کد خبر: ۱۵۸۵۸۰
تاریخ انتشار: ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۰:۳۹
مردم سوال می‌کنند که اگر او در گذشته نتوانسته است کارنامه قابل قبولی در دفاع از حقوق ملت، حق آزادی‌های مردم و حق شهروندان در نقد، انتقاد و مخالفت مردم از خود به جای بگذارد، اکنون چگونه مردم را برای کسب آرای انتخاباتی، به آینده‌ای نامعلوم حواله می‌دهد؟
  پس از دومین مناظره پرحاشیه نامزدها در تلویزیون انتقادات بسیاری به رفتار و گفتار برخی نامزدها مطرح شد اما دو پیشنهاد از سوی کاندیداهای اصولگرا مطرح شد که به نظر می‌رسد این دو پیشنهاد می‌تواند به سود آقای روحانی باشد. پیشنهاد نخست را آقای قالیباف در دومین دور مناظره مطرح کرد و از همه نامزدها به ویژه آقای روحانی درخواست کرد تا فهرست اموال نزدیکان خود را منتشر کنند. این پیشنهاد قالیباف پس از آن بود که به فرزند وزیر آموزش و پرورش اتهام زد. قالیباف اتهامی درباره قاچاق لباس به فرزند یکی از وزرا زد اما نهادهای قضائی این موضوع را رد کرده و اعلام کردند که هیچ‌عمل غیر قانونی صورت نگرفته است. پس از آن قالیباف برای اینکه از موضع خود عقب نشینی نکرده باشد اتهام خود را پس نگرفت و اتهامات جدیدتری را به وزیر وارد کرد. پیشنهاد دوم پس از مناظره از سوی آقای رئیسی مطرح شد. او پیشنهاد کرد که سازمان صداوسیما ترتیب مناظره‌ای را میان آقای روحانی و احمدی‌نژاد بدهد. گفته می‌شود که آقای روحانی می‌تواند از این موضوع استقبال کند، چرا که هم می‌تواند به مردم نشان دهد که چه اتفاقاتی در کشور رخ داده و چه وضعیتی را از دولت قبلی تحویل گرفته است و هم شرح دهد که در عمر دولت یازدهم چه موانعی بر سر اجرای برنامه‌های دولت وجود داشته است. برای بررسی این دو پیشنهاد با محمد کیانوش‌راد، فعال سیاسی اصلاح‌طلب گفت‌وگویی کردیم که متن آن را در ادامه می‌خوانید.

آقای رئیسی پس از مناظره دوم، از صداوسیما خواست که مناظره‌ای میان آقای روحانی و احمدی‌نژاد برگزار کند. البته به نظر نمی‌رسد که مورد موافقت قرار بگیرد اما آیا این پیشنهاد، پیشاپیش این پیام را ندارد که آقای رئیسی نماینده آقای احمدی‌نژاد است و اکنون تلاش می‌کند که خود احمدی‌نژاد به مقابله با رئیس دولت تدبیروامید بپردازد؟

ببینید، قرار نیست هرکسی هر پیشنهادی بدهد همه نسبت به آن پیشنهاد تامل کنند و آن را در دستور کار قرار دهند. آقای رئیسی برای فرار از پاسخگویی درباره برخی مسائل ناگزیر به «جاخالی» دادن است. آقای رئیسی متعلق به جناح و تفکری است که بدون تردید آقای احمدی‌نژاد در آن تفکر قرار دارد؛ به ویژه هنگامی که آقای رئیسی و قالیباف بر همان شیوه‌ها و روش‌هایی پافشاری می‌کنند که به روش‌های احمدی‌نژادی معروف است. آقای رئیسی نمی‌تواند با طرح این پیشنهاد، جاخالی بدهد و خود را از پاسخگویی نسبت به دورانی که در بالاترین سطوح می‌توانست با فساد و غیرشفاف بودن وضعیت اقتصادی دولت مقابله کند، مبرا بداند و امروز در موضع طلبکار، آن هم برای آینده‌ای نامعلوم، نسخه بپیچد.

آقای رئیسی وعده‌هایی درباره آینده می‌دهد که کمی عجیب به نظر می‌رسند.

مردم سوال می‌کنند که اگر او در گذشته نتوانسته است کارنامه قابل قبولی در دفاع از حقوق ملت، حق آزادی‌های مردم و حق شهروندان در نقد، انتقاد و مخالفت مردم از خود به جای بگذارد، اکنون چگونه مردم را برای کسب آرای انتخاباتی، به آینده‌ای نامعلوم حواله می‌دهد؟ آقای رئیسی صادقانه باید سهم و نگاه خود در مورد احمدی‌نژاد و دولت او را مشخص کند. نیازی به مناظره روحانی با احمدی‌نژاد نیست. البته مردم قضاوت‌های خود را انجام داده‌اند. آنچه امروز نیاز است، روشن‌شدن مواضع آقای رئیسی نسبت به دوران احمدی‌نژاد است اما مشکل آقای رئیسی آن است که قدرت دفاع از عملکرد دولتی را ندارد که صلاحیت رئیس آن دولت تایید نشد و چون در صدد جذب آرای هواداران همان شخص است، قدرت مخالفت با او را هم ندارد. تنها راه برای رئیسی این است که صادقانه و شفاف درباره عدم برخورد با دولت‌های نهم و دهم توضیح دهد.

پیشنهاد دوم از سوی آقای قالیباف بود که درخواست داده بود همه نامزدها به ویژه آقای روحانی با انتشار لیستی، اموال نزدیکان خود را اعلام کنند. بعد از این پیشنهاد، بسیاری از مردم و حتی نمایندگان مجلس، از قالیباف خواسته‌اند که ابتدا در مورد فرزندانش توضیح دهد.

من برای آقای قالیباف هم متاسفم و هم دلم برای او می‌سوزد. دلیل اصلی آن این است که قالیباف با آغاز سخن و طرح موضوع از یکی از پاکدست‌ترین و سالم‌ترین نیروهای انقلاب یعنی آقای دانش‌آشتیانی، تیر خلاص را خود بر شخصیت خود وارد کرد. باید به او با تمسک به این جمله حضرت عیسی(ع) گفت: «چه سود که آدمی جهانی را ببرد اما خود را ببازد. » قالیباف با طرح چنین موضوع سخیف و غیر اخلاقی، خود را بیش از هرچیزی از دست داد. در ادامه نیز با طرح چنین موضوعی با عوامفریبی سعی کرد که توجه دیگران را به خود به عنوان یک آدم پاکدست، جلب نماید. این جمله را می‌توان در خصوص آقای قالیباف یادآوری کرد که: «آنهایی که در کاخ‌های شیشه‌ای زندگی‌ می‌کنند و به دیگران سنگ پرتاب می‌کنند، با اولین سنگ طرف مقابل، همه کاخ شیشه‌ای ‌آنها فروخواهد ریخت. » قالیباف برای اظهار صداقت منتظر دیگران ننشیند و خود به عنوان طراح این پیشنهاد، در اولین جلسه، تمامی اموال و دارایی‌های خود و بستگان خویش را در معرض دید مردم قرار دهد.

انتقادی به آقای روحانی وارد است که او و دکتر جهانگیری از اعداد و ارقام به خوبی استفاده می‌کنند اما شور انتخاباتی مناسبی را در بحث‌ها ندارند و این شور را به جامعه منتقل نمی‌کنند. عده‌ای این را یکی از دلایل انتخاباتی‌نشدن جامعه می‌دانند. ارزیابی شما از این موضوع چیست؟ آیا آقای روحانی تدبیری برای این موضوع دارد؟

من تصور می‌کنم که آقای روحانی، اشراف کاملی به موضوع دارند و هوشمندانه، این نحوه تبلیغ و دفاع را برای خود برگزیده‌اند. معتقدم که در روزهای آینده از تاکتیک‌های جدیدتر و موثرتری در نزد افکار عمومی بهره‌ خواهند جست. با این موضوع که هنوز شور انتخاباتی در کشور وجود ندارد موافقم، ولی معتقدم در روزهای آینده این موضوع حل‌وفصل خواهد شد و جامعه، فضایی انتخاباتی به خود می‌گیرد.

منبع:آرمان

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین