|
|
امروز: جمعه ۳۱ فروردين ۱۴۰۳ - ۱۳:۴۳
کد خبر: ۱۵۶۸۳۵
تاریخ انتشار: ۰۶ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۰:۱۰
آنها یک عکس دلخراش از یک شهروند کارتن‌خواب در کشور منتشر می‌کنند و به طعنه می‌پرسند «پس برجام برای اقتصاد چه کرد؟» و حامیان آن مجبور می‌شوند صفحه‌ها سیاه کنند تا با عدد و رقم و سند و شواهدِ فنی و کسل‌کننده، از افزایش چهاربرابری فروش نفت، تک‌‌رقمی‌شدن تورم، لغو قطع‌نامه‌های تحریمی شورای امنیت، رفع موانع حقوقی سرمایه‌گذاری و آزادشدن شریان‌های مالی و تجاری و انعقاد قراردادهای میان‌مدت و بلندمدت صنعتی و ... صحبت کنند.
 روزنامه شرق در یادداشتی به قلم رضا نصری . حقوق‌دان بین‌المللی نوشت:

اوباماکر (Obamacare) - یا «طرح توسعه پوشش همگانی بیمه سلامت» - یکی از مهم‌ترین وعده‌های اوباما به قشر متوسط و محروم جامعه آمریکا بود. به موجب این طرح، همه شهروندان ایالات‌ متحده موظف شدند تحت پوشش بیمه درمانی قرار بگیرند تا با سرشکن‌کردن هزینه‌ها، ده‌ها ‌میلیون‌ انسانی که به‌خاطر وضعیت بد مالی امکان بهره‌برداری از خدمات پزشکی را ندارند، بتوانند با دریافت کمک‌های دولتی از این «حق مسلم» استفاده کنند؛ اما بسیاری از جمهوری‌خواهان - هم به دلایل ایدئولوژیک و هم به دلیل وابستگی‌شان به لابی‌های سودجو و شرکت‌های بیمه - از روز اول با طرح اوباماکر مخالفت کردند و مدعی بودند «بیمه» نیز مانند دیگر کالاها، باید آزادانه در بازار خرید و فروش شود؛ نه اینکه به مثابه یک «حق اساسی» برای همه مردم به رسمیت شناخته شود! طبیعتا در دوران تبلیغات انتخابات ریاست‌جمهوری نیز یکی از وعده‌های اصلی دونالد ترامپ، برچیدن این طرح بیمه همگانی بود.  البته شاید به ظاهر شوراندن افکار عمومی علیه طرحی که به‌ میلیون‌ها انسان فرصت بهره‌برداری از سیستم درمانی می‌دهد، کار دشواری باشد؛ اما در عمل، همان‌طورکه برخی ناظران ستاد انتخاباتی ترامپ بعدها اذعان كردند، برانگیختن افکار عمومی (علیه سیاستی که واقعا به مصلحت ملی است)، الزاما خارج از دسترس نیست! از ديدگاه آنها «ترامپ نباید الزاما از طریق منطق و استدلال مردم را قانع مي‌كرد؛ کافی بود احساسات آنها را علیه این طرح برانگیزد!».

به بیان دیگر، ستاد تبلیغاتی ترامپ و لابی‌های سودجو به‌خوبی فهمیده بودند در فضای احساسی و هیجانی انتخابات، آنچه نتیجه می‌دهد فضاسازی منفی، تحرکات و اظهارات «احساسی» است، نه الزاما مباحث منطقی، عدد و رقم و استدلال‌های با پایه و اساس! آنها می‌دانستند برای تخطئه کارنامه اوباما، کافی است مهم‌ترین دستاورد او را با ابزار احساس و تحریک، از چشم‌ مردم بیاندازند. حاصل این شگرد انتخاباتی خودخواهانه هم در نهایت این شد که امروزه ‌میلیون‌ها شهروند آمریکایی از قشر متوسط و محروم، مجددا در معرض خروج از دایره درمان و بهداشت قرار گرفته‌اند.

حال، مخالفان دولت روحانی هم با همین شیوه به جان «برجام» افتاده‌اند. آنها نیز خوب می‌دانند به‌ازای هر ایراد احساسی و پوپولیستی که با چرخش یک قلم یا با چند دقیقه سخنرانی هیجانی به «برجام» نسبت می‌دهند، مدافعان آن مجبور می‌شوند ساعت‌ها وقت بگذارند تا با منطق، استدلال، عدد و رقم، مجددا به افکار عمومی نشان دهند که توافق هسته‌ای مصلحت آنها را تأمین کرده است.

آنها یک عکس دلخراش از یک شهروند کارتن‌خواب در کشور منتشر می‌کنند و به طعنه می‌پرسند «پس برجام برای اقتصاد چه کرد؟» و حامیان آن مجبور می‌شوند صفحه‌ها سیاه کنند تا با عدد و رقم و سند و شواهدِ فنی و کسل‌کننده، از افزایش چهاربرابری فروش نفت، تک‌‌رقمی‌شدن تورم، لغو قطع‌نامه‌های تحریمی شورای امنیت، رفع موانع حقوقی سرمایه‌گذاری و آزادشدن شریان‌های مالی و تجاری و انعقاد قراردادهای میان‌مدت و بلندمدت صنعتی و ... صحبت کنند. آنها سپس در پربیننده‌ترین برنامه طنز «صداوسیما» یا در پرمخاطب‌ترین ساعات پخش - به زبان طعنه و کنایه تلخ - از «جرئت‌نداشتن» کارگزاران سیاست خارجه و ضرورت خانه‌نشینی آنها سخن می‌گویند! و باز حامیان عقل‌گرا مجبور می‌شوند مجددا برای افکار عمومی توضیح دهند خروج از «فصل هفتم منشور سازمان ملل» یعنی چه، لغو قطع‌نامه ۱۹۲۹ از نظر امنیتی چه دستاورد عظیمی بوده است، رفع ممنوعیت رزمایش‌های موشکی در قطع‌نامه ۲۲۳۱ چه خدمتی به توان دفاعی کشور کرده، جلوگیری از طرح‌‌هایی مانند «فروش نفت برای غذا» و «صفر‌رسانی فروش نفت» چه خدمتی به نسل‌های آینده کرده و تلاش وزارت خارجه برای خنثی‌سازی پروژه «امنیتی‌سازی» ایران چگونه لوایح زیان‌بار لابی‌های سعودی و صهیونیستی را در واشنگتن خنثی کرده است. سپس مخالفان مغرض و پوپولیست، مجددا عکس‌ها و پوستر‌های دستکاری‌شده را از «سیمان‌ریزی در قلب رآکتور اراک» منتشر می‌کنند تا با شگردهای بصری، به افکار عمومی القا کنند که فن‌آوری هسته‌ای در ایران به خاک سپرده شده است؛ و باز رئیس سازمان انرژی اتمی و متخصصان امر مجبور می‌شوند روزها و ساعت‌ها وقت بگذارند تا با زبانی فنی و استدلال‌های علمی، توضیح دهند رآکتور اراک «آب‌سنگین» باقی می‌ماند، بازطراحی رآکتور ما را به فناوری جدید‌تری مجهز می‌کنند و ایران در فرایند جایگزینی رآکتور هیچ زیان عمده‌ای متحمل نشده‌ است.

حالا که این قرارداد به‌طور رسمی با طرف چینی در وین امضا شده است، احتمالا دستاویز دیگری برای هجمه به این دستاوردهای ملی، پیدا خواهند کرد! آ‌نها سپس، به‌جای تحلیل محتوایی برجام، لبخند‌‌های دکتر ظریف را هدف قرار می‌دهند و این چرخه معیوب همچنان ادامه پیدا می‌کند. مردم حتما می‌دانند امروز که فصل انتخاباتی در ایران آغاز شده است، به احتمال زیاد همین شیوه در روزهای آینده با شدت بیشتری به اجرا گذاشته خواهد شد. حال باید دید آیا مخالفان پوپولیست دولت موفق خواهند شد همان سرنوشت اوباماکر را برای برجام رقم زنند یا خیر؟ شواهد حاکی از آن است که مردم ایران از درایت سیاسی و ژرف‌نگری بیشتری نسبت به مردم آمریکا برخوردارند. دست‌کم امید این است مردم ایران در قضاوت درباره دولت روحانی و برجام، تجربه فاجعه‌آمیز پیروی مردم آمریکا از منتقدان پوپولیست را فراموش نکنند.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین