کد خبر: ۱۵۸۵۷۲
تاریخ انتشار: ۱۷ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۰:۰۲
آنچه در دوران دولت قبل در حوزه اجتماعي اتفاق افتاد و باعث تشديد آسيب‌هاي اجتماعي نظير طلاق، خودكشي، افزايش روزانه ٧٠ نفر معتاد به جمعيت كشور و افزايش نرخ جرم (ميزان پرونده‌هاي تشكيل شده در حوزه استحفاظي نيروي انتظامي)... شد حاصل همان تفكري است كه با قطبي كردن جامعه، انكار آسيب‌هاي اجتماعي، نگاه ساده‌انگارانه و تقليلي به مسائل اجتماعي به اداره كشور پرداخت.
 روزنامه اعتماد در یادداشی به قلم علي ربيعي وزير كار،رفاه و اموراجتماعي نوشت:

بيان ديدگاه‌هاي كانديداهاي رياست‌جمهوري به ويژه در مناظره‌هاي برگزار شده فرصتي را فراهم كرده است تا مردم با دورويكرد و دو تفكر در حوزه اجتماعي نيز آشنا شوند. در يكي از اين رويكردها با گفتماني مواجه هستيم كه با تاكيد بر كليدواژه‌هايي مانند فروپاشي خانواده، افزايش طلاق، فقر شديد مردم، اعتياد و... تلاش مي‌كند تصويري سياه از وضعيت اجتماعي كشور ارايه دهد.

فارغ از آمارهاي غلط و نادرستي كه در زمينه مسائل اجتماعي از سوي برخي كانديداها مطرح مي‌شود، آنچه بيشتر قابل مشاهده بوده، فقدان بحث و بيان علل كارشناسي در خصوص علل بروز آسيب‌هاي اجتماعي است. من به عنوان تجربه علمي خود معتقدم حتي فرق بين مسائل، آسيب‌ها و بحران‌هاي اجتماعي در ادبيات و بيان برخي‌ها داراي آشفتگي است و بعضا هر كدام از اين مفاهيم به جاي ديگري مورد استفاده قرار مي‌گيرد. بايد توجه داشته باشيم كه مسائل و آسيب‌هاي اجتماعي به گونه‌اي است كه اگر در مورد علل بروز آن به درستي تحقيق صورت نگيرد و علت‌يابي درستي وجود نداشته باشد موجب تشخيص غلط بين عارضه و بيماري در اين حوزه نخواهد بود.

مسائل اقتصادي

مسائل اقتصادي به عنوان يكي از عوامل كلاسيك وسنتي بروز مسائل اجتماعي مانند طلاق و اعتياد هنوز هم مي‌تواند يكي از علل بروز آسيب‌هاي اجتماعي باشد اما به هيچ عنوان علت‌العلل آسيب‌ها نيست. مگر امروز شاغلين، معتاد نمي‌شوند؟ مگر اعتياد فقط ويژه محرومين و فقراست؟ مگر پولدارها، طلاق نمي‌گيرند؟ مگر ثروتمندان، خودكشي نمي‌كنند؟ مگر افراد مرفه، دچار آسيب نمي‌شوند؟ امروزه اعتياد، طلاق و خودكشي طبقه نمي‌شناسند. طبقه‌هاي فقير، متوسط و بالا همه به نوعي با اين موضوع درگيرند. نكته اينجاست كه امروزه ماهيت آسيب‌هاي اجتماعي مداوم در حال تغيير است. امروزه بروز آسيب‌هاي اجتماعي را بايد در ناامني رواني جست‌وجو كرد، در فقدان اميد به آينده جست‌وجو كرد، در جامعه درگير و خشن جست‌وجو كرد، در جامعه بي‌نشاط جست‌وجو كرد، در جامعه پر از ريسك جست‌وجو كرد، در جامعه همراه با انسداد اجتماعي بايد جست‌وجو كرد.

تفكر و دولتي كه نماد اجماع نباشد و بخواهد در جامعه انشقاق ايجاد كند، دولتي تك محور كه قطب‌بندي در جامعه ايجاد كند، تفكري كه عوام‌فريبي و دروغ را نهادينه كند، تفكري كه بگم بگم راه بيندازد، تفكري كه فهم دقيق از مسائل اجتماعي نداشته باشد، خود مهم‌ترين عامل بروز آسيب‌هاي اجتماعي است.

آنچه در دوران دولت قبل در حوزه اجتماعي اتفاق افتاد و باعث تشديد آسيب‌هاي اجتماعي نظير طلاق، خودكشي، افزايش روزانه ٧٠ نفر معتاد به جمعيت كشور و افزايش نرخ جرم (ميزان پرونده‌هاي تشكيل شده در حوزه استحفاظي نيروي انتظامي)... شد حاصل همان تفكري است كه با قطبي كردن جامعه، انكار آسيب‌هاي اجتماعي، نگاه ساده‌انگارانه و تقليلي به مسائل اجتماعي به اداره كشور پرداخت.

من فكر مي‌كنم، رفتار دولت‌ها، ديدگاه دولت‌ها نسبت به مردم، گفتمان دولتمردان، چگونگي ايجاد اميد و نااميدي در جامعه، شيوه تعامل با اجتماع و مردم نحوه ايجاد اجماع در حل مسائل، قدرت دادن به نهاد‌هاي مدني، پرتنش يا كم تنش بودن دولت، توانمندي دولت در ايجاد اميد يا ياس در جامعه بيشترين نقش را در بروز مسائل و آسيب‌هاي اجتماعي در ايران امروز دارد.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین