|
|
امروز: جمعه ۰۲ آذر ۱۴۰۳ - ۱۰:۱۴
»
کد خبر: ۱۵۶۵۲
تاریخ انتشار: ۰۵ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۹:۴۵
سید عبدالواحد موسوی لاری وزیر کشور دولت اصلاحات معتقد است که روحانی با آرمان‌های اصلاح‌طلبان هماهنگ است و دلیل بخشی از واکنش‌ها و مخالفت‌های تندروها با روحانی و دولت او ترس و دستپاچگی اصول‌گرایان تندرو از شکست حتمی‌شان در انتخابات مجلس آتی است.
گفت‌وگوی سایت نواندیش با موسوی لاری در این باره در پی می‌آید:

برخی از رفتارهای مجلس‌نشینان ضرورت جدی گرفتن انتخابات توسط جریان اصلاحات را تاکید می‌کند.

داوری درباره انتخاباتی که ۲ سال بعد انجام خواهد شد، زود است و به همین دلیل، دلیلی نمی‌بینم که بخواهیم در این رابطه موارد بحث شویم. کشور در حال حاضر مشکلات متعددی دارد و بهتر است به جای این موضوع، به بررسی چگونگی خروج از شرایط فعلی بپردازیم.

حرف شما متین. اما نوع رابطه و همکاری جبهه اصلاحات با گروهی که با مشارکت اصلاح طلبان حالا عنوان «دولتی» را یدک می‌کشند، در سپهر سیاسی از اهمیت بالایی برخوردار است.

ببینید! تحولات سیاسی کشور ما در چند روز به کلی تغییر می‌کند و به همین دلیل نمی‌توان درباره آرایش سیاسی سال ۹۴ توضیحی داد. مثلا آقای روحانی در اوایل هفته منتهی به انتخابات شرایطی مانند رقیب اصلی اصولگرای خود داشت. اما بعد از تفاهمی که به وجود آمد، تحریمی‌ها تصمیم به شرکت در انتخابات گرفتند و همچنین وقتی جامعه به این نتیجه رسید که روحانی آمده است تا تفکرات اصلاح طلبی را در اداره کشور به کار بگیرد، آن معجزه اتفاق افتاد و مسئولیت کشور بعد از هشت سال از دست اصولگرایان خارج شد.

معجزه! اتفاق ۲۴ خرداد را واقعا معجزه می‌دانید؟

نه به معنای اعجاز البته. پیروزی حسن روحانی نشان داد که همه داوری‌های ما درست نیست و گاهی اتفاقاتی رخ می‌دهد که در چارچوب تحلیلی ما جایی نداشته‌اند.

حتما می‌دانید که در جریان اصولگرایی نقد‌ها و تحلیل‌هایی درباره انشقاق محتمل بین اصلاح طلبان و دولتی‌ها مطرح می‌شود.

بله. شما انتظار دارید غیر از این عمل کنند؟

لطفا چرایی چنین رفتاری که از نظرتان رفتاری طبعی است را شرح بدهید.

واقعیت این است که آن‌ها دستپاچه هستند و با توجه به تحلیلی که از شرایط دارند، نگران و شاید بتوان گفت، مطمئن هستند که مجلس را از دست خواهند داد و دقیقا به همین دلیل است که تمرکز خود را از دست داده‌اند و نمی‌دانند چطور به شرایطی برگردند که همه قدرت را در دست داشتند. آن‌ها بعد از رد صلاحیت آقای هاشمی رفسنجانی تقریبا اطمینان داشتند که دولت یازدهم هم دولتی اصولگرایی خواهد بود و وقتی به یکباره همه چیز را به رقیب واگذار کردند، عنان از کفشان خارج شد و حالا هم می‌دانند که در انتخابات سال ۹۴ هم احتمال تکرار اتفاقات خرداد ۹۲ زیاد است و دقیقا به همین دلیل است که نسبت به «اکثریت بودن در مجلس دهم» ناامید هستند و به همین خاطر در تلاشند تا به زعم خود بین دولتی‌ها و اصلاحات فاصله بیاندازند.

می‌توانند؟

با توجه به رفتار و عملکردی که رییس جمهوری در این چند وقت داشته است، باید گفت که آن‌ها همچنان با هم هستند و همیت را تجربه کنند تا بلکه بتوانند نظام، کشور و البته مردم را از مشکلات عدیده فعلی نجات بدهند. لازم به ذکر است که اصولگرایان با علم بر همین مساله مرعوب شده‌اند و واقعا نمی‌دانند که باید چه کاری را انجام بدهند و به همین دلیل اصرار دارند بگویند که دولت و رییس دولت ربطی به اصلاحات ندارد. این تلاششان در شرایطی است که اصلاح طلبان هیچ‌گاه ادعا نداشتند که روحانی اصلاح‌طلب است. بلکه ایشان شعارهای اصلاحات را مطرح کرد و پس باید گفت «تفکر اصلاح طلبی» بود که برنده انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری بود و رییس جمهوری هم تا به امروز در دیدگاه‌های خود به آرمان‌های اصلاح‌طلبی تاکید داشته و به نظر می‌رسد از این پس هم خواهد داشت.

با توجه به شرایط، اولویت مهم دولت باید پرداختن به چه مساله‌ای باشد؟

مردم دنبال این هستند تا در فضای امنیتی تغییراتی به وجود آید تا احساس کنند، می‌توانند حرف بزنند و بنویسند و در تجمعات شرکت کنند و همچنین نگران شنود تلفن‌هایشان نباشند. مردم ایران هیچگاه توقع بیجایی نداشته و ندارند و نخواهند داشت.

و البته کاهش مشکل معیشتی.

اصولگرایان در شرایطی دولتی ورشکسته به حسن روحانی تحویل دادند که میلیارد‌ها دلار درآمد نفتی داشتند که نشان می‌دهد اصولگرایان اصلا و ابدا صلاحیت اداره امور را ندارند.

البته جریان اصولگرایی انتقادات تند و تیزی را روانه رییس پیشین دولت و گروهش داشتند.

شما این را بدانید که دولت قبل، قطعا دولتی اصولگرا بود و آن‌ها نمی‌توانند خود را جدا از مجموعه دولت‌های نهم و دهم بدانند. حالا اگر بحث و تنشی هم مشاهده شد، فقط به این دلیل بود که آن‌ها وارد دعواهای شخصی شده بودند و اصولگرایان دنبال این بودند که فرار به جلو کنند و خودشان را طیفی جدا از دولت قبل بدانند. در حالیکه پیدایش و تداوم دولت‌های ناکارآمد گذشته حاصل تلاش جریان اصولگرایی بود. واقعیت این است که جریان اصولگرایی با احمدی‌نژاد گره خورده است و نمی‌تواند خود را از او جدا بداند. حتی درباره گروه انحرافی هم فقط در حد حرف مطرح می‌کردند و علیه آن‌ها هم کاری نکردند. سئوال این است که چه چهره‌هایی و کدام جریان نگذاشت تا پرونده بیمه و کیش یا زمین‌های جاده ساوه به سرانجام برسد و متهمانش به سزای اعمالش برسند.

ممنون. حرفی مانده است؟

روحانی با آرمان‌های اصلاح طلبی کاملا هماهنگ است.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* نظر:
اخبار روز
ببینید و بشنوید
آخرین عناوین