کد خبر: ۱۵۷۷۷۷
تاریخ انتشار: ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۰:۴۱
از سوی دیگر باید توجه داشت که از سال 1384 به این سو، مشی پوپولیستی و احمدی‌نژادیسم در میان گروهی از سیاسیون نهادینه شده و از هر فرصتی استفاده می‌کنند تا با عبور از تمامی شاخص‌های علمی، مدیریتی و اجتماعی با ادبیاتی عوام‌پسند، سطح توقعات و مطالبات گروه‌هایی از جامعه را تا حد غیر قابل قبولی بالا برده و از این مسئله به سود خود بهره‌برداری کنند. از آن‌جا که این جریان هرگز خود را در برابر رسانه‌ها، افکار عمومی و مطالبات مردمی پاسخگو نمی‌داند، قادر است تا حد ممکن از طرح این شعارها بهره برد.
روزنامه ابتکار در یادداشتی به قلم علیرضا صدقی نوشت:چندی است شمارش معکوس برگزاری دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران آغاز شده است. در ایران هم مانند دیگر نظام‌های ریاستی انتخابات ریاست جمهوری از جایگاه و اهمیت فوق‌العاده‌ای برخوردار است.

سپردن سکان اداره کشور به فردی که جریان خاصی را نمایندگی کرده و سرنوشت مردم برای حداقل چهار سال در اختیار می‌گیرد، بسیار حائز اهمیت و قابل توجه است.

در چنین بستری است که لزوم کنش سیاسی و حضور در عرصه بیش از گذشته رخ عیان کرده و مهم جلوه می‌کند. تجربه 38 ساله جمهوری اسلامی نشان داده هرگاه که جریان و خیزش عمومی در بدنه اجتماع شکل گرفته است و جریان‌های سیاسی موفق شده‌اند تا با استفاده از روش‌های گوناگون اطلاع‌رسانی و تبلیغاتی گروه کثیری از مردم را در مقام کنش‌گران سیاسی و انتخاباتی وارد عرصه کنند، نتیجه حاصل از آن مثبت و قابل اعتنا بوده است. هر زمان هم که یا در اثر کم‌کاری گروه‌های سیاسی و یا به دلایلی دیگر، مردم در انتخابات حضور حداکثری نداشته‌اند، پیروز انتخابات نتواسته یا نخواسته که پاسخگوی مطالبات مردمی باشد.

بررسی چگونگی برگزاری انتخابات در ادوار مختلف جمهوری اسلامی ایران نشان می‌دهد بعد از فروکش کردن هیجانات ناشی از پیروزی انقلاب اسلامی، رفع مخاطرات ناشی از جنگ ایران و عراق و عبور از دوره معرفی تک‌کاندیداهایی که نتیجه انتخابات را از قبل تعیین‌شده جلوه می‌داد و پیروزی چهره‌های موجه به طور روشن معلوم بود، توجه فراوان، کم‌سابقه و چشم‌گیر مردم در انتخابات دوم خرداد سال 1376 حکایت از تغییر رویکرد رای‌دهندگان و توجه آن‌ها به حوزه‌ها و عرصه‌های مختلف رقابتی داشت. پیروزی دور از انتظار سیدمحمد خاتمی و حضور او به عنوان رئیس جمهوری ایران نشان داد مردم ایران موضوع انتخاب کاندیدای مورد نظر خود را به صورت جدی دنبال می‌کنند. چنین رویکردی در انتخابات ششمین دوره مجلس شورای اسلامی سال 1378 و هشتمین دوره ریاست جمهوری سال 1380 باز هم تکرار شد. درست بعد از این انتخابات، بسیاری از گروه‌های اجتماعی به دلایل مختلف از صندوق‌های رای‌گیری فاصله گرفتند. نتیجه آن شد که زمام امور کشور برای هشت سال در اختیار جریانی قرار گرفت که با تکیه بر شعارهای عوام‌فریبانه و پوپولیستی، بسیاری از سرمایه‌های مادی و معنوی کشور را به تاراج برد.

شاید از همین رو بود که قهرکنندگان با انتخابات در سال 1388 بار دیگر به صحنه بازگشتند. بازگشتی که البته نتیجه قابل ملاحظه‌ای در پی نداشت و به ناچار و ناگزیر 4 سال بعد هم دولت عوام‌فریب احمدی‌نژاد را تحمل کردند.

اما در سال 1392 بار دیگر عقل ترس‌اندیش و نگران جمعی ایرانیان به صحنه ورود کرد و با ایجاد جریان‌ها و امواج انتخاباتی، حضوری جدی در عرصه انتخابات تجربه شد. اقدامی که یک بار دیگر، در سال 1394 باز هم تکرار شد.

از سوی دیگر باید توجه داشت که از سال 1384 به این سو، مشی پوپولیستی و احمدی‌نژادیسم در میان گروهی از سیاسیون نهادینه شده و از هر فرصتی استفاده می‌کنند تا با عبور از تمامی شاخص‌های علمی، مدیریتی و اجتماعی با ادبیاتی عوام‌پسند، سطح توقعات و مطالبات گروه‌هایی از جامعه را تا حد غیر قابل قبولی بالا برده و از این مسئله به سود خود بهره‌برداری کنند. از آن‌جا که این جریان هرگز خود را در برابر رسانه‌ها، افکار عمومی و مطالبات مردمی پاسخگو نمی‌داند، قادر است تا حد ممکن از طرح این شعارها بهره برد.

آنچه در این میان از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ لزوم توجه بیشتر جریان اصلاح‌طلبی به مسئله تشویق مردم به منظور حضور در انتخابات است. گرچه مشاهدات میدانی و بررسی آماری نشان می‌دهد تلاش‌هایی در این خصوص انجام شده تا آنجا که از گوشه و کنار می‌توان نشاط انتخاباتی را در بخش هایی از جامعه احساس کرد، اما هنوز تا رسیدن به مرحله قابل قبول فرسنگ ها راه باقی مانده. چه اینکه تنها راه پیروزی عقلانیت، اعتدال و اصلاح‌طلبی در این انتخابات حضور حداکثری آحاد جامعه در روز انتخابات بوده و در حقیقت این صندوق‌های پر از رای است که می‌تواند مقابل خطر ظهور دوباره پوپولیسم بایستد.
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین