‌کند شما یک اقتصاددادن اصولگرا پیدا کنید که این موضوع را تایید کند! آقای قالیباف یا بی اطلاع است که اگر اینگونه باشد برای ریاست جمهوری خوب نیست یا مطلع است و دروغ می‌‌گوید! او وقتی درباره میزان زباله شهرداری اطلاعات اشتباه می‌‌دهد چه امیدی می‌‌توان به دیگر حرف های او داشت؟ من به عنوان شهردار سابق تهران می‌‌گویم که فقط دو و نیم درصد از زباله تهران تبدیل به برق می‌‌شود و با این درصد حتی برق واحد زباله کهریزک را هم نمی توانیم تامین کنیم. اطلاعات غلط نباید به مردم داده شود.

بادامچیان: اینکه کسی در دوران شهردار بودنش از زباله برق تولید می‌‌کند؛ حالا هرچقدر هم ولی خیلی خوب است. این نشان می‌‌دهد که او می‌‌تواند در مقام ریاست جمهوری این موضوع را ادامه بدهد و موفق تر باشد. البته من قصد دفاع از آقای قالیباف را ندارم اما به جای اینکه او را متهم کنیم، می‌‌توانیم با متانت و اخلاق بگوییم. نظر بسیاری از دوستان متخصص این است که در عرض یک سال نمی شود 5 میلیون شغل ایجاد کرد. البته می‌‌شود با یک برنامه دقیق و بلند مدت که آقای میرسلیم در نظر دارد به این میزان ایجاد شغل مناسب هم برسیم. اما اینکه این موضوع را برای تخریب استفاده کنیم درست نیست.

من هرگونه تخریب را بد می‌‌دانم. نامزد حزب موتلفه میرسلیم است و اگر در دو مناظره قبلی اخلاق را رعایت نکرده باشد، درباره آن می توانیم بحث کنیم. دولت می‌‌گوید من رکود را از بین برده ام، اگر اینگونه بوده باید رونق را در زندگی مردم و کارگاه ها و صنعت می‌‌دیدیم. میگوید قیمت ها را کنترل کرده ایم. خانم من هر روز از من پول می‌‌گیرد و گزارشی از گرانی می‌‌دهد. از اول امسال تا الان گوشت، لبنیات و کالاهای اساسی چقدر گران شده است؟ طوری حرف بزنند که توده مردم باورشان شود!

ما با همه دولت ها رابطه داشته ایم و قصد کمک کردن داشته ایم. ما دولت اصلاحات را قبول نداشتیم اما با آن ها همکاری کردیم در دولت های بعدی هم همینطور بود اما آن ها استقبال نکردند. اولین حزبی که خدمت آقای روحانی رفت ما بودیم که به همراه مرحوم عسگراولادی رفتیم و به آقای روحانی گفتیم ما آماده ایم که کمک کنیم. آقای روحانی هم قبول کرد و اما در این 4 سال گذشته نتوانسیتم هیچ رابطه ای بگیریم. او دلش می‌‌خواهد فقط با همان نیروهای اصلاح طلب و اعتدالی همکاری کند.

نقدهای تندی درباره اصل پذیرش برجام وجود داشت؛ اما در مناظره‌ها می‌‌بینیم که اصلش مورد قبول است و انتقادها به پسابرجام برمی گردد. به نظر شما این یک تغییر تاکتیکی است یا باور واقعی؟

الویری: یک مجموعه قابل توجهی در درون اصولگراها بود که از ابتدا مخالف برجام بود. روزنامه کیهان و مجموعه پایداری را نگاه کنید. همان مجموعه ای که گفتند رویت بتن می‌‌ریزیم. البته آقای بادامچیان می‌‌گویند تخریب می‌‌کنید...

بادامچیان: این تخریب نیست. بگویید...

الویری: برجام پدیده مبارکی بوده است که اگر روحانی هیچ کاری نمی کرد و فقط همین برجام را به سرانجام می‌‌رساند برای ما کفایت می‌کرد. می‌‌دانید کشور دچار تحریم بود و قطعنامه هایی علیه ما در سازمان ملل صادر شده بود. ماده 42 قطعنامه سازمان ملل کشور را به سمت جنگ می‌‌برد. در آن شرایط نه کشتیرانی رفت و آمد آزاد داشت و نه بیمه های بین المللی از ما حمایت می‌‌کردند و نه نفت فروش می‌‌رفت. حالا بین شش نفر کاندیدایی که هستند، جریانی که می‌‌تواند ادعا کند در این زمینه سهم دارد، آقایان روحانی و جهانگیری هستند. می‌‌بینید که شاخص های اساسی اقتصادی در جهت مثبت بودن جلو رفته است. بخشی که جلو نرفته است ساختمان است که منهای 11 درصد است. در حالی که رشد اقتصادی مثبت 8 درصد است. نه بر مبنای آمار ما بلکه بر اساس آمارهای بانک جهانی. در بخش مسکن نیز به دلیل ساخت و ساز بی‌حساب کتاب مسکن مهر رونق نداریم.

از برجام فاصله گرفتید، سوال ما این بود که آیا این تغییر رویکرد را تاکتیکی می‌دانید؟

الویری: من نمی توانم نیت خوانی کنم اما به هر دلیلی باشد؛ حتی از نظر تئوریک هم باشد آنها مجبور هستند خودشان را با این قضیه هماهنگ کنند.

بادامچیان: کشور ما آزاد است. زمانی دوستان اصلاح‌طلب ما می‌گفتند زنده‌باد مخالف من؛ اما فهمیدم یک پسوند دارد، زنده باید مخالفی که مخالف من حرف نزند!

الویری: اما دیدید که من آقای میرسلیم را هم تایید کردم.

بادامچیان: من اصلاح‌طلب‌ها را می‌‌گویم. دولت اصلاحات چند مدیر را بیرون انداخت؟ شما را نمی گویم اما ظاهرا ضمیر مرجعش را پیدا می‌کند... درباره برجام، دو دسته بودند. یک عده آن را فتح الفتوح و عده ای آن را ترکمنچای می‌‌دانستند، یعنی طیف واکنش ها به آن در این حد وسیع بود. برخی باورشان این است که فتح الفتوح است و ایرادی ندارد و برخی دیگر هم باورشان این است که در حد ترکمنچای است و آن هم ایرادی ندارد. این وسط کدام درست است؟ موتلفه همواره گفته است که هیچ کدام درست نیست. برجام یک قرارداد است و نقاط ضعف و قوتی دارد. درباره اینکه در مسائل هسته ای باید به مذاکره برسیم آنها هم به این نتیجه رسیده بودند. نامه اوباما به مقام معظم رهبری در همین راستا بود. آقای احمدی نژاد نیز در سال آخر دنبال همین بود. رهبری در آن سال در مشهد گفتند که من با مذاکره مخالف نیستم اما به آنها اعتماد ندارم. پس همه چیز روشن است. مشکل این است که به همه مفاد آن عمل کردیم اما آنها عمل نکردند. باید تحریم ها برداشته می‌‌شد اما بخشی برداشته نشد. واقعیت این است که دولت محترم آقای روحانی معتقد بود با برجام همه چیز حل می‌شود اما نشده است.

من بیش از چهل سال است که با آقای روحانی رفیق هستیم مثل همین رفاقتی که با آقای الویری دارم. آقای روحانی فکر می‌‌کرد 100 روزه کار حل می‌‌شود. فکر می‌‌کرد اروپایی ها روی عقل حرکت می‌‌کنند اما آنها هم حساب و کتاب خودشان را دارند. برخی با دلسوزی درباره برجام نقد می‌‌کنند که این نقد قابل قبول است اما برخی در هر شرایطی نقد می‌‌کنند که از روی غرض ورزی است. نباید بر اساسش جنجال کنیم. این را در یک جبهه متحد می‌‌شود حل کرد، نه در جبهه ای که همه روی هم شمشیر می‌‌کشند. هر کسی رئیس جمهور شود باید آن را دنبال کند، آقای میرسلیم رئیس جمهور شود هم باید این راه را دنبال کند. همه تلاش باید این باشد که کمک کنیم رئیس جمهور بعدی مطالبات ما را بگیرد.

میزان یارانه های نقدی و همچنین دهک های دریافت کننده آن از شعارهای این دوره انتخابات ریاست جمهوری است. مشخصا اگر کاهش دهک های دریافت کننده امکان پذیر بود چرا این دولت اجرایش نکرد؟ اگر قابل اجرا نبود و مشکل بود چرا نامزدهای اصولگرا شعارش را می دهند؟

الویری: من اگر چیزی بگویم، باز آقای بادامچیان می‌‌گوید داری تخریب می‌‌کنی!

بادامچیان: هر چه دلت می‌‌خواهد تخریب کن! این هم اجازه کار! خوب شد؟!

الویری: چون اجازه دادند من این نکته را بگویم که آن زمان بحث این بود که دولت بخشی از درآمد حاصل از منطقی کردن قیمت های انرژی را به اقشار آسیب پذیر بدهد، حساب کردند و به عددی رسیدند؛ اما دولت سه برابر پرداخت کرد. بر اساس محاسبات، دولت باید ماهی 15 هزار تومان یارانه می‌‌داد. این خلافکاری کار ما را به جایی رساند که بودجه یارانه سه برابر بودجه عمرانی شد. دولت فعلی هم مجبور شد همین رقم را پرداخت کند و الان کمر دولت را خم کرده است. اینکه آقای قالیباف وعده می‌‌دهد یارانه را افزایش دهد، برآمده از کار کارشناسی نیست. بنده، مرتضی الویری اعلام می‌‌کنم که یارانه را به 10 برابر افزایش می‌‌دهم. امکان پذیر هم هست اما چه روشی دارد؟ باید یک مصوبه از مجلس بگیرم و از بانک مرکزی استقراض کنم اما باید از الان به مردم بگویم که از این به بعد برای خرید یک گونی پول با خود ببرند. آقای قالیباف اینها را اطلاع ندارد و گرنه اینها الفبای اقتصاد است. حتی من در مورد آقای کروبی که در سال 84 موضوع یارانه 50 هزار تومان را مطرح کردند، من نقدشان کردم که چنین توقعی به وجود آورده است.

بادامچیان: آقای الویری دو سه مورد تخریب کرد، اما عیبی ندارد چون اجازه گرفته بود. از نظر آقایان هر کسی تخریب کند؛ ایراد دارد! اما اگر این دولت، دیگران را تخریب کند، ایرادی ندارد!

اما در مورد یارانه؛ این یک امر مدیریتی صحیح است که به قول قرآن باید به کسی که کار ندارند، کمک شود. در دنیا هم بیمه بیکاری وجود دارد. این هم نوعی یارانه است. بنابراین یارانه ها لازم هستند. قبل و بعد انقلاب یارانه ها به روش های گوناگون پرداخت شده است. در مجلس اول و دوم هم که درباره قوانین مالیات بحث می‌‌کردیم می‌‌گفتیم اینها لازم است. در دوران احمدی نژاد موضوع یارانه ها مطرح و رویش کار کارشناسی شد. بحث این بود که وقتی یارانه غیرمستقیم می‌‌دهید پولدار و بی پول با هم استفاده می‌‌کنند کسی که خانه دو هزار متری دارد بیشتر و کسی که خانه کوچک دارد کمتر سود می‌‌برد و تصمیم گرفتیم اینها را معکوس کنیم. ما نمی توانیم از بیت المال به کسانی که نیاز مالی ندارند پول بدهیم. حضرت علی هم از بودجه بیت المال به آن فقیر ارمنی کمک می‌‌کرد.

محمود کریمی نژاد از موتلفه ای ها و رئیس سازمان غلات وقت آمد و گفت که یارانه نان را برداریم اما به برخی نقدی یارانه نان بدهیم. برای این کار هم قبض هایی درست کرد که من هنوز به عنوان یادگار آن را دارم. در مجلس هشتم به ویژه کمیسیون برنامه و بودجه روی این خیلی بحث شد که چگونه بدهند. گفتند 46 هزار میلیارد تومان نقدینگی دولت است، دولت آقای احمدی نژاد حساب کردند که اگر این پول را بدهیم حدود 30 هزار تومان می‌‌شود و بقیه اش را می‌‌توانیم در صندوق توسعه ملی سرمایه گذاری کنیم. مجلس هم بر این اساس تصویب کرد اما دولت ان زمان شروع کرد به همه پول دادن. ما هم نقد کردیم. اما حالا خودشان باید دفاع کنند. دولت روحانی خواست این را طبیعی کند اما متاسفانه روش غلط پیش گرفت و گفت مردم هر کسی نیاز دارد بگوید.یعنی مردم بیاید و بگویند ما فقیریم؟ ما با ایشان صحبت کردیم و گفتیم این کارها لازم نیست، کافی است به کسانی که خانه بالا شهر یا کارت بازرگانی دارند یارانه ندهیم اما متاسفانه به حرف ما گوش ندارند. من به آمار سه برابری آقای الویری نقد دارم اما اصلش درست است.

الویری: یارانه را تایید می‌‌کنید؟

بادامچیان: از نظر شخصی نه. البته می‌‌شود مقدار یارانه را چند برابر کرد اما فقط باید به نیازمندان یارانه داد. سهم سرمایه دارها را حذف و بقیه را سه برابر کنیم. سیاست آقای میرسلیم این است که هر جا علم و عقل اجازه می‌‌دهد یارانه بدهیم و هر جا اجازه نمی دهد ندهیم. یا اصلا روش را عوض کنیم به روش حضرت امیر درآمد را بالا ببریم. من اعتقاد ندارم آقای روحانی یا دوستان دیگر می‌‌توانند این کار را بکنند اما آقای میرسلیم به پشتوانه حزب موتلفه می‌‌تواند. ما قبل انقلاب هم به همه خانواده زندانی‌ها کمک می‌کردیم اعم از مذهبی و غیرمذهبی. می‌‌گفتیم شرافت یک خانواده کمونیست مبارز رژیم هم باید حفظ شود. الان هم 90 درصد گلریزان ماه رمضان را موتلفه جمع می‌‌کند.

آقای عسگراولادی 10 هزار تومان از امام حقوق می‌‌گرفتند. خوب است بگویم که مردم بدانند هر سال بهار امام 120 هزار تومان به آقای عسگراولادی تا پایان سال حقوق می دادند. سال آخر قبل فوت امام، ایشان آقای عسگر اولادی را خواستند و 240 هزار تومان به ایشان دادند. گفتند شاید امسال لازم شود. بعد از آن آقا گفتند من نمی توانم 20 هزار تومان بدهم. بعد از چند سال هم به دستور آقا، عسگراولادی از خود امداد حقوق گرفت.

آقای بادامچیان شما حدود 4دقیقه بیشتر صحبت کردید، به عنوان جمع بندی هر کدام هم دو دقیقه وقت دارید.

بادامچیان

: وقت مرا هم به آقای الویری بدهید!

الویری: در مورد بحث یارانه ها باید بگویم که به روشی خلاف قانون عمل شده و لطمات زیادی به اقتصاد ما خورده است. این کار باید به طرف صحیح شدن پیش برود. آقای روحانی در قدم اول، این را فریز و محدود به همان 45 هزار تومان کرد. در حالی که برخی می‌‌خواستند رقم را بالا ببرند اما روش پرداخت درست نبود. تشخیص مستحقین یارانه هم خیلی کار راحتی نیست. کارمند یک فیش حقوقی دارد اما از چند جای دیگر حقوق می‌‌گیرد و کارمند دیگری با همان یک فیش زندگی می‌‌کند. کاری که روحانی انجام داده این است که یارانه را برای اقشار کم در آمد بیشتر کند.

اما در مورد صحبت پایانی باید بگویم که من هم قبول دارم که ‌آقای میرسلیم حرف دلش را می‌‌زند و سابقه اجرایی دارد اما نکته مهم این است که برخی به صحنه آمدند که سابقه کارشناسی ندارند و به دنبال کسب رای از روش های غیر شرعی هستند. هشدار می‌‌دهم که تجربه تلخ آقای احمدی نژد را فراموش نکنید. گرفتار شعارهای بی پایه و غیر منطقی نشویم که موجب برگشت به گذشته باشد. سوار هواپیمایی نشویم که خلبانش ما را به سال 1391 ببرد.

بادامچیان: اینکه بگویند دولت هیچ کاری نکرده؛ این طوری نیست. دولت نقاط ضعف و قوتی داشته اما نقطه ضعفش بیشتر است و بالاترین نقطه ضعفش این است که نتوانسته از همه نیروها استفاده کند. اگر آقای میرسلیم رئیس جمهور شود، قطعا آقای جهانگیری معاون اولش نخواهد بود اما نمی شود که آقای جهانگیری و بقیه اصلاح طلب ها را دور بریزیم! باید از همه اینها استفاده کرد. به نامزدی رای بدهیم که همه تجربه و هم سابقه دانشگاهی دارد و هم از حمایت یک حزب 50 ساله برخوردار است تا همه مشکلاتی که ما و آقای الویری داریم، حل شود.

آقای الویری هنوز یک دقیقه زمان دارند.

بادامچیان: تو هم بگو بیایید به روحانی رای دهید!

الویری: نه. می خواهم بگویم که قطار کشور در دوره ای ته دره بود بعد از چهار سال سالم سازی شده، اجازه بدهیم قطار حرکت کند.

بادامچیان: چنین چیزی را قبول ندارم که قطار کشور ته دره رفته و آقای روحانی با منجلیق آن را بیرون آورده است.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین